جهان بیضایی در فیلمهایش نمود پیدا میکند
مهمتر از قصههای فیلمها که به دقت و با ظرافت به نگارش درآمده، جهان بیضایی است که در فیلمهایش نمود پیدا میکند.
علی حضرتی در روزنامه اعتماد نوشت: با تماشای آثار سینمایی بهرام بیضایی، متوجه مهمترین وجه سینما شدم؛ وجهی که امروز بسیار از آن دور افتادهایم. آن وجه، تمایز سینما و قصهگویی صرف است.
فیلمهای بیضایی از آن دست فیلمهاییاست که فقط باید به دقت تماشایشان کنی و امکان تعریف کردن و اصطلاحا اسپویل شدن ندارد. حتی اگر فیلمنامه آن را قبلتر و به دقت خوانده باشی، باز هم نیاز به دیدن فیلم خواهی داشت تا حرف و جهان فیلمساز را درک کنی. جهانی که کاملا از صفر تا صدش ساخته شده است.
از حرکت و نحوه حرف زدن بازیگران تا صحنه و موسیقی و... مهمتر از قصههای فیلمها که به دقت و با ظرافت به نگارش درآمده، جهان بیضاییاست که در فیلمهایش نمود پیدا میکند. جهانی که با اندکی تخیل و تصور میتوانی بخشهایی را که حتی در فیلم ندیدی تجسم کنی و در خیابانها و کوچههای بیضایی قدم بزنی، کلاغها و درختانش را ببینی و با آدمهای جهان او روبهرو شوی. توانایی خلق جهان در کمتر فیلمسازی وجود دارد .
آثار سینمایی بیضایی را در چند لایه میتوان بررسی کرد .
۱- قصه رویی فیلم. داستانی که به شکل دو خطی میتوان روایت کرد و بسته به خط اصلی قصه، ژانر و فضاسازی، استادانه طراحی میشود.
۲- مفهومی که در پس قصه اصلی روایت میشود. آثار بیضایی به شکل عجیبی مفاهیمی را که درکش به سختی امکانپذیر است با استفاده از قصه اصلی و کارگردانی تصویری به سهلترین شکل ممکن به درک مخاطب میرساند .
در «وقتی همه خوابیم» به شکلی استادانه از قصه رویی تغییر بازیگر توسط سرمایهگذاران و تهیه کنندگانی به کلی دور از هنر و جایگزینی بازیگر جدید و فیلمبرداری مجدد صحنههایی که قبلا با بازیگری دیگر دیدیم به هویت و تصمیمات شخصیت مرد قصه میرسد که انگار در موقعیت مشابه (زندانی شدن در اتاق خانه زن) تصمیمی دیگر میگیرد.
۳- برای رسیدن به مهم بالا گرافیک نقش تعیینکنندهای دارد. لحظاتی که فقط میتوان با تصویر و ترکیب دو یا چند چیز، مفهومی یا حسی به مخاطب القا کند.
در « شاید وقتی دیگر» یکبار از ابتدا تا انتهای فیلم به گرافیک« پس زمینه » دقت کنید، همهچیز در یک هارمونی اتفاق میافتد و با گرههای قصه و تغییرات شخصیت اصلی فیلم، پس زمینه هم انگار دچار تحولاتی میشود.
اصولا پس زمینه در فیلمهای بیضایی به اندازه پیش زمینه اهمیت دارد، در« باشو غریبهای کوچک» هنگامی که نایی(سوسن تسلیمی) میگوید و باشو نامه را مینویسد پس زمینه نایی که درختان و فضای شمالیست به کلی تغییر میکند و به فضای جنوب و جنگزده بدل میشود که البته این تغییرات در فلویی پس زمینه اتفاق میافتد.
در کنار موارد بالا، نشانهشناسی و اسطورهشناسی و تسلط به فرهنگ و ادبیات ایرانی و همچنین ژانرشناسی بینظیر و... از بیضایی یک کارگردان درجه یک میسازد که در سالروز تولدش برای خودمان آرزو میکنیم که بازهم فرصتی دست دهد و بتوانیم در جهانی دیگر از بهرام بیضایی قرار بگیریم.
72