جمعیت قابلتوجهی در ایران تحت فشار فقر قرار دارند
سال گذشته در حدود 7.2 درصد از خانوارهای کشور، دارای هزینه کمتر از یک میلیون تومان در ماه بودهاند؛ در نتیجه این خانوارها که تعدادشان به حدود یک میلیون و ۸۰۰ هزار خانوار میرسد، دارای قدرت خرید بسیار پایینی بودهاند.
تصویر آماری خانوارهای کمدرآمد به چه شکلی است؟ دادههای مرکز آمار نشان میدهد که سال گذشته حدود ۶/ ۴۲ درصد خانوارها، در ماه کمتر از ۲ میلیون و ۲۵۰ هزار تومان هزینه کردهاند. تعداد این خانوارها به حدود ۱۰ میلیون و ۶۴۰ هزار میرسد. با این اوصاف، جایگاه هزینههای مربوط خدمات حمل و نقل برای گروههای فرودست چندان هم کمرنگ نیست. مثلا در فرودستترین گروه جامعه که در ماه کمتر از ۶۲۵ هزار تومان هزینه میکنند، خدمات حمل و نقل حدودا ۱۷ هزار تومان در ماه خرج داشته است.
این عدد به ظاهر کوچک است؛ اما این خانوارهای کم درآمد، ماهانه برای تامین هزینه گوشت حدود ۴۰ هزار تومان هزینه کرده یا در ماه بهطور میانگین ۱۷۶ هزار تومان از لوازم شخصی خود را برای پوشش هزینهها فروخته است. در نتیجه برای این شدت تنگدستی، نمیتوان تنها با اکتفا به یارانه ها، امید به حل معضل داشت. اقتصاددانان در این باره معتقدند سازوکاری که درآن، تامین رقابت در تمام سیاستهای اقتصادی و بازارها حاکم باشد، کلید اصلی کاهش فقر است. در واقع رقابت است که میتواند شریانهای اقتصاد را از خلق ثروت سیراب کند تا این منابع به طبقات پایینی جامعه نیز سرازیر شود در کنار آن، سیاستهای ثبات زا و ضدتورمی نیز باید در دستور کار باشد، تا در خلاف رونق اقتصادی حرکت نکند. البته اگر هم قرار باشد یارانه نقدی به کار آید، حتما نقشه جغرافیایی فقر باید لحاظ شود.
بنزین سوبسیدی نفع بیشتری برای خانوارهای ثروتمند جامعه داشت. چراکه مصرف بیشتر متعلق به دهکهای برخوردار جامعهبود. اما آیا سیاست جایگزین و افزایش نرخ بنزین به شکل سهمیهبندی، تمام ابعاد هزینههای اقشار فرودست را در نظر داشته است؟ «دنیای اقتصاد» این موضوع را زیر ذرهبین میگیرد.
دسترسی به اتومبیل شخصی
دهکهای پایینی جامعه دسترسی کمتری به اتومبیل شخصی دارند. طبق دادههای بودجه خانوار سال گذشته، (مرکز آمار) مجموعا ۹/ ۹ درصد از خانوارهای شهری دهک اول، اتومبیل شخصی داشتهاند. این عدد برای دهک دوم معادل ۷/ ۲۲ درصد بوده است. درحالیکه مثلا در دهک نهم هزینهای، بیش از ۷۸ درصد خانوارها از اتومبیل شخصی استفاده میکنند. در نتیجه، هر دهکی که استفاده بیشتری از اتومبیل شخصی دارد، طبعا بهره بیشتری هم از یارانه بنزینی میبرد. یعنی هنگامی که بنزین هزار تومان بود، برنده اصلی دهکهای بالای هزینهای بودند. اما این یک وجه ماجراست.
در حقیقت، درست است که بهواسطه مصرف بیشتر دهک نهم و دهم،یارانه بنزینی بیشتر به آنها میرسید، اما آن روی ماجرا سبد کوچک هزینهای طبقات فرودست جامعه است. در دید کلان، دولت در زمانبنزین هزار تومانی، یارانه بیشتری به طبقات ثروتمند جامعه داده، اما در دید خرد، برای خانوارهای فرودست افزایش قیمت بنزین از هزار تومان به ۲۲ هزار تومان(نرخ موثر فعلی بنزین) میتواند متحمل فشار باشد.
تصویر طبقه فرودست
سال گذشته در حدود ۲/ ۷ درصد از خانوارهای کشور، دارای هزینه کمتر از یک میلیون تومان در ماه بودهاند؛ در نتیجه این خانوارها که تعدادشان به حدود یک میلیون و ۸۰۰ هزار خانوار میرسد، دارای قدرت خرید بسیار پایینی بودهاند. داده دیگری که وجود دارد اینکه حدود تقریبا ۲/ ۲ درصد از خانوارهای کشور در سال گذشته مخارجشان کمتر از ۷ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان بوده است؛ یعنی کمتر از ۶۲۵ هزار تومان در ماه. در این گروه تقریبا ۵/ ۵ درصد خانوارها دارای اتومبیل شخصی بودهاند. با توجه به وضعیت این خانوارها، احتمال اینکه درآمدشان از همان اتومبیل شخصی تامین شود، بالا بوده است. اگر این فرضیه صحیح باشد، اکنون این خانوارها با دو برابر شدن هزینه تمامشده درآمدشان مواجه شدهاند. با توجه به اینکه میزان کرایهها به شکل دستوری ثابت مانده است، در نتیجه درآمد آنها نباید افزایش یابد، تنها هزینهشان با افزایش همراه شده است. البته خودروهای شخصی مسافربری مشمولقانون ثابت ماندن کرایهها نیست؛ اما هنگامی که کرایهها ثابت میماند در نتیجه مسافربرهای شخصی هم برای حفظ مشتری، ناچار به حفظ کرایههای قبلی هستند. اگر شاخص فقر را به سطح بالاتر ارتقا دهیم، تقریبا ۴۲۲ درصد از خانوارهای شهری کشور در طول سال گذشته هزینهای کمتر از ۲۷ میلیون تومان در سال داشتهاند. هزینه ماهانه این خانوارها در ماه کمتر از ۲ میلیون و ۲۵۰ هزار تومان در ماه بوده است. اگر این آمار را به کل خانوارهای کشور تعمیم دهیم، تعداد ۵/ ۱۰ میلیون خانوار ایرانی در سال ۹۷ با هزینه کمتر از ۲ میلیون و ۲۵۰ هزار تومان در ماه زندگی کردهاند. این اعداد نشان میدهند که جمعیت قابلتوجهی در ایران تحت فشار فقر قرار دارند.
سهم خدمات حملونقل
افزایش قیمت بنزین طبعا بیشترین اثر را بر خدمات حملونقل خواهد داشت. اما جایگاه خدمات حملونقل در تمام گروههای هزینهای جامعه یکسان نیست. گروه هزینهای فرودست(با هزینه کمتر از ۶۲۵ هزار تومان در ماه)، بهطور میانگین ماهانه ۱۷ هزار تومان در ماه برای خدمات حملونقل در سال ۹۷ هزینه کردهاند. این عدد برای گروه هزینهای برخوردار(بیش از ۵ میلیون تومان در ماه)، ۱۴۵ هزار تومان در ماه بوده است. شاید در نگاه اول، افزایش هزینهها برای گروه برخوردار پررنگتر باشد، اما جایگاه هزینه خدمات حملونقل از کل هزینههای گروه برخوردار جامعه در حدود ۲/ ۲ درصد بوده است. اما برای گروه فرودست هزینه خدمات حملونقل سنگین است. گروه فرودست، در طول سال برای پوشش هزینههای غیرخوراکی، اقدام به فروش کالاهایی کرده که در مالکیتش بوده است. گروه هزینهای اول، ۲ میلیون و ۷۸۰ هزار تومان بابت اجارهبهای مسکن هزینه کرده، در کنارش ۴۳۴۴ هزار تومان برای بهداشت و درمان، ۲۳۱۱ هزار تومان برای خدمات تلفن، ۲۹۸ هزار تومان برای کفش و پوشاک و ۲۰۵۵ هزار تومان نیز برای خدمات حملونقل در طول سال ۹۷۷ خرج کرده است؛ اما نکته تاملبرانگیز اینجاست که بخش اعظمی از این هزینهها نه از درآمد خانوار، بلکه از فروش اقلام خانوار بهدست آمده است.
گروه هزینهای مذکور، ۴ میلیون و ۶۴۷ هزار تومان از وسایل نقلیه، یک میلیون و ۸۸ هزار تومان از کالاها و خدمات متفرقه و ۲ میلیون و ۱۲۰ هزار تومان از وسایل شخصی خود را برای پوشش هزینهها فروختند. از اینرو تصویر معیشتی حدود یک میلیون و ۷۰۰۰ هزار نفر از افراد جامعه بدین شکل است.
راهحل جایگزین
اگرچه دولت پرداختهای حمایتی را برای کم کردن فشار بر اقشار ضعیف جامعه آغاز کرده که مورد تاکید رئیس دولت هم هست، اما بهنظر این بار هم چندان با نظرات کارشناسی همخوانی ندارد؛ چراکه پژوهشها نشان میدهد بیش از هر چیز آنچه به فقرا صدمه میزند، بیثباتی اقتصادی است. نمود بیثباتی اقتصاد میتواند نرختورم و کاهش ارزش پول ملی باشد که در طول یک سال و نیم اخیر حکمفرما بوده است. در موجهای تورمی، خانوارهای فقیر بیشتر از خانوارهای دارا، ضربه میپذیرند، فروش دارایی و کالاهایی شخصی گروه فرودست جامعه در سال ۹۷ نشانهای از همین واقعیت است؛ چراکه اغلب درآمد این گروه از عرضه نیروی کار حاصل میشود و در هنگام تورم، دستمزد حقیقی آنها کاهش مییابد. نکته دیگر اینکه خانوارهای در معرض فقر، در هنگام رکود به راحتی به ورطه فقر کشیده میشوند، اما به همین راحتی نمیتوانند در هنگام رشد اقتصادی از آن نجات پیدا کنند. چراکه تنوع درآمدی کمتری برای این خانوارها متصور است.
از اینرو در درجه اول سیاستهایی که میتواند بهعنوان چتر حمایتی کمدرآمدها معرفی شود، سیاستهای ثباتزای منجر به رشد اقتصادی است. چراکه سیاستهای ثباتزا، براساس مطالعات دانشگاهی، اثری بیشتر بر کاهش نرخ فقر در جامعه داشته است. ضرری که سیاستهای ضدثبات همچون تورم بر شدت فقر گذاشتهاند، نمیتواند صرفا با پرداختهای حمایتی قابل جبران باشد؛ چراکه ریشه ایجاد جامعه فقیر، در تورم و رکود قرار دارد و تا زمانیکه ریشه خشکانده نشود، نمیتوان به حمایت از خانوارهایفقیر امید بست.
نمیتوان صرفا کاهش فقر را به اعانه و پرداخت یارانه متوسل کرد. در نهایت اقتصاددانان معتقدند که این بازارهای کارآست که با تولید درآمد، مویرگهای اقتصاد را سیراب میکنند و منابعی به وجود میآورند که به پاییندستها سرازیر شود. آن اتفاقی که این هدف را محقق میکند «رقابت» است؛ نه افراد و وزارتخانهها. هنگامی میتوان انتظار کاهش فقر را داشت که چنین سیاستی در تمام اقتصاد کشور و بازارها به جریان بیفتد و نهتنها در یک بخش یا یک قطعه از پازل. وظیفه سیاستگذار در این چارچوب، توسعه بازارها، بهبود شرایط کسبوکار و کاهش مداخله در اقتصاد است. همزمان با به جریان انداختن شریان اقتصاد، کاهش تورم نیز باید به جدیت در دستور کار قرار گیرد تا نرخ تورم در تضاد با سیاستهای دست اول حرکت نکند. البته پس از همه اینها نیز همچنان گروهی از جامعه در زمره فقیر میمانند که برای آنها سیاستهای یارانهای و حمایتی میتواند اتخاذ شود. اما سیاستهای یارانه نقدی نیز به شکل فعلی، نمیتواند هدف را تامین کند. پیشتر مطالعات جامعه اقتصاد ایران نشان داد که سیاستهای یارانه نقدی باید براساس شرایط محلی کشور و ویژگیهای جغرافیایی فقر طراحی شود. در حقیقت تهیه نقشه فقر در ایران برای پرداختهای یارانهای جدید پیش از این گوشزد شده بود.
منبع: دنیای اقتصاد
38
کدام کار مسئولین در طی این چهل سال درست و قانونمند بوده که حالا فکر کنه پرداخت اعانه به مردم در جهت افزایش قیمت بنزین بسیار عالیه
متاسفانه اقتصادانان دولت یا نمیفهمن یا نمیخوان بفهمن که بازم به ضرر جامعه ی نیازمند کار کردن بازم به نفع ثروتمندان شده چون یارانه به تعداد ماشین تعلق گرفته باید بنزین به افراد دادهمیشد نه ماشین فقرا که ماشین ندارن
کدام فقیر ماشین داره تازه کرایه بالا میره چه فقیر بخواد چه نخواهد باید کرایه بیشتر بدهد برای جابه جا شدنش ودرضمن سوپر مارکتها ومیوه فروشها اضافه بر قیمت میزارن چون مجبورند سوم مگه تعزیرات میتونه جلو بگیره چون بار مغازه میوه سوپر مارکت با ماشین بنزینی جا به جا میشه نه تریلی وبنز گازا یلی چی میگن تو اخبار خدایا
الحمدلله دولت معزز روحانی ۶۰میلیون ایرانی را فقیر کردند ایران غنی را تبدیل به ویر انه کردند واحد پول ملی سوری ۲۷۰برابر ریال ایران است واقعا باید نشست و زار زار به حال این مملکت گریه کرد .تف به این شانس.
برای طبقه مرفه که بنزین هر قیمتی باشه راه پول دراوردنشو بلدن پس براشون فرقی نمیکنه ولی طبقه تهیدست جامعه که تولید یاواردات یا هر شغل پول دراور دیگری ندارن باید همه چیزو گرون بخرن چون دهک بالای جامعه برای پول بنزینش خدماتشو گرون میکنه
حالا با این مبلغ کم از یارانه بنزین این بندگان خدا چیکار میخوان بکنن؟ مصرف نان و ماستشونم نمیشه
این نتیجه سی سال توهم است که بصیرت نامیده می شود
متاسفانه به اسم اسلام و مردم هر کاری دوست دارن میکنن دولت تدبیر و امید مردم رو ناامید کرد وزندگی مردم رو به نابودی کشوند
ما معلولین چیکار کنیم وقتی در طول یک سال یککیلو گوشت به قران نمیتوانیم بخوریم ماچیکار کنیم .
ارمغان هر دولت عدالت گریز برای کشور و مردم چیست؟ --- اگر هر دولت منتخبی عدالت گریز شود و با قبضه کردن ثروتهای ملی سهم عادلانه ی ملت را در این ثروتها در تامین و تضمین ارزان و آسان همه ی نیازهای زندگی مردم متناسب با ارزش حقیقی پول ملی منکر شود چنین دولتی بی تردید کشور را به سوی آشوب و بلوا و بی بند و باری اقتصاد و پیامدهای شوم این آفتها خواهد کشاند و بقای آن دیر یا زود بجز مرگ نظم و انضباط در کشور و آتش زدن به آسایش و آرامش زندگی مردم و به امنیت نظام بازده دیگری نخواهد داشت.