بهترین بازی‌های سال ۲۰۲۱

از سال ۲۰۲۱ می‌توانیم تحت عنوان «شکست بازی‌های بزرگ و درخشش بازی‌های مستقل» یاد کنیم، سالی که مورد انتظارترین بازی‌ها مانند سایبرپانک، کال آو دیوتی و بتلفیلد نتوانستند آنطور که انتظارش را داشتیم ظاهر شوند و صحنه را به بازی‌های کوچک‌تری سپردند که این بار زیر سنگینی سایه عناوین بزرگ قرار نگرفتند و توانستند توجه بیشتری را به خود جلب کنند.

بهترین بازی‌های سال ۲۰۲۱
Cyberpunk 2077
۳۰

Cyberpunk 2077

دیگر همگی داستان Cyberpunk 2077 (که به دلیل انتشار دیرهنگامش به لیست بهترین‌های سال پیشمان نرسید) را می‌دانیم. پروژه جاه‌طلبانه سی‌دی پراجکت رد که هیجان قبل از انتشارش فرانجومی بود و وقتی که بالاخره به دست گیمرها رسید علی‌رغم تاخیرهای چندساله‌اش، به نظر می‌رسید به چند سال دیگر کار نیاز داشته باشد. مشکلات فنی بازی آن را برای خیلی‌ها غیرقابل تجربه کرد و بسیاری از المان‌ها و مکانیک‌های گیم‌پلی بازی حس ناتمامی و نپختگی می‌دادند.

اما لا‌به‌لای همه آن لکه‌ها، یک اثر قابل احترام وجود دارد. Cyberpunk 2077 همچنان داستان‌گویی تراز اول سی‌دی پراجکت رد را دارد. با طراحی زیبا و فک‌برانداز نایت سیتی گالری‌تان را پر از اسکرین‌شات می‌کند و به لطف هسته کلی خوب گیم‌پلی‌اش می‌تواند شما را برای یک ماجراجویی چند ده ساعته در خود نگه دارد.

۲۹

Twelve Minutes

امسال سال بازی‌های حلقه زمانی یا تایم لوپ بود و چندتا از آن‌ها را هم در ادامه لیست خواهید دید. Twelve Minutes یکی از آن‌هاست و در یک تجربه یادآور حال و هوای فیلم‌های آلفرد هیچکاک، شما را به عنوان یک مرد بی‌نام و نشان در یک لوپ ۱۲ دقیقه‌ای دیوانه‌کننده قرار می‌دهد. بازی در روایت یک داستان مرموز و القای آن حس «یک چیزی اینجا بدجوری می‌لنگد» استادانه عمل می‌کند.

ساختار بعضا کلافه‌کننده گیم پلی و پایانی که... بگذارید از کلمه «غافلگیرکننده»‌ برای آن استفاده کنیم، باعث می‌شوند نظرات درباره Twelve Minutes بسیار متغیر و دوقطبی باشند. اما همه می‌توانند قبول داشته باشند که این بازی ارزش چند ساعتی که پایش می‌گذارید را دارد.

Twelve Minutes
The Medium
۲۸

The Medium

بازی The Medium، اثری از استودیوی لهستانی نام آشنای بلوبر تیم (Bloober Team) عنوانی کوتاه هشت ساعته و در ژانر وحشت و روان شناختی است که با ایده نو، داستان فوق‌العاده و شخصیت‌پردازی با‌جزییات توانسته نمایش خوبی از یک عنوان انحصاری نسل نهمی از خود به جا بگذارد. اتمسفر مناسب، در کنار جلوه‌های صوتی و بصری با کیفیت و ایده نوی پیش‌برد داستان از دو زاویه دید، The Medium را به عنوان ارزشمندی بدل کرده است.

اما ضعف‌های بازی در پازل‌ها، طراحی‌های فنی و لک تنش مناسب این عنوان را از تبدیل شدن به اثری درخشان باز می‌دارد. بازی با ارائه‌ی تجربه‌ی همزمان دو زاویه دید گیم پلی توانسته کمابیش تجربه‌ی جدیدی را در صنعت سرگرمی پیاده کند که در آینده می‌تواند به ایده پردازی عناوین جدید و متفاوتی کمک کند.

۲۷

Lost Judgment

Lost Judgment آخرین بازیی بود که از سگا انتظار داشتیم و فکر نمی‌کردیم قرار باشد داستان آن کارآگاه کذایی در دنیای بازی یاکوزا را ادامه دهد. اما قسمت دوم عرضه شد و نشان داد که نه تنها سگا حرف‌های زیادی برای گفتن دارد، بلکه Lost Judgment توانست مثل سری بازی‌های یاکوزا یک داستان غنی را روایت کند. Lost Judgment مثل خواندن یک رمان شگفت‌انگیز است و قطعا جزو برترین بازی‌هایی محسوب می‌شود که در سال ۲۰۲۱ شاهد انتشارشان بودیم.

Lost Judgment
Far Cry 6
۲۶

Far Cry 6

Far Cry 6 امسال روی لبه تیغ حرکت کرد. بازی بزرگ و مورد انتظاری که البته نوآوری‌های خیلی زیادی نداشت اما فرمول قدیمی فارکرای را به بهترین شکل ممکن در آورده بود. با این که نسخه‌های قبلی فارکرای رس این فرمول را کشیده‌اند و حتی آن را به یک تجربه ملال‌آور تبدیل کرده‌اند، اما Far Cry 6 تمام سعی خودش را می‌کند تا یک بازی با هویت باقی بماند و مثل اساسینز کریدهای جدید فرمول کلی را تغییر ندهد. بازی نسبت به نسخه پنجم داستان بهتری دارد، شخصیت‌پردازی کاراکتر اصلی عمیق‌تر از آن چیزی است که دیده بودیم و البته ساختار مراحل هم نرم‌تر از قبل شده است. به طور کلی، Far Cry 6 به عنوان یک اثر اکشن ادونچر که در پاندمی کرونا تولید شده و در سال ۲۰۲۱ بین آثار ناقص و بد عرضه شده، بازی خوش‌ساخت و قابل احترامی است که حداقل طرفداران فارکرای را برای ساعت‌ها سرگرم می‌کند.

۲۵

The Artful Escape

بازی‌های ایندی روز به روز منحصربه‌فردتر و دوست‌داشتنی‌تر می‌شوند، آن هم در حالی که ایده‌های کلیشه‌ای و تکراری بازی‌های کلان بودجه دیگر رو به اتمام است. به همین خاطر هم است که عنوانی چون The Artful Escape کاملا شایستگی حضور در بهترین بازی‌های سال را دارد. در دنیایی که کمپانی‌های بزرگ به خاطر کمی فروش بیشتر از ادامه دادن بازی‌هایی چون Guitar Hero صرف‌نظر می‌کنند، سازندگان The Artful Ecape از این ایده عنوانی حتی خلاقانه‌تر ساخته‌اند.

اشتباه نکنید، The Artful Escape مشابه نسخه‌ای از گیتار هیرو نیست، صرفا کمی از مکانیزم‌های آن را قرض کرده تا شما را به یک ماجراجویی استثنایی در بعد زمان و مکان آن هم در برخی از زیباترین فضاهایی که تا به حال در بازی‌های ویدیویی دیدید، می‌ببرد، از آن دست سفرهایی که در طول آن شما هم چون کاراکتر اصلی بازی به شخصیت خود و خواسته‌هایتان از زندگی شک می‌کنید.

احتمالش زیاد است تا به امروز، اسم Artful Escape را هم نشنیده باشید ولی پیشنهاد می‌کنم به بازی‌های ایندی و این عنوان خاص شانس دیگری بدهید.

The Artful Escape
Lost in Random
۲۴

Lost in Random

بازی Lost in Random یکی از همان سورپرایزهای سال بود. با این که خیلی‌ها فرصت تجربه این بازی را از دست دادند، اما بخش EA Originals که مختص بازی‌های مستقل الکترونیک آرتز است، امسال درخشان‌تر از هر سال بود. بعد از بازی دونفره و خوش‌ساخت It Takes Two، بازی Lost in Random قدرت بازی‌سازی مستقل در کنار بودجه یک شرکت میلیارد دلاری را نشان می‌دهد.

این بازی فضاسازی منحصر به فردی دارد که بیشتر از هر چیزی ما را یاد آثار تیم برتون و انیمیشن‌های دیزنی می‌اندازد. در ادامه، بازی حتی گیم‌پلی نرم و روانی هم دارد که وظیفه خود در قبال داستان‌گویی خاص و شخصیت‌های به‌یادماندنی بازی را انجام می‌دهد. Lost in Random یک بازی جمع و جور و خوش‌ساخت، برای کسانی است که فیلم‌های انیمیشنی را دوست دارند و در عین حال می‌خواهند آن را در قالب یک اثر تعاملی مثل بازی تجربه کنند.

۲۳

Age of Empires 4

نسخه چهارم Age of Empires آن تحولی نبود که بیش از یک دهه بعد از نسخه سوم انتظار داشتیم اما آنقدر کامل و کم ایراد است که ارزش توجه شما را دارد. بازی علاوه بر اینکه نسبت به نسخه سوم پیشرفت‌های قابل توجهی به خصوص در قسمت گرافیکی داشته، یک سری مستندهای کوتاه تاریخی هم بین هر مرحله برایتان ‌پخش می‌کند تا اگر عاشق تاریخ و دوران گذشته هستید، حسابی لذت ببرید.

بخش اسکیرمیش بازی دست شما را برای چینش‌های مختلف باز می‌گذارد و می‌توانید با هر امپراطوری بزرگی وارد نبرد شوید. در بخش آنلاین هم رقبای قدرتمندی در انتظارتان هستند تا مهارتتان را به چالش بکشند. بهترین ویژگی Age of Empires IV آن است که همین حالا می‌توانید با استفاده از سرویس گیم پس یه نسخه اصلی آن دسترسی داشته باشید و از قسمت آنلاینش محروم نشوید.

شاید در آینده هم نسخه ایکس باکس بازی عرضه شود ولی فعلا بازی در انحصار پلتفرم پی‌سی است.

Age of Empires 4
Kena: Bridge of Spirits
۲۲

Kena: Bridge of Spirits

بازی Kena: Bridge of Spirits یک عنوان درخشان در سبک اکشن، پلتفرمر و ماجراجویی است که توسط استودیوی تازه کار امبر لب (Ember Lab) تولید شده است. این بازی روایت‌گر دختر جوانی به نام کیناست که به عنوان هدایت‌گر روح، وظیفه‌ی هدایت ارواح سرگردان را به دنیای پس از مرگ به عهده دارد.

بازی با بهره گیری از جلوه‌های هنری درخشان، موسیقی دلنشین و گیم دیزاین بالانس در ارائه‌ی تجربه‌ی ده ساعته‌ فوق العاده به کاربر موفق عمل کرده است. گیم پلی این بازی با وجود این که چندان پیچیده نیست به واسطه شیوه پیشبرد مراحل تا حدودی وام دار عناوینی چون Zelda و Okami است. در مجموع این عنوان را می‌توان یک اثر AA درخشان و با ارزش هنری بسیار بالا دانست که با وجود تمام کاستی‌ها ثابت کرد که می‌توان در آینده نیز انتظارات قابل توجهی از استودیوهای تازه کار داشت.

۲۱

Monster Hunter Rise

سری Monster Hunter در ایران طرفدار ندارد اما نقش‌آفرین بازهای دنیا خوب آن را می‌شناسند. Monster Hunter Rise طعم اکشن بیشتری نسبت به بازی‌های گذشته دارد و همین باعث می‌شود که بازی عام پسندانه‌تر شود. خوشبختانه بازی هم برای RPGبازهای کارکشته جذابیت دارد هم تازه‌کارها و بالانس خوبی را ساخته تا همه در دنیای شگفت‌انگیز آن و شکار هیولاهایش غرق شوند.

Monster Hunter Rise
Tales of Arise
۲۰

Tales of Arise

Tales of Arise یک خبر خوش برای افرادی بود که علاقه بسیاری به بازی‌های نقش‌آفرینی ژاپنی دارند. جدیدترین نسخه مجموعه تیلز، جهانی بزرگ برای اکتشاف دارد، مبارزات جذابش شما درگیر خود می‌کنند، باس‌فایت‌هایش در عین خوش‌تراش بودن شما را تا حد امکان به چالش می‌کشند و بازی با قصه‌های دلنشینی که برای روایت دارد کاری می‌کند تا آخرین لحظه پای Tales of Arise بنشینید و از تجربه آن حتی برای یک ثانیه هم خسته نشوید. Tales of Arise از آن دسته بازی‌هایی است که شما را با دنیای بازی‌های شرقی آشتی می‌دهد و آنقدر مکانیک‌ها و طراحی‌هایش به مدیوم مدرن امروزی ویدیو گیم نزدیک است که خیلی راحت می‌توانید با آن ارتباط برقرار کنید.

این چیزی است که از Tales of Arise یک بازی خاص و در عین حال جذاب ساخته و باندای نامکو توانسته به کمک آن، هم طرفداران قدیمی مجموعه را راضی نگه دارد، هم یک سری مخاطب جدید برای مجموعه دوست‌داشتنی تیلز به دست آورد.

۱۹

Shin Megami Tensei 5

سالهای سال بود از Shin Megami Tensei خبری نبود و آتلوس، ناشر بازی با سری پرسونای خود سرگرم بود. کسانی که نقش‌ آفرینی ژاپنی بازی می‌کنند و با عناوین این سری آشنایی دارند به خوبی می‌دانند که بازی‌های کلاسیک نقش آفرینی ژاپنی رو به انقراض است و عناوین درخور توجهی در این ژانر دیگر وجود ندارد.

حالا این بازیها به مثابه سلیقه گیمر امروزی دیگر نقش آفرینی نوبتی نیستند و عمدتا اکشن هستند اما Shin Megami Tensei 5 ثابت کرد که دود از کهنه بلند می‌شود و یک بازی با فرمول قدیمی و کهن هنوز می‌تواند با یک داستان قوی و سرگرم‌کننده ظاهر شود و بترکاند. طول کشید تا نسخه پنجم بیاید اما ارزشش را داشت، باور کنید که داشت!

Shin Megami Tensei 5
Inscryption
۱۸

Inscryption

معمولا وقتی صحبت از بازی‌های کارتی می‌شود، همه ما ذهنمان سراغ بازی‌هایی مثل هارت‌استون و فرانچایز مجیک می‌رود. اما دنیل مولینز با تلفیق المان‌های این بازی‌ها با ژانر وحشت، اثری متفاوت را خلق کرده که غیرقابل پیش‌بینی، دلهره‌آور و در عین حال بی‌نظیر برای تجربه است.

Inscryption ساختار متفاوتی دارد که اول شاید کمی برای مخاطب عجیب به نظر برسد اما وقتی که با مکانیک‌های بازی آشنا شوید، آن وقت است که Inscryption زیبایی خود را به شما نشان می‌دهد و کاری می‌کند که از آن به بعد به بازی‌های کارتی به یک چشم دیگری نگاه کنید.

Inscryption به معنی واقعی کلمه نوآورانه است و آنقدر ساختار بازی‌های کارتی را تغییر داده که قطعا در آینده‌ای نزدیک باید شاهد تاثیرش روی مابقی آثار این ژانر باشیم.

۱۷

Ratchet & Clank: Rift Apart

بازی Ratchet and Clank: Rift Apart اثر استودیوی بازی سازی سرشناش اینسامنیاک گیمز (Insomniac Games)، عنوانی است درخشان و با محوریت پلتفرمر، که با استانداردهای نسل نهم سونی توسعه داده شده است. این بازی حول محور سه شخصیت اصلی رچت، کلنک و ریوت و ماجراهایشان در بعدهای مختلف فضایی می‌چرخد. این عنوان من حیث گیم پلی اثری است درخشان و ترکیبی از ژانرهای هک اند اسلش، پلتفرمر، پازل و ماجراجویی که در قالب یک فرنچایز محبوب و با استاندارهای نسل نهم و با بهره گیری از ویژگی‌های منحصر به فرد این نسل عرضه شده است، و شما بایستی به عنوان شخصیت‌های اصلی داستان و در قالب مبارزات، حل پازل و پلتفرمر در راستای نجات جهان از دست دکتر نفاریوس و همتایان‌ش باشید.

این بازی را می‌توان از جمله بهترین عناوینی دانست که نمای کاملی از تکنولوژی‌های عرضه شده در نسل نهم را به نمایش می‌گذارد.

Ratchet & Clank: Rift Apart
Before Your Eyes
۱۶

Before Your Eyes

بازی مستقل Before Your Eyes یکی از آن انگشت شمار عناوینی است که نهایت پتانسیل مدیوم بازی‌ در روایت داستان را به تصویر می‌کشد. داستانی را تصور کنید که لحظه به لحظه، ماه به ماه و سال به سال آن درست مانند برگ‌هایی از دفتر خاطرات با پلک زدن شما روایت می‌شود. ایده‌ای که مشابهش را در هیچ مدیوم دیگری نمی‌توان پیدا کرد و صد البته در دنیای ویدیو گیم هم بی‌همتا است.

Before Your Eyes قصه‌ای شنیدنی و مملو از احساسات برای گفتن دارد که بارها شما را می‌خنداند و چند باری هم باعث می‌شود تنها دلیل اشک ریختن چشم‌هایتان خشکی ناشی از پلک نزدن نباشد. این داستانی است که با هر بار پلک زدن بخشی از آن را از دست می‌دهید، درست مثل زندگی که در چشمی بهم زدن بی‌رحمانه جلو می‌رود. Before Your Eyes شاید رتبه نخست بهترین بازی سال را نداشته باشد اما بدون هیچ شک و شبهه‌ای، خاص‌ترین عنوان امسال است.

۱۵

Hitman 3

تحسین‌برانگیزتر و البته اخلاقی تر از زنده کردن دوباره یک بازی شکست خورده و کامل کردن آن، بازگرداندن یک سری به نقطه اوج گذشته‌اش و بهبود آن است. این دقیقا مصداق کاریست که IO Interactive در ساخت سه‌گانه اخیر هیتمن موفق به انجام آن شد. این استودیو کوچک عنوان قدیمی و معروف‌شان را که چند صباحی از مسیر اصلی خارج شده بود، توانست به مسیر درست هدایت کند آن هم در شرایطی که دیگر سبک مخفی‌کاری آن محبوبیت گذشته را نداشت. به بیان بهتر، سری اخیر هیتمن به همان اندازه که به نسخه‌‌های اول سری خودش وفادار است، به همان اندازه هم دچار تکامل و نقص‌ها و کم و کاستی‌هاش برطرف شده است. اما در این میان شگفت‌انگیزتر از آن این است که IO Interatcive موفق شد این روند رو به رشد را در هر نسخه هم ادامه دهد و نتیجه چنین رویکرد درستی حالا این است که Hitman 3 به جرات یکی از بهترین بازی‌های سال به حساب می‌آید. مکانیزم‌های جدید، هوش مصنوعی ارتقا یافته و طراحی محیط و مرحله کم‌نظیر همه از جمله دلایلی هستند که باعث می‌شوند تجربه هیتمن ۳ از هر نسخه دیگری از این سری واجب‌تر باشد.

Hitman 3
Little nightmares 2
۱۴

Little nightmares 2

تاریک، بحث‌برانگیز و تاثیرگذار؛ Little Nightmares 2 را می‌شود با همین سه کلمه به راحتی توصیف کرد. ساخته تازه استودیو تارسیر اثری است که با محیط جذابش طوری قصه می‌گوید که روی صندلیتان میخکوب می‌شوید، طوری در اتمسفر تاریکش غرق‌تان می‌کند که دلهره برایتان به یک امر عادی تبدیل می‌شود و در نهایت با پایان‌بندی جذابش به قدری ذهنتان را مشغول می‌کند که چندین روز ذهنتان درگیر خواهد شد. این همان تاثیرگذاری ارزشمندی است که سازندگان بازی به دنبالش بودند. اینکه مردم تا ماه‌ها بعد از عرضه بازی هنوز در مورد تئوری‌های مختلفش با هم بحث کنند و باز هم کلی حرف نگفته باقی بماند. تارسیر با ساخت Little Nightmare 2 نشان داد که چقدر در ساخت یک اثر تاثیرگذار به پختگی رسیده و به راحتی می‌تواند نام آثارش را با این کار در دل تاریخ ویدیو گیم ثبت کند.

۱۳

Eastward

Eastward داستان مردی به نام John را روایت می‌کند که سرپرستی دختری به نام Sam را به عهده گرفته. شهری که John و Sam در آن زندگی می‌کنند در اعماق غارها واقع شده. John برای کسب درآمد در معدن کار می‌کند و از هیچ چیزی برای خوشحال کرد Sam دریغ نمی‌کند. درواقع Eastward با نشان دادن این مسئله در قسمت‌های مختلف بازی باعث می‌شود لبخندی شیرین روی لبان شما نقش ببندد. شما در Eastward به دنبال پیدا کردن رازهای مربوط به وضعیت کنونی دنیا هستید. چرا انسان‌ها به زیر زمین سفر کرده‌اند؟ آیا انسان‌های دیگری روی سطح زمین زندگی می‌کنند؟ برای پیدا کردن جواب‌هایتان می‌بایست پازل‌های متنوعی را حل کنید، به مبارزه با موجوداتی عجیب در اعماق زمین بپردازید و درنهایت سراغ باس‌فایت‌هایی بروید که چالشی بزرگ را پیش رویتان قرار می‌دهند. Eastward زیباست، گیم‌پلی سرگرم‌کننده‌ای دارد و با داستان متفاوتش قطعا یک جواهر میان تمام بازی‌های سال ۲۰۲۱ محسوب می‌شود.

Eastward
Demon Souls Remake
۱۲

Demon Souls Remake

نسخه اورجینال Demon’s Souls با اینکه یک اثر جدید و بسیار ارزشمند بود، سرنوشت غم‌انگیزی داشت. اما سونی از آنجایی که خودش را مسئول این موضوع می‌دانست، سعی کرد با بازسازی Demon’s Souls به کمک استودیو بلوپوینت، همه چیز را جبران کند. بلوپوینت هم به هیچ وجه کم‌ کاری نکرد و در نهایت اثری پیش رویمان گذاشت که به هیچ وجه ایرادی به آن وارد نیست. بازی از نظر گرافیکی یکی از بهترین آثار انحصاری پلی استیشن ۵ است و گیم‌پلی به قدری خوب با معیارهای امروزی به‌روزرسانی شده بود که به هیچ وجه حس نمی‌کردید دارید یک بازی ۱۰-۱۱ ساله را تجربه می‌کنید. حتی آن‌ها پایشان را فراتر هم گذاشته بودند و چندین انیمیشن جدید هم برای بازی طراحی کردند که بازی حس تازگی بیشتری هم پیدا کند. در نهایت همه این‌ها از نسخه باز‌سازی Demon’s Souls یک تجربه فراموش نشدنی می‌ساختند که می‌تواند هر گیمری را به زیر ژانر سولزلایگ علاقه‌مند کند.

۱۱

Webbed

Webbed همان بازی‌ایست که وقتی تعریفش را می‌شنوید و به شما پیشنهادش می‌کنند خنده‌تان می‌گیرد. چطور ممکن است یک بازی دو بعدی که شما را در نقش یک عنکبوت کوچک قرار می‌دهد تا این اندازه سر و صدا کرده باشد؟ Webbed یکی از متفاوت‌ترین بازی‌های ایندی چند سال اخیر است. معمولا از بازی‌های ایندی انتظار نداریم تا توجه ویژه‌ای به جزئیات کنند. اما Webbed یک استثنا محسوب می‌شود. تمام پازل‌های بازی بر پایه فیزیک بنا شده‌اند. شما با استفاده از تارهایتان باید به حشرات کوچک جنگل کمک کنید تا درنهایت آن‌ها نیز به یاریتان بیایند و راه رسیدن به معشوقه‌تان که در چنگال پرنده‌ای بزرگ گرفتار شده را هموار کنند. حرکت کردن در Webbed به وسیله تار زدن به در و دیوار محیط انجام می‌شود. شاید باور کردنش سخت باشد، اما این کار حتی از بازی‌های اسپایدرمن هم جذاب‌تر طراحی شده! Webbed با طراحی رترو و فوق‌العاده زیبا، گیم‌پلی متفاوت و داستانی کوچک اما دلنشین جزو بهترین بازی‌های سال ۲۰۲۱ محسوب می‌شود.

Webbed
Guardians of the Galaxy
۱۰

Guardians of the Galaxy

اقتباس ایدوس مونترال از Guardians of the Galaxy به واسطه بازی Marvel's Avengers که سال گذشته منتشر شده بود، از ابتدا بدنامی خاص خودش را داشت. محتوای ناقص، کارگردانی ضعیف و بخش چندنفره نه چندان اصولی بازی Marvel's Avengers به نوعی بود که کمتر کسی به بازی نگهبانان کهکشان امیدوار بود. زمان گذشت و با عرضه بازی، حالا همه در مورد داستان‌گویی، انتخاب‌ها و جذاب بودن روند بازی صحبت می‌کردند. بازی Guardians of the Galaxy یک عنوان جذاب و گیرا و یکی از بهترین بازی‌های تک‌نفره چند سال گذشته است. بزرگترین دستاورد این بازی نسبت به پروژه‌هایی مثل Marvel's Avengers، تمرکز روی بخش تک‌نفره و عرضه بازی با محتوای کامل است. علاوه بر تمام این‌ها، بازی نسبت به اقتباس سینمایی جیمز گان از دنیای این کامیک بوک مارول، اثری قابل احترام و با ارزش است.

۹

Resident Evil Village

Resident Evil Village از چند نظر بازی بی‌نقصی است. بازی از نظر طراحی مرحله، یک نقطه عطف در کل سری به حساب می‌آید. گرافیکش به لطف RE Engine به قدری زیباست و پرفورمنس خوبی دارد که به خاطرشان اصلا نمی‌شود از صفحه نمایشگر چشم برداشت. اما از همه این‌ها مهم‌تر اینکه، تجربه بازی به شکل شگفت‌آوری لذت بخش است. بازی ترکیبی است از رزیدنت اویل‌های مدرن و کلاسیک و کپکام با کنار هم قرار دادن المان‌های جذاب هر کدام از آثار پیشینش، کاری کرده که هم طرفداران قدیمی مجموعه از پای بازی خوشحال بلند شوند و هم مخاطب‌های امروزی‌تر نیز بتوانند از تجربه بازی لذت ببرند و خسته نشوند. هشتمین قسمت از مجموعه رزیدنت اویل، ۱۰ ساعت جذاب را برای مخاطبی که دنبال یک بازی جذاب در ژانر ترس و بقا می‌گردد رقم می‌زند و کاری می‌کند که شما همچنان برای نسخه‌های بعدی مجموعه منتظر بمانید.

Resident Evil Village
The Forgotten City
۸

The Forgotten City

بازیکنان Skyrim احتمالا با The Forgotten City آشنا هستند؛ یک ماد که به قدری مورد استقبال قرار گرفت که حتی موفق شد از انجمن نویسندگان استرالیا یک جایزه دریافت کند. و چه خوب که این ماد حالا به یک بازی مستقل تبدیل شده است، چون می‌توانیم بگوییم که The Forgotten ‌City یکی از قوی‌ترین و عمیق‌ترین داستان‌هایی را دارد که در یک بازی می‌توانید پیدا کنید. داستان بازی همچون یک رمان آگاتا کریستی شما را تا انتها دنبال خود می‌کشاند، تعاریفتان از اخلاقیات را به چالش می‌کشد و آتش علاقه‌تان به تاریخ و اسطوره‌شناسی را دوباره روشن می‌کند. بازی همچنین با استفاده هوشمندانه از تایم لوپ، یک جورهایی به شبیه‌ساز مهندسی اجتماعی هم تبدیل می‌شود. انصافا چند بازی با چنین ایده‌ای می‌شناسید؟

۷

Returnal

اگر طرفدار بازی‌های تویین‌استیک شوتر باشید، بازی‌هایی مثل Nex Machina یا Resogun را تجربه کرده‌اید. با این که بازی‌های استودیوهای Housemarque همه در این سبک و سیاق بوده‌اند، اما Returnal نقطه اوجی به شدت عجیب برای این استودیو محسوب می‌شود. خلاقیت و ایده‌های این استودیو در ساخت بازی Returnal تحسین‌برانگیز بوده و بازی جدیدشان پتانسیل یک استودیو کوچک را که حالا عضوی از خانواده پلی‌استیشن است، به خوبی نشان می‌دهد. مهمترین تفاوت Returnal با ساخته‌های قبلی هاوس‌مارک، مواردی مثل دوربین متفاوت و فضاسازی خاص آن است. در واقع المان‌های آرکیدی بازی‌های تویین‌استیک که کمتر بازی‌سازانی مثل هاوس‌مارک هنوز آن را زنده نگه داشته‌اند در ترکیب با فناوری‌های صوتی و تصویری سخت‌افزار قدرتمندی مثل PS5، نقطه‌ی اوج عنوان Returnal است. جهان عمیق، لوپ‌های داستانی و گان‌پلی اعتیادآور، بازی Returnal را به یکی از بهترین عناوین این کنسول و به طور کلی سال ۲۰۲۱ تبدیل می‌کند.

Returnal
Death’s Door
۶

Death’s Door

ترکیب عجیبی است. زلدا با دارک سولز و اندکی المان‌های خلاقانه که فقط از بازی‌های مستقل انتظار دارید. Death's Door شما را در نقش یک کلاغ قرار می‌دهد که معصومانه در پی گرفتن جان هیولاهایی بسیار بزرگ‌تر از خودش است. در سفر سخت و دشوارش به دنیایی که پر از هیولا شده، او باید مسیر پر پیچ و خمی طی کند و امکانات متعددی به دست بیاورد تا در ماموریتش موفق شود. خلاقیت بالا در طراحی مراحل به هم پیوسته، طراحی باس فایت‌های جانانه و برقراری بالانس بین سختی و مهارت‌طلبی، چیزی است که ترکیب زلدا و دارک سولز رو تبدیل به معجونی فوق‌العاده کرده. Death's Door اگر بهترین بازی مستقل سال نباشد، قطعا یکی از بهترین‌هاست.

۵

Deathloop

با این حقیقت باید روبرو شد که Deathloop با تمام خلاقیتی که به خرج داده اما بهترین بازی Arkane Studios نیست ولی آنقدر به صدر نزدیک است که نمی‌شود فوق‌العاده بودنش را منکر شد. اگر ایرادات روایی و داستان بازی نبود، یا خلاقیت بیشتری در قابلیت‌های کلت وجود داشت و احساس نمی‌کردید ورژنی دیگر از دیس‌آنرد را بازی می‌کنید، احتمالا Deathloop تجربه بسیار بهتری می‌شد. اما دنیایی که آرکین لیون خلق کرده بسیار قابل ستایش است. مکانیزم بازی چند ساعت شما را در پیچ و خم خودش نگه می‌دارد تا همه چیز را بیاموزید و درست زمانی که به همه چیز مسلط شده‌اید می‌توانید انتخاب کنید وقت پایان دادن به لوپ است یا باز هم می‌خواهید بچرخید و تجربه کنید. بازی پر است از راز و رمز و کشف کردنی‌های مختلف. متاسفانه نسخه پی سی بازی کم ایراد نیست و باگ‌های متعدد بلای جانش شدند (نسخه پلی استیشن ۵ هم تا حدی!) اما ورای این ایرادات فنی، بازی فراموش نشدنی و بی‌نظیری نهفته است.

Deathloop
Forza Horizon 5
۴

Forza Horizon 5

ایده‌ای که پلی‌گراند گیمز بازی‌های Forza Horizon را بر اساسش می‌سازد، در عین سادگی بسیار بلندپروازانه است: «می‌خواهیم ماشین‌بازها را گیمر، و گیمرها را ماشین‌باز کنیم». خب، لازم به گفتن نیست که آن‌ها چقدر در رسیدن به این هدف موفق بوده‌اند. حالا Forza Horizon 5 را داریم که گرچه تحول بزرگی در فرمول سری ایجاد نمی‌کند، اما با پر کردن حفره‌های نسخه چهارم و بردن بازیکنان به یک جهان باز جدید که شاید از دنیای واقعی هم زیباتر باشد، به جرئت نقطه اوج سری هورایزن است. بگذارید یک قدم فراتر برویم؛ Forza Horizon 5 نه تنها بهترین هورایزن، بلکه یک بیانیه محکم است که Forza شاید حالا بهترین فرنچایز ریسینگ تاریخ باشد. اگر ایکس باکس یا پی‌سی دارید، هر سلیقه‌ای داشته باشید باز هم مدیونید که حداقل یک بار به دل جاده‌های مکزیک بزنید.

۳

Psychonauts 2

هیچوقت نمی‌توان زمانی که در E3 شاهد نمایش فوق سریع و ناگهانی Psychonauts 2 بودیم را فراموش کرد. این بازی یک قدم بزرگ و رو به جلو نسبت به شماره قبلی محسوب می‌شود چرا که پشت تمام عناصر این بازی شاهد عمق و معنای مفصلی هستیم. Psychonauts 2 با استفاده از دو لایه طنز و واقعیت توانسته طرفداران را از هر قشری مجذوب خود کند. نحوه روایت داستان، دیالوگ شخصیت‌ها و گرافیک جزو مواردی است که هر مخاطبی را راضی می‌کند. حتی سازندگان در این شماره توانستند «راز پوتین» را تبدیل به شخصیتی به یاد ماندنی کنند که برای برند ایکس باکس پیروزی بزرگی محسوب می‌شود. می‌توانیم بگوییم که Double Fine نهایت تلاش خود را کرده تا یک محصول ناب و به یاد ماندنی را تقدیم بازیکنان کند و در این کار نیز کاملا موفق بوده. ۱۶ سال انتظار ارزشش را داشت!

Psychonauts 2
It Takes Two
۲

It Takes Two

It Takes Two ثابت کرد که هیچ ژانری در دنیای ویدیو گیم بی‌ارزش نیست. استودیو هیزلایت نشان داد که با یک ساختار درست می‌شود حتی از یک بازی کوآپ هم به اثری جذاب، رنگارنگ و تاثیر گذار رسید که در لیست بهترین بازی‌های سال قرار می‌گیرد و به احتمال زیاد چندین جایزه مهم امسال را هم به خودش اختصاص می‌دهد. It Takes Two با گیم‌پلی خلاقانه‌اش ساعت‌های دلنشین و مفرحی برایتان رقم می‌زند، با رویکردی که نسبت به معضل طلاق دارد تاثیرگذار واقع می‌شود و از همه مهم‌تر با جاه‌طلبی‌اش یادمان می‌انداز که مدیوم ویدیو گیم چه مدیوم جاه‌طلبانه‌ای است و هر کسی که جرات انجام کارهای جدید را داشته باشد، یک روز پاداش کارش را می‌گیرد. این‌ها دلایلی هستند که از It Takes Two یک بازی تاثیرگذار و مهم می‌سازند و باعث شدند تا آن را در چنین جایگاهی قرار دهیم.

۱

Metroid Dread

اگر از انتخاب Metroid Dread متعجب شده‌اید به احتمال زیاد تجربه‌اش نکرده‌اید و مشاهداتتان تماشای ویدیوی گیم‌پلی بازی از یوتوب بوده. یا معتقدید بازی‌های دو بعدی هم مگر می‌توانند انقدر خوب باشند؟ حقیقت ماجرا این است که احتمالا نینتندو را نمی‌شناسید و فکر می‌کنید این کمپانی بازی‌های ضعیف دو بعدی و کارتونی برای بچه‌ها می‌سازد. این ایده و تفکر از اساس اشتباه است و گیم‌پلی و داستان خارق‌العاده Metroid Dread و باس فایت‌هایی که طی سال‌های اخیر در دنیای ویدیوگیم نظیر نداشتند، این موضوع را اثبات می‌کند. متروید درد نه‌تنها یک بازی کامل و کم‌نقص است که بهترین باس فایت‌های تاریخ ویدیوگیم را ارائه می‌دهد، بلکه ژانر مترویدوینیا، ژانری که پایه‌گذارش بوده را به وسیع‌ترین و کامل‌ترین شکل خودش نمایش می‌دهد و نه‌تنها می‌توان گفت لیاقت بهترین بازی سال را دارد، بلکه بهترین بازی سبکی که پایه‌گذارش بوده هم هست.

Metroid Dread
منبع: دیجیاتو
کیف پول من

خرید ارز دیجیتال
به ساده‌ترین روش ممکن!

✅ خرید ساده و راحت
✅ صرافی معتبر کیف پول من
✅ ثبت نام سریع با شماره موبایل
✅ احراز هویت آنی با کد ملی و تاریخ تولد
✅ واریز لحظه‌ای به کیف پول شخصی شما

آیا دلار دیجیتال (تتر) گزینه مناسبی برای سرمایه گذاری است؟

استفاده از ویجت خرید ارز دیجیتال به منزله پذیرفتن قوانین و مقررات صرافی کیف پول من است.

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید