واکاوی یک بیماری اجتماعی در سنت تحولات ایران؛
رویگردانی چند بازیگر از حرکت زنان/ «مصلحت اندیشی» نقطه پایان جنبش «من هم» ایرانی می شود؟
جنبش افشاگرانه با حقیقت درآمیخته و جایی برای مصلحت اندیشی ندارد. کسانی که به فکر حفظ وضعیت موجود هستند نباید وارد یک جنبش افشاگرانه شوند. این چیزی است که در جنبش «من هم» ایران رعایت نشد و آن را ابتر گذاشت.
حسین نیازبخش- جنبش من هم (Me too) که چند سال پیش در هالیوود شکل گرفت و حالا وارد ایران شده به طرز عجیب و مضحکی در حال از هم پاشیده شدن است. این جنبش که ابتدا در فضای مجازی شکل گرفت و سپس در بین زنان هنرمند جا افتاد و در آخر نیز به خانه سینما کشیده شد حالا در حال از دست دادن اعضایش است.
جنبش سینمایی «من هم» ایرانی؛ از آغاز طوفانی تا پایانی دلسرد کننده
جنبش «من هم» ایران در ابتدا بسیار قدرتمند عمل کرد. برگزاری نوعی انتخابات برای تشکیل یک کمیته جهت بررسی اتهامات وارده در خانه سینما اولین قدم محکم این جنبش بود. افشاگری های مختلف بازیگران و عوامل سینمایی در فضای مجازی و واقعی قدم بعدی این حرکت بود. در آخر نیز انتشار پست شبنم فرشادجو در مورد 5 بازیگر مردی که متهم به فساد جنسی هستند، بسیار مورد توجه قرار گرفت اما این حرکت چندی بعد آرام آرام قدرت خود را از دست داد.
در ابتدا تعلل خانه سینما در بررسی فوری شکایات مربوط به تعرض جنسی بسیاری را ناراحت کرد. بعد از آن انتشار برخی عکس های متهمان از جانب داوران و اعضای ارشد جنبش باعث کدورت و دلسردی زنان آزاردیده و طرفدار جنبش شد. در حال و هوای جشنواره کن هم انتشار پست کتایون ریاحی و اتهام صریح او به سعید پورصمیمی بسیاری را شوکه کرد. بعد از کتایون ریاحی نیز لادن طباطبایی در پستی با ریاحی همصدا شد. این دو اتفاق اخیر به خصوص باعث شوکه شدن جنبش من هم ایران شد. اعضای ارشد این جنبش به این دو ادعا تقریبا هیچ واکنشی نشان ندادند و این عامل باعث شد به دلسردی زنان و طرفداران شفافیت در سینما افزوده شود.
با افزایش اتهامات توسط بازیگران مطرح، واکنش برخی اعضای جنبش من هم شگفت انگیز بود. در دو روز گذشته چند عضو مهم این جنبش از هدف و ادعای خود دست کشیدند. ابتدا پانتهآ بهرام دست از این جنبش کشید. او در ویدئویی ادعا کرد که قرار نبود در این جنبش نام افراد آورده شود و به همین دلیل از این جنبش کناره می گیرد. این در حالی است که بدون آوردن نام افراد و افشاگری اصولا شفافیت و بررسی اتهامات ممکن نیست. بهرام در لایو اینستاگرامی خود گفت: «باید تاکید کنم که تعرض با تجاوز متفاوت است، تعرض میتواند تعرضی کلامی باشد تا لمس تا درجه های بالاتر، چیزی که می خواهم راجع به آن صحبت کنم این است که: من به بخشی از این حرکت مخصوصا در روزهای گذشته معترضم و احساس میکنم این جنبش بر ضد خود در حال فعالیت است. من متوجه آن نمیشوم که اسم بردن واضح و رو در رو و مشخص چه کمکی به ما خواهد کرد؟ مگر ما هم به دنبال آزار رساندن هستیم؟ قرار نیست شبیه انسان های انتقام جو عمل کنیم و به نحوی عمل کنیم که روان دیگران را اعدام کنیم چون خودمان آسیب دیده ایم. از ابتدا قرار ما این نبود. قرار ما این بود که جلوی این اتفاقات را بیش از این بگیریم. البته این اتفاق باید خیلی زودتر می افتاد، من تبریک میگویم به همه بانوان نازنین پیشگام این حرکت، مخصوصا 5 نفری که به آنها رای دادید.»
بعد از بهرام نیز هنگامه قاضیانی و مستانه مهاجر از این جنبش کناره گیری کردند. مهاجر در پستی عجیب مدعی شد که رفتار زهرا امیرابراهیمی را الگو قرار داده و ترجیح داده است باعث فروپاشی روح و روان افراد نشود. هنگامه قاضیانی نیز در پستی اعلام کرد که از جنبش من هم کناره گیری میکند. او در پست اینستاگرامی خود گفت که «قضاوت تنها با مبداء نور است که یکی از نام های زیبای او ستار است».
چرا جنبش من هم ایرانی به کمال نرسید؟
آنچه بر سر جنبش «من هم» ایران می آید همان چیزی است که بر سر بسیاری از جنبش های اجتماعی ایران آمده و می آید. «مصلحت اندیشی» آفتی است که بسیاری از جنبش های فکری، سیاسی، اجتماعی و حتی فکری را به ورطه نابودی کشاند. همان سکون، ترس و رخوتی که باعث نابودی جنبش اصلاحات در دهه 70 و 80 شد، همان مرضی که مانع از اصلاحات اقتصادی و مبارزه با فساد در کشور می شود، همان بیماری که مانع از قدرت عمل مصدق و جنبش ملی گرایی شده و موجبات سقوط دولت و حرکتش را در 28 مرداد فراهم کرد، همان امر جنبش «من هم» ایران را به قهقرا برده و می برد. البته جنبش های فوق الذکر به لحاظ وسعت قابل مقایسه با «من هم» نیستند اما ماجرا این است که مصلحت اندیشی مرضی است که هر حرکت و جنبش حقیقت طلبانه ای را به قهقرا می برد و به وسعت و شمول و قدرت آن هم کاری ندارد.
به این جملاتی که پانتهآ بهرام در انتهای لایو اینستاگرامی خود می گوید خوب دقت کنید: «دوستان، اسم بردن از آدم ها نه تنها کمکی نمیکند بلکه این جنبش را شبیه آدم هایی نشان میدهد که انگار در حال مقابله هستیم. حتی مردانی که به صورت تاریخی از توانایی و قدرتشان استفاده کردند آنها نیز به نوعی قربانی یک اندیشه گسترده جهانی هستند. این که این حرکت را به انتقام جویی تبدیل کنیم باعث دشمن تراشی میشود. این کار باعث میشود راه غلطی برویم. پیروزی ما در جذب همدلی آدم هاست نه ایجاد خشم.» این جملات به خوبی مصلحت اندیشی عمیق بهرام را نشان می دهد. ترس از «دشمن تراشی» همان مرضی است که از آن به عنوان مصلحت اندیشی یاد کردم. این ترس که جامعه سینما بر اثر افزایش افشاگری بپاشد و افراد صاحب نام این هنر از بدنه آن جدا شوند همان فوبیایی است که خود را پشت کلمه دشمن تراشی پنهان کرده است. این اظهارات درکلام مستانه مهاجر نیز دیده می شود؛ زمانی که می گوید: «مدتى است می بینم این اقدام مهم اجتماعى، با روشى غلط به ضدِّ خودش دارد تبدیل می شود و در این میان این فقط سینماى ما است که مورد هجوم بى وقفه قرار گرفته است.» حفظ «سینمای ما» به هر قیمتی همان چیزی است که مهاجر در این پست بر آن تاکید می کند.
جالب اینجا است که معمولا در جنبش های شکست خورده اجتماعی، مصلحت اندیشی دُم خود را با «تقدیرگرایی» گره می زند. سپردن قضاوت به تاریخ، تقدیر الهی، روزگار و... همه و همه برای فرار از پذیرش ثمره افشاگری و حقیقت طلبی است. هنگامه قاضیانی قضاوت را تنها از آن «مبداء نور» می داند و پانته آ بهرام از یک «اندیشه گسترده جهانی» سخن می گوید که همه قربانی آن هستند و از این حیث، فرقی بین آزارگر و آزاردیده نیست. این کلام که عین جبرگرایی و تقدیرگرایی است به نوعی با هر گونه محاکمه فعل غیراخلاقی مقابله کرده و آن را کان لم یکن می کند.
این در حالی است که در جنبش من هم جهانی چنین مصلحت اندیشی دیده نشده و نمی شود. همه می دانند که جنبش Me too با افشاگری درمورد تجاوزها و تعرض های «هاروی واینستین»، تهیه کننده شهیر سینما و یکی از غول های سرمایه گذاری در هالیوود شروع شد. بعد از محاکمه واینستین، هالیوود ضربه سختی خورد و از لحاظ مالی آسیب دید اما هیچ چیز باعث نشد گروهی جلوی افشاگری ها را بگیرند. حتی شخصی مثل مریل استریپ که زمانی در یک سخنرانی پس از دریافت جایزه از واینستین از او بهعنوان «خدا» یاد کرده بود به هافینگتنپست گفت از «اعمال زورگویانه و نامناسب» واینستین بیخبر بوده و آنها را «شرمآور»، «نابخشودنی» و «سوءاستفاده از قدرت» نامید. نزدیک ترین کارگردانان و بازیگران به واینستین هم از او حمایت نکردند، حتی اگر این عمل آنها باعث ضربه دیدن هالیوود و خودشان شود. این دقیقا چیزی است که در سایر افشاگری ها نیز دیده می شود. ماجرای افشاگری فساد در فوتبال ایتالیا (کالچو پولی) باعث ضعف چند دهه ای فوتبال این کشور شد اما هرگز متوقف نگردید. افشاگری خبرنگاران نیویورک تایمز باعث استعفای رئیس جمهور آمریکا (ریچارد نیکسون) در یکی از حساس ترین زمان ها گردید اما بازنایستاد. موارد متعددی از این سنت را می توان در تاریخ دنیا مشاهده کرد.
جنبش افشاگرانه با حقیقت درآمیخته و جایی برای مصلحت اندیشی ندارد. کسانی که به فکر حفظ وضعیت موجود هستند نباید وارد یک جنبش افشاگرانه شوند. این چیزی است که در جنبش «من هم» ایران رعایت نشد و آن را ابتر گذاشت.
جنبش فقط باعث شد مردم به تمام خانمهای بازیگر بد بین شوند و مطمئنا نتیجه دیگری نخواهد داشت
اگر خانم های بازیگر که بسیار محترمند تن به هر پوشش و رفتاری برای جذب ندهند قطعا جنبش یک حرکت مصلحانه است همانگونه که اکنون نیز بسیاری از بازیگران متعهد ما مورد احترامند و مردم دوستشان دارند پس بهتر است عزت خویش را فدای چهار روز خوشی و اسم و رسم نکنیم
همه بازیگران سینما me too هستند .!!
مراقب باشید چی میگید! تهمت بزرگی زدید
هدف سیگنال دادن بود که محقق شد.
این نوشته و متن فوق جهت گمراه کردن مردم از فهمیدن حقیقت است وجهت پایمال کردنحقوق ستم دیدگان و پوشاندن و مخفی کردن چهره ظالمین بیان شده است.
عجب آش شوری شده طرف رفته تن فروشی کرده جار می زنه ،وای به جوانان ما که بخواهند همچین آدمهای الگو یشون باشند،البته بی شرفی توی همه جا هست من خودم جای کارم می کردم طرف مرد بود ولی می گفت حاضرم بخاطر پول بخوابم هر کاری دوست دارم باهام بکنند این بازیگرها هم همین طورند ، خدا به نسل جوان رحم کنه ...
وقتی اینجوری گریم و آرایش می کنید یعنی میخواهید دیگههههه
چرا نمیفهمیم سیستم ایران با کل دنیا فرق داره لخه
سلام لازمه عرض کنیم: برخی از این هنرمندان مدعی دفاع از حقوق هنر مندان و زنان و... به جای تشکیل و عضویت در گروه های" جنبش من هم (Me too) " حداقل های ادبی و اخلاقی و رفتاری ... را رعایت می کردند.تا کسی نتواند و جرات ننماید، به آنها نگاه کجی بکند!!!!! ای کاش برخی از آنهایی که مدعی الگو ... بودن در امور هنری و ورزشی... هستند. با اسوه و سرمشق قراردادن هنرمندان و ورزشکاران عفیف و با غیرتی که در ایران ما کم نیستند.به همان رسالت و وظایف اولیه انسانی و ایرانی و مسلمان و عفیف و غیرمتند بودن وفادار باشیند. تا هم خداو ائمه(ع) و هم مردم ایران به آنها افتخار کنند. و الخ...
وقتی صحبت های بازیگران را نگاه می کنی نشان از درک بالای اجتماعی آنها می بینی روانکاوی بر این موضوعات که روان انسان را آزار می دهد و مسائلی دغدغه مند برای هر انسانی است حال چه در شغل بازیگری و یا بطور کل هر شغلی دیگری و یا حرف دیگری جای بسی خوشحالی دارد که این سطح از آگاهی و شعور اجتماعی در بین خانمهای بازیگر و....می تواند راهگشای بسیاری از مشکلات باشد همینکه در این مسیر جنبشی بوجود آمده آنرا باید نگهبانی کرد و از ان مراقبت نمود خوب همه عزیزان می دانند همیشه برای از بین و منحرف کردن اینگونه حرکتها مغرضین و کسانیکه می بینند که با این جنبش ها و اطلاع رسانی آنها نخواهند توانست به امیال ...خود برسند جلوی آنها سنگ اندازی می کنند شاید با بعضی صحبت ها و حرکت ها افرادی خود از این جشن بیرون بیایند و یا اینکه دلسرد شوند اما باید به این موضوع اذعان نمود که در هر کار سخت ثابت قدمی و اعتماد بنفس افراد اولین حرف را می زند خودم به این اعتقاد دارم که این جنبش آرمانگرا در آینده می تواند با همفکری با اساتید دانشگاهی و...گره گشای مشکلات ما باشد
بسیار منطقی و صحیح می باشد امان از این مصلحت اندیشی ها و لا پوشی نی ها که دنیای ما را به جهنم تبدیل کرده
دکتر شریعتی 50سال پیش گفته بود ایرانیها همیشه حقیقت را فدای مصلحت میکنن.
نویسنده بزرگوار اصل بر برائت افراد است و قبل از دادگاه و اثبات جرم نام بردن از افراد عملی غیر اخلاقی و غیر قانونی است. تلاش بیهوده ای کرده اید تا نظرات درست افرادی که از کمپین جدا شده اند را زیر سوال ببرید. آسمان و ریسمان هم به هم بافته اید و مواردی بی ربط را در کنار هم آورده اید. تنها به یک سوال ساده پاسخ دهید. فرض کنید فردا چند خانم خبرنگار مدعی شوند که شما به آنها تعرض کرده اید. چه حالی به شما دست می دهد که بار اثبات خطای نکرده را باید اثبات کنید؟ فرض کنید در تعدادی از این موارد هم تعرضی هم صورت گرفته آیا باید تمام مردم ایران نام افراد را بدانند؟ آیا در تمام تعرض ها مردان مقصر بوده اند؟ تناسب بین جرم و مجازات چه می شود؟ فرض کنید تعدادی از آقایانی که نامشان برده شده بگویند خانمها پیش قدم بوده اند. حال چه باید کرد؟ از انجایی که این پرسشها را نمی توان به سادگی پاسخ داد است که نظام حقوقی بار اثباتی را با دلایل و اسناد بر بر عهده اتهام زننده گذاشته است و تا اثبات نشود نیز فرد یا افراد مورد نظر از نظر حقوقی مجرم نیستند. اگر جرمی رخ داد و امکان اثبات حقوقی نیز نبود همچنان به لحاظ انسانی و اخلاقی فرد مقصر خواهد بود حتی اگر نتوان آن را اثبات کرد. غم انگیز است اما چاره دیگری نیست. چون هر راه دیگری تالی های فاسد به دنبال خواهد داشت و سنگ روی سنگ بند نمی شود.
شکست مصدق و جنبش اصلاحات و ... چه ارتباطی با هم دارند و چه ارتباطی با این موضوع دارد هم از شعبده های نویسنده است.
یعنی چی کسی که تجاوز کرده را نباید اسمش را اورد و اگر اسمش اورده شود به این عمل انتقام جویی گفته می شود ای وای بر شما معلول الحال ها
شما فکر میکنید این زنان همشون راستگو وپاک هستند ؟
طرف خودش راه داده و با این کار نقش گرفته حالا سر پیری یادش افتاده که به او جسارت شده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بعضی زنان بزرگترین مدافعان زن ستیزی و مردسالاری در ایران هستند...مردسالاری یک اندیشه چندهزار ساله است و در کشورهای محکوم به اسلام و سنت به این آسانی عقب نشینی نمی کند...
بعضي از زنهاي جامعه براي داشتن پول و شهرت و كار و حتي خودشيريني دست به هر كار زشت و غير اخلاقي ميزنن و همين باعث شده تا مردها اجازه پيدا ميكنن همه زنها رو اذيت كنن و ازار بدن و بانوان پاك ايران هم تو اتيش اون عده زن جاه طلب و حسود ميسوزن .. اين روند از خود زنها بايد اصلاح بشه
اصل قضیه درسته. کسی که بهش ظلم شده نباید سکوت کنه. اینکه یکی ممکنه تهمت ناروا بزنه یا یکی خودش مقصر بوده استثناء هست.
خانم های هنرمند که صداشون شنیده میشه باید فریاد بزنند. تا همه بدونند هزینه وارد شدن به حریم دیگران ممکنه براشون خیلی گرون تموم بشه.
اینهافقط می خواهند به مشتریها بگویند مااینکاذه هستیم هیچ زن شرافتمندبی این کاررانمیکند اینها به خاطکرفتن نقش ومعروف شدن وپولدارشدن بارضا ی کامل تن به این کارها داده اند حالا مشتری کم شده راه جدید پیداکرده اند فقط ابروی نداشته خودشان رابردند
اگر کسی کار غیر قانونی انجام داد آیا نباید به جامعه معرفی شود؟ در اینصورت نباید در باره مظالم یزیدبن معاویه ، هیتلر وچنگیز هم صحبت شود چون غیبت محسوب می شود
اگه بعد از هر تجاوزی فورا افشا صورت گیرد خوب میشد ولی بعد چند سال افشاگری ونام بردن خودش تجاوزی است به حریم خانواده ها و جایگاه افراد و...
شاید این جریان و جنبش جهانی "من هم" Me too تلنگری بود به جامعه زنان آسیب دیده سینمای ایران و به آنان جسارت و شهامت پرده برداشتن از فساد گسترده و ریشه داری برداشت که پیش از این نیز مکررا خبرهایی از آن درز کرده بود.
حتی برخی بانوان سینماگری که مورد تعرض و تجاوز قرار گرفته بودند، به جهت کمک به حل این معضل و بلای خانمانسوز، تیشه به حیثیت و آبروی خود زدند و ضمن اعتراف به تعرض و تجاوز، نام متجاوز را نیز صراحتا بیان کردند که جای تقدیر و تحسبن دارد.
اینکه متهمین به تجاوز تا کنون سکوت کرده اند به معنای صحت ادعای این بانوان هتک حرمت شده است. و می تواند گام مهمی در تایید این درد کهنه سینمای ایران و نتیجه بخش بودن این حرکت باشد.
اینکه عده ای از بانوان حامی این حرکت، به این بهانه که نبایستی اسم افراد برده می شد، کنار می کشند، تداوم همان مصلحت اندیشی گذشته است که قربانیان تعرض و تجاوز با سکوت خود، سالهای سال، هم به خود و هم به همکاران زن خویش که بعدا قربانی تجاوز شدند و هم به سلامت سینمای ایران ظلم کرده اند.
چرا که اگر در همان زمان یک نفر شجاعت به خرج می داد و پرده از این مشکل بر می داشت، سینمای ایران در برابر تعرض و تجاوز واکسینه می شد یا لااقل فاجعه بار نمی شد.
اگر امروز این حرکت زنان سینماگر با شکست مواجه شود، به نوعی پیروزی متجاوزین محسوب شده و به معنای پذیرش و تشدید اقدامات خلاف اخلاق متجاوزین خواهد بود.
ضمن اینکه امضا کنندگان بیانیه و کمپین، اولین قربانیانی خواهند بود که از تیر خشم و کینه متجاوزین در امان نخواهند ماند. مگر اینکه بازیگری و فعالیت در سینما را فدای حیثیت خود کنند و از آن دست بکشند.
جنبش می تو یک جنبش خلاف حیا و صرفا فمینیستی است که هیچ ربطی به فرهنگ ایرانی اسلامی ما ندارد، پر واضح است که شکست میخورد. چون بعد از توبیخ تعرض کننده، انگشت اشاره به سمت مورد تعرض قرار گرفته است که چرا خودت حریم و حجابت را حفظ نکردی؟
در هر جایی، حجاب و عفاف رعایت نشود، به دنبالش فساد و تعرض پیش می آید.
کاش هنرمندان زن ما به خودشان می آمدند.
بهتره انسان چه خانم و چه آقا قبل از ورود به جمعی که در اون جنس مخالف هست وارد بشه مهارت لازم و پیشگیرانه از ورود آسیب های مختلف رو بیاموزه و بدون این مهارت وارد هر میدانی نشه .
خودم ده ساله در محیط کاری مختلط کار میکنم و از هر دو نوع دارای مهارت و نا آگاه رو دیدم . مهارت رعایت حد و مرزها خیلی مهمه. یا حق
از قدیم گفتن کرم از خود درخته
چند سال پیش رفتن زنا کردن و در قبالش چیزی رو صاحب شدن یا مقامی گرفتن بعد الان میان میگن اون زمان قربانی بودن و نمیخواستن ؟!!! چه جالب معنی me to رو الان فهمیدیم
این اتفاق در خیلی از جاها اتفاق میفته فقط سوزن شما به بازیگرا قفل شده ول کن هم نیستید تا اونهارو بدست خودشون و انتشار خبر از شما با خاک یکسان کنید
شما از کسایی که واسه پول حاضرن هر کاری بکنن چه توقعی داری سلبریتی که واسه پول ملت مملکت دینشو میده شرف داره تا ازش دفاع کنه و بخاطره پول ازش نگذره
فقط حماقت مردمی که دنبال رو اینا هستند. خاک بر سر این مردم
کاش فقط به سینما ختم میشد...همه جایی شده !همه جایی......
قضاوت تنها با مبداء نور است که یکی از نام های زیبای او ستار است!!!!!!!!!!
از ماست که بر ماست.
در یک سکانس01:06:54 از فیلم یتیم خانه ایران حسام که علی شادمان نقش ایشان را ایفا میکند از افسر انگلیسی میپرسد چرا رجال سیاسی ما نمی توانند این وضعیت را سامان بدهند افسر انگلیسی در جواب میگوید چون لیاقت ندارید ، اگر ملتی پشت لیدرشان بایستد دنیا به احترام آنها سر خم خواهد کرد،شما ها ترسو هستید در صد سال گذشته همه لیدر های شما در انزوا مردند و خونشان به گردن شماست،کمی تاریخ بخوان جوان!!!!!!
اگر ادامهبدهند به افشاگری، درب خانهسینما بسته میشود و افراد معروف مردان از کار بیکار چون اکثرشان آزارگر زنان بازیگر بودند
این چند نفر که کناه گیری کرده اند بسیار عاقل بوده اند خیانت ترانه علی دوستی به مملکت در رای به روحانی اثبات شده هنوز نمیداند اینجا کشور مسلمان است و هر الدنگ بی آبروی هالییودی نمبتواند الگو ی ما باشد در اسلام جار زدن گناه حرام است سلبریتیهای دوزای که هی میگویند ما را قضاوت نکنید تاوقتی همپیاله این مردان بودن بریشان نان و اب داشته سکوت کرده بودند و الان جانماز اب میکشند؟ اگر راست میگویند بروند داگاه شگایت کنند و فاحشگری را جار نزنند برای جذب فالویر
سینما انقدر بد بود استعفا میدادید. حالا انقدری هم هنرمند نبودید هیچکدومتون، که نبودمتون ضایعه ملی محسوب بشه!!! حقیقت تلخه. تاوقتی نگاهتون میکردن سکوت کردید حالا جانماز اب نکشید بعد سالها واسه ملت . شماها همه تون با اون پوشش و ارایش دنبال خودنمایی بودید و هستید همیشه .حال ملت ازتون بهم میخوره