رقابتهای انتخاباتی دوباره با اختلافات درون جناحی آغاز شد؛
اصلاحطلبان در پیچ «سرا»، اصولگرایان در برزخ رقابتهای درونی
رقابتهای انتخاباتی 100 روز مانده تا انتخابات مجلس یازدهم کلید خورده و به جای آنکه دو اردوگاه اصلی انتخابات با یکدیگر رقابت کنند، از هم اکنون حاشیههای داخلی دو کمپین سیاسی آغاز شده است.
به گزارش خبر فوری ، رقابت های انتخاباتی برای فتح کرسی های سبزرنگ بهارستان امروز با افتتاح ستاد انتخابات رسما آغاز نشد، بلکه سوت آغاز این ماراتن را دیروز حسن روحانی در یزد به صدا درآورد، آنگاه که بار دیگر با طرح دوگانه «روحانی / احمدی نژاد» یا «روحانی / رئیسی» بی آنکه نام انتخابات را بر زبان بیاورد، هوادارنش را به اتحاد در برابر جریان مخالف فراخواند، اما آیا این دوگانه دو سال و نیم پس از انتخابات 96 همچنان کارآمد است؟
حسن روحانی و مشاوران سیاسی - رسانه ای او به خوبی می دانند که در این دو سال و نیم اتفاقاتی افتاده که باعث افول محبوبیت دولت اعتدال شده است. برجام در عمل شکست خورده، دلار با جهشی 400 درصدی مواجه شده، تورمی که دولت روحانی برای چهار سال ثابت نگه داشته بود، به یکباره افزایشی دو برابری یافت و بسیاری از تولیدکنندگان داخلی به واسطه شرایط تحریم و نوسانات نرخ ارز مجبور به تعدیل نیرو شدند و درست در میانه همین مشکلات، پرونده های متعدد فساد گشوده شد که یک سوی این پرونده ها مدیران دولت حسن روحانی قرار داشتند.
این روند باعث شده تا نه فقط حسن روحانی که همه حامیان او با مشکل اعتبار سیاسی روبرو شوند؛ از اصلاح طلبانی که شعار «دوباره ایران» می دادند گرفته تا اصولگرایان میانه رویی مانند تیم علی لاریجانی که شایعه شده انگیزه ای برای حضور دوباره در رقابت های انتخاباتی نداشته باشند.
به این ترتیب پوست خربزه ای که عملکرد دولت روحانی زیر پای حامیانش انداخته، آنها را درگیر حواشی انتخاباتی کند.
اصلاح طلبان در ائتلاف با میانه روهای اصولگرا در دوره پیشین انتخابات مجلس تردید کرده و می گویند یا با مهره های اصلی شان به انتخابات می آیند یا از خیر حضور در بهارستان می گذرند، اصولگرایان میانه رویی مانند کاظم جلالی هم با مجلس خداحافظی کرده و ترجیح می دهند سفیر باشند تا نماینده ای که به نام اصلاح طلبان وارد مجلس شد و به کام اصولگرایان در پارلمان موضع گرفت.
تجربه ادوار پیشین انتخابات نشان داده است که هرگاه دو جناح اصلی انتخاباتی نتوانند به لیست مشترک برسند، چهره های غیرسیاسی مانند ورزشکاران، هنرپیشه ها، اینفلوئنسرهای فضای مجازی و فعالان فرهنگی و مدنی می توانند به پیروزی برسند
دعوا بر سر «سرا» نیست!
اصلاح طلبان البته فعلا درباره حضور در عرصه انتخابات به جمع بندی رسیده و طرحی به نام «سرا» ارائه داده اند تا نوعی پارلمان مجازی برای اصلاحات باشد؛ چیزی شبیه یک سایت دوست یابی سیاسی که روشن نیست تجربه موفقی در عرصه انتخابات باشد.
پیش از اصلاح طلبان، تیم محمدباقر قالیباف هم پیشنهاد داده بود که حامیانش از طریق یک سامانه اینترنتی وارد گردونه رقابت های انتخاباتی شود، با این حال نه سایت قالیباف و نه سامانه بحث برانگیز رای سنجی اصلاح طلبان هیچ یک فرجام روشنی پیدا نکردند.
بحث بر سر «سرا»، اختلافات قدیمی در میان احزاب اصلاح طلب را زنده کرده است. کارگزارانی ها در مقابل اتحاد ملتی ها قرار گرفته اند و منتقدان فراکسیون امید مجلس با صدای بلندتری عملکرد پدرخوانده های اصلاح طلب در دوره قبل را نقد می کنند.
گرچه به ظاهر سامانه اینترنتی پیشنهادی اصلاح طلبان یکی از دلایل اختلاف است اما ریشه های اختلاف عمیق تر از اینهاست و ممکن است به قیمت جدایی های ریشه دار تر تمام شود.
جبهه اصلاحات که از زمان شکل گیری تاکنون دو بال راست و چپ داشته، توان پرواز را به دلیل اختلافات دو بال سیاسی اش از دست داده و راست گرایان اصلاح طلب به دلیل نزدیکی بیشتر به دولت از شانس کمتری برای ترغیب افکارعمومی برای قرار دادن رای آنها در سبد خود برخوردارند. در چنین شرایطی اصلاح طلبان بعید است بتوانند مشارکت بالای مردم در انتخابات را شاهد باشند و بنابراین باید از خیر رای آوردن در حوزه های انتخابیه بزرگ گذشته و به پیروزی در برخی شهرهای کوچک تر که مسائل قومیتی بر بحث های سیاسی اولویت دارد، امیدوار باشند.
کپی کاری از استراتژی هاشمی در میان اصولگرایان
در سوی دیگر این رقابت اصولگرایانی قرار گرفته اند که آنها هم دچار اختلافات داخلی بسیاری هستند. ریشه بسیاری از این اختلافات به رقابت های درون گروهی اصولگرایان از سال 1384 به بعد بازمی گردد. همان سالی که در میانه رقابت چهره هایی چون قالیباف، لاریجانی و احمدی نژاد، گزینه آخر تبدیل به رئیس جمهور شد و بعد از مدتی به چهره اصلی منتقد جریان اصولگرای سنتی بدل گشت.
همان اتفاقات که در سال های بعد به اشکال مختلفی تکرار شد، اکنون نخبگان اصولگرا را رودرروی هم قرار داده است. نخبگانی که هر یک اصرار دارند بنایی برای حضور در مجلس بعدی ندارند.
علی لاریجانی که 12 سال است رئیس مجلس بوده، بحث برانگیزترین چهره است. منتقدان اصولگرای لاریجانی که او را متحد حسن روحانی می دانند برای او جایی در لیست راست گرایان باز نکرده و شورای ائتلاف اصولگرایان حتی از وی برای حضور در لیست های انتخاباتی رزومه نخواسته است.
لاریجانی که از او به عنوان یک نامزد بالقوه انتخابات ریاست جمهوری 1400 نیز یاد می شود، نه رسما گفته است به انتخابات می آید و نه گفته نمی آید. محمد مهاجری، روزنامه نگار نزدیک به وی، تاکید کرده که لاریجانی بیش از یک سال است که گفته دیگر وارد عرصه انتخابات نمی شود، اما بهروز نعمتی نماینده همسو با او این خبر را تکذیب کرده و گفته لاریجانی، کاندیداست.
این روند «می آیم، نمی آیم»، یادآور استراتژی هاشمی در جریان انتخابات ریاست جمهوری 92 است. همان انتخاباتی که موج اجتماعی ناشی از حضور هاشمی، روحانی را نامزد پیروز کرد.
همین راهبرد را محمدباقر قالیباف هم دنبال می کند. او که مصاحبه اخیرش با صداوسیما، تبلیغی انتخاباتی دانسته شد، با جریان نواصولگرایی نشان داده بود علاقه مند به فتح مجلس است. اما آیا این به معنای حضور شخص قالیباف در رقابت های انتخاباتی است؟ برخی می گویند «بله»، اما برخی دیگر از چهره های نزدیک به او می گویند «خیر».
یک چهره نزدیک به شهردار پیشین تهران به خبر فوری گفته حضور قالیباف در مجلس ممکن است او را به سرنوشت محمدرضا عارف دچار کند. حضور یک ژنرال با دست های بسته در بهارستان.
سعید جلیلی، محمدرضا باهنر، مهرداد بذرپاش، حدادعادل و بسیاری دیگر از چهره های اصولگرا نیز سرنوشتی مشابه دارند. نه معلوم است می آیند و نه معلوم است که نمی آیند و همین وضعیت، شورای ائتلاف اصولگرایی را در یک برزخ قرار داده است.
برنده کیست؟
در میانه این وضعیت که گروه های سیاسی مشغول رقابت های خواسته و ناخواسته هستند، چهره های ناشناخته فرصت دارند رای مردم را جذب کنند.
اثرگذاری شبکه های اجتماعی به اینفلوئنسرها اجازه می دهد تا بی دغدغه دعواهای اصلاح طلبانه و اصولگرایانه، با رای دهندگان ارتباط برقرار کرده و حتی تا مرز پیروزی پیش بروند.
تجربه ادوار پیشین انتخابات نشان داده است که هرگاه دو جناح اصلی انتخاباتی نتوانند به لیست مشترک برسند، چهره های غیرسیاسی مانند ورزشکاران، هنرپیشه ها، اینفلوئنسرهای فضای مجازی و فعالان فرهنگی و مدنی می توانند به پیروزی برسند.
این شاید حکایت امروز انتخابات باشد. انتخاباتی بدون پیروز سیاسی و جذاب برای آنانی که می توانند با کانال ها، پیج های میلیونی خود و اندکی شعارهای تند و تیز علیه این و آن، احزاب سیاسی را به حاشیه ببرند.
66
دولت محبوب و مردمی دولت دکتر محمود احمدی نژاد..
فقط احمدی نژاد
آزموده را دوباره آزمودن خطاست. مگر قحط الرجالست که سراغ مهره های سوخته ای چون احمدی نژاد برویم.
فکر نمیکنم دیگه هوچیگری جواب بده، ان شاء الله دیگه گول تزویر و ریاکاری رو نخوریم.
آن شاالله
لنعت خدا برهمشون همه خیانتکارو جنایکار هستن.مملکت دیگر چیزی جز بیابان خشک ندارد که شما بخوریدِبسه دیگه همه رابه تاراج ببردید.
الحق ووالانصاف حقیقت رابیان کردن واقعا این شدمملکت؟به چاب به چاب،اختلاس،تبعبض،بی عدالتی،دروغگویی،چاپلوسی،صاحبان حقیقی نظام درحاشیه یاانزوا!!!به میراث خوران انقلاب بهاداده میشه ودراکثرجاهاانهادرصدرندکه مملکت به اینجا کشیده شدورقم خورد۰۰۰۰خدایاخودت بفریاداین ملت برس دراین کشورواقعاثروتمندواسلامی بااین رهبری وملت فهیم اینطوربایدرقم بخورد۰۰۰
وقتی که مملکت قحط الرجاله وضع بهتر از این نمیشه همشون مورد دارند با کمال وقاحت میام نمیام بازی در میارن رای بی رای
دربالانوشتم.محمود.
روحانی بایدبرگردد بدین اسلام وخوشحال هم باشد که در دولتش این اتفاقات افتاده اسلام هم همین را از سران دلسوز مبیخواهداسلام اومده که اینگونه رفتارها را اشکار سازی کند در صورتی که بعضی از سران بشرطی تا لب گورهم نفهمنداسلام در معنی یعنی شروع لحظه به لحظه کار حکومت در تیررس دید عموم قرار دادن در صورتی که یه عده ای از اشکاری میترسند دذ صورتی که خدت میگه قبل از انکه همه کارهایتان رااشکار کنم خودتان در حکومتتان انجام دهید تعجب میکنم همه باید خوشحال باشند که در حکومت اسلامی فسادها داره دیده میشه در صورتی که یک عده ناراحت منکه نفهمیدم چرا ولی میدانم که باید به این انقلاب واسلام احسنت گفت که خدا برما منت نهاده که فاسدین در اسلام رسوا خواهند شد یعنی شیطان رجیم
همه یکی هستند چه خدمتی به مردم کردن پولی برایمان نمانده نا نداریم نه خانه داریم نه کاشانه ما ایرانی هستیم چرا از خودمان چیزی نداریم بخدا از خدا بترسید گناه بچه هایمان گردن شماهاست
همه خیانت و دزدی کردن