سیاحتی در گلستان سعدی/ باب اول در سیرت پادشاهان/ حکایت شمارهٔ ۱۴
گلستان، اثر معروف سعدی شاعر و نویسنده بزرگ ایرانی قرن هفتم هجری است که شهرت و آوازهای جهانی دارد. در اینجا قصد داریم هر روز با سیر و سیاحتی در گلستان سعدی، کام خود را از کلام آن مرد سخن، شیرین نماییم.
یکی از پادشاهان پیشین در رعایت مملکت سستی کردی و لشکر به سختی داشتی لاجرم دشمنی صعب روی نهاد همه پشت بدادند
چو دارند گنج از سپاهی دریغ
دریغ آیدش دست بردن به تیغ
یکی را از آنان که غدر کردند با من دَمِ دوستی بود ملامت کردم و گفتم دون است و بی سپاس و سفله و ناحق شناس که به اندک تغیر حال از مخدوم قدیم بر گردد و حقوق نعمت سالها در نوردد گفت ار به کرم معذور داری شاید که اسبم در این واقعه بی جو بود و نمدزین به گرو و سلطان که به زر بر سپاهی بخیلی کند با او به.
جان جوانمردی نتوان کرد.
زر بده مرد سپاهی را تا سر بنهد
و گرش زر ندهی سر بنهد در عالم
اذا شبعَ الکمیُّ یَصولُ بَطشاً
وَ خاوی البطنِ یَبْطِشُ بِالفَرارِ
46
از همه شاعران ایرانی مطلب بگذارید.از جمله نظامی گنجوی که دیگر کشورها به خودشان منتسب میدانند.