گذشت، پایان پرونده قتل شوهر

جنایتی که این زن رقم زده بود، شامگاه 15آذر 88رخ داد.

او که لحظاتی پس از قتل شوهرش توسط پلیس دستگیر شده بود در تشریح ماجرا چنین گفت: در خانه خواهرشوهرم مهمان بودیم که او و شوهرم برسر مسائل خانوادگی بحث‌شان شد.

صدایشان هر لحظه بلندتر می‌شد و من قصد میانجیگری داشتم که خواهر شوهرم گفت حق دخالت در دعوای خانوادگی آنها را ندارم.

همین مسئله باعث شد تا من و خواهرشوهرم جرو بحث کنیم و ناگهان همسرم با عصبانیت برسر من فریاد کشید و گفت حق با خواهرش است و من نباید در دعوای خانوادگی آنها دخالت می‌کردم.

او چنان عصبانی بود که با مشت و لگد کتکم زد. یک سیلی هم زد و من در یک لحظه کنترلم را از دست دادم و با چاقوی میوه‌خوری که روی میز بود ضربه‌ای به قفسه سینه شوهرم زدم. وقتی خون آلود روی زمین افتاد تازه فهمیدم که چه حماقتی مرتکب شده‌ام و هرچند فورا شوهرم را به بیمارستان رساندیم اما او زنده نماند.
اظهارات این زن در حالی بیان می‌شد که تحقیقات نشان می‌داد که او همسر دوم مقتول بوده است. مقتول از همسر اولش 2 دختر داشت که آنها نیز اولیای دم به شمار می‌رفتند.

حکم قصاص

زن جوان پس از اقرار به جنایت و بازسازی صحنه قتل روانه زندان شهرری شد و بعد از مدتی در دادگاه کیفری استان تهران پای میزمحاکمه رفت. او با اصرار اولیای دم به قصاص محکوم شد و حکم به تأیید قضات دیوان عالی کشور رسید.

پس از آن پرونده به شعبه دوم اجرای احکام دادسرای جنایی تهران فرستاده شد تا مقدمات اجرای حکم فراهم شود. در این شرایط تیم صلح و سازش دادسرا زیرنظر محمد شهریاری، سرپرست دادسرا تلاش خود را برای جلب رضایت اولیای دم شروع کرد.

مدتی بعد مادر مقتول حاضر شد در دادسرا حاضر شود و عروسش را ببخشد اما ناگهان خبر رسید که او فوت شده است.

این زن در آخرین روزهای عمرش حاضر به بخشش شده بود اما پیش از اینکه در دادسرا حاضر شود و نامه بخشش را امضا کند از دنیا رفت و به این ترتیب 4خواهر و 2 دختر مقتول به‌عنوان اولیای دم باید نظرشان را درخصوص بخشش یا قصاص اعلام می‌کردند.

درخواست دیه

پس از مرگ مادر مقتول، باردیگر جلسات صلح و سازش تشکیل شد و پس از چندین جلسه مذاکره، 4خواهر مقتول و یکی از دختران وی حاضر شدند به شرط دریافت دیه رضایت بدهند اما یکی از دختران مقتول هنوز نظرش این بود که قاتل پدرش قصاص شود.

با تلاش خیرین و خانواده متهم چند وقت قبل بخشی از دیه فراهم و به خواهران و یکی از دختران مقتول پرداخت شد. اما دختر دیگر مقتول هنوز نظر خود را اعلام نکرده بود که باردیگر جلسه صلح و سازش با حضور تنها ولی دم در اجرای احکام دادسرای جنایی تهران تشکیل و او سرانجام راضی شد با دریافت 500میلیون تومان رضایت بدهد.

قاتل در بیمارستان روانی

خانواده قاتل تمکن مالی نداشتند و فراهم کردن این مبلغ برای آنها کار دشواری بود. از سوی دیگر زن جوان(قاتل) در همه این سال‌ها که پشت میله‌های زندان بود دچار بیماری روحی و روانی شدیدی شده بود تا حدی که در دو، سه سال گذشته حدود 30مرتبه در بیمارستان روانی بستری شده و تحت درمان قرار گرفته بود.

تیم صلح و سازش دادسرای جنایی تهران که از وضعیت زن زندانی خبر داشتند به تلاش خود ادامه دادند تا اینکه دختر مقتول را راضی کردند مبلغ درخواستی‌اش را کمتر کند و درنهایت او راضی شد با دریافت 250میلیون تومان برگه رضایت را امضا کند.

تصمیم ولی‌دم به نجات متهم به قتل منجر شد و یکی از خواننده‌های مشهور و محبوب کشور وقتی در جریان این پرونده جنایی قرار گرفت با فراخوانی که در صفحه‌ اینستاگرام خود منتشر کرد توانست 200میلیون تومان از این مبلغ را فراهم کند. بقیه مبلغ نیز توسط یکی از خیرین و یکی از سازمان‌های مردم نهاد فراهم و به این ترتیب زن محکوم به قصاص پس از تحمل 11سال زندان آزاد شد.

منبع: همشهری

68