دانشِ روابط عمومی، ظرفیتِ نخست در جهاد تبیین

عباس محمدیان/ رئیس بسیج رسانه

دانشِ روابط عمومی، ظرفیتِ نخست در جهاد تبیین

در جهانی که همه قواعدش را بر اساس علم تعریف می کند نمی توان "چرخه اطلاعات" را جز به این قواعد تعریف کرد و یا حتی نگاهی غیر علمی به آن داشت. وی کی پدیا روابط عمومی را چنین می بیند و تعریفی این گونه در برابر آن می گذارد؛ "روابط عمومی (به انگلیسی Public relations که به اختصارpr  خوانده می شود) به علمِ مدیریتِ چرخهٔ اطلاعات، مابینِ یک فرد یا سازمان، (اعم از بازرگانی و اقتصادی و دولتی یا سازمان مردم‌نهاد)، با عموم اطلاق می‌گردد." یعنی روابط عمومی یک علم است.

بالاتر از آن که آن را یک مهارت بدانیم هرچند مهارت هم هست که چون با دانش غنی شود، دامنه موفقیت آن توسعه ای احترام برانگیز خواهد یافت. هر سازمان و نهاد که بخواهد بدرخشد و توفیقات خویش را بگستراند قطعا به یک "روابط عمومی دانش پایه و حرفه ای" نیاز دارد. به دیگر تعریف روابط عمومی بخشی موثر در تولید اقتدار سازمانی است که با کمترین هزینه می تواند بیشترین فایده را برای نهاد و سازمان خویش کسب کند.

این چیزی است که مدیریت مدرن بدان باور دارد برخلاف مدیریت های سنتی که معمولا روابط عمومی را در حد اطلاعیه چسبان یا همراه مدیر در مراسم، فرو می کاستند. چون این اتفاق می افتاد، عملا بستر برای واگذاری این جایگاه به خویش و قومی که فاقد دانش و مهارت بود فراهم می شد. شانِ تنزل یافته این بخش راهبردی کار را به آنجا می رساند که اگر به فرد توانمندی پیشنهاد مسئولیت در این بخش- نه کار در این مجموعه- می شد، نه تنها نمی پذیرفت که کسرِ شان خویش می پنداشت.

در مدیریت توسعه گرا و دانش پایه اما روابط عمومی به مثابه چشم و زبان و حتی مغز عمل می کند و چنان که وی کی پدیا تصریح می کند،" روابط عمومی عبارت است انتقال و تجزیه و تحلیل اطلاعات و نظرات مدیریت مؤسسه به مخاطبان ان و انتقال تجزیه و تحلیل اطلاعات این گروه ها به مدیریت به منظور ایجاد همسویی و هماهنگی در علایق و منافع." به واقع، در نگاه حرفه ای و ناظر به آینده، "روابط عمومی مجموعه‌ای از اقدامات و کوشش‌های حساب‌شده‌ای است که هر سازمان برای برقراریِ ارتباطاتِ مؤثر و هدفمند با گروه‌هایی که با آن در ارتباط‌اند انجام می‌دهد." توفیق در این عرصه عملا به موفقیت سازمان می انجامد. در نگاهی فراسازمانی هم می توان دانشِ روابط عمومی را به ظرفیتِ نخست درخطِ مقدمِ جهاد تبیین تعبیر کرد. در هنگامه ای که دشمنان بر غبار آلودگی فضا می کوشند.

غبار زدایی از فضا، اولین بایستگی انقلابی است. ارائه روایت صادق و دست اول از حوزه ماموریتی ها نهاد، دست ما را در جنگ روایت ها بالا می برد. این نبرد را که پیروز شویم در تحکیم پایه های اقتدار نظام، گامی چند جلو می افتیم. موفقیت در این عرصه کلان، توفیق در عرصه های خرد تر حوزه سازمانی را هم به دنبال می آورد. این فرایند را می توان به برق رسانی به شهر تشبیه کرد که چون شهر روشن شود همه خانه ها هم روشن خواهد شد اما اگر نگاه ها جزئی شود و هرکس برای روشن کردن خانه خود بکوشد معلوم نیست همه شهر روشن شود. کلان باید نگاه کرد وسازمانی عمل نمود تا موفیقت تمام ساحتی حاصل شود.

کیف پول من

خرید ارز دیجیتال
به ساده‌ترین روش ممکن!

✅ خرید ساده و راحت
✅ صرافی معتبر کیف پول من
✅ ثبت نام سریع با شماره موبایل
✅ احراز هویت آنی با کد ملی و تاریخ تولد
✅ واریز لحظه‌ای به کیف پول شخصی شما

آیا دلار دیجیتال (تتر) گزینه مناسبی برای سرمایه گذاری است؟

استفاده از ویجت خرید ارز دیجیتال به منزله پذیرفتن قوانین و مقررات صرافی کیف پول من است.

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 1
  • ناشناس
    0

    هنر و وظیفه ی حیاتی رسانه های همگانی که همه نسبت به وجود آن باید مسئولیت شناس باشند
    ---
    رسانه های همگانی اگر با انواع تشویقها و جاذبه های حرفه ای نتوانند به هنر و وظیفه ی فراخوان آحاد ملت به هم اندیشی واظهار و تبادل نظر پیرامون همه ی موضوعات حیاتی که در صفحات خود پحش می کنند پیوسته پایبند باشند ؛ از مهم ترین جنبه ی وظیفه رسانه ای خود که غنا بخشیدن و مثبت و سازنده و پویا سازی فرهنگ عمومی است غفلت کرده اند .
    غفلت از مهم ترین جنبه هر کاری که مورد نیاز جامعه است بجز هدر دادن همه ی امکانات هزینه شده در این کار و بستن راه پیشرفت و پویایی و شکوفایی به روی جامعه ؛ چه بازده دیگری می تواند داشته باشد که بتوان با آن در انجام وظیفه ی خدمت رسانی به جامعه افتخار کرد .
    چنین غفلت زیان بار ؛ مسئولیت وظیفه ی نهادهای نظارتی ذی ربط را نسبت به پیگیری چگونگی انجام هر کار مشروع قانونی و نیز مسئولیت این نهادها نسبت به ضرورت جلوگیری از اتلاف داراییها و امکانات مورد نیاز دولت و جامعه در این کار را چند برابر می سازد .
    این غفلت بخشش ناپذیر ؛ ایستایی و عقب ماندگی در همه ی کارهای مجاز مورد نیاز جامعه را بجای پویایی و پیشرفت در جامعه ترویج می کند .
    این غفلت همچنان دستان سوء استفاده گران را برای تحمیل زیانهای گوناگون بزرگ به جامعه و نیز تحمیل همه ی پیامدهای شوم خود به کشور و نظام و جامعه باز می گذارد و جامعه را در عقب افتادگی همیشگی زمین گیر می سازد .
    این غفلت ضرورت حیاتی وجود نظام و دولت را برای جامعه زیر سئوال می برد و بی معنا می سازد .