مامور پلیس به اتهام شلیک مرگبار محاکمه می‌شود
مامور نیروی انتظامی که متهم است در بازرسی از خانه چند روستایی در گرمابسرد با تیراندازی باعث مرگ یکی از آنها شده است پای میز محاکمه می‌رود. در این پرونده چند مامور دیگر نیز به خاطر تیراندازی منجر به قطع نخاع فردی دیگر متهم شده‌اند.
این اتفاق یک سال قبل در منطقه گرمابسرد دماوند رخ داده است. بر اساس گزارش‌های منعکس‌شده در پرونده چند مامور پلیس متهم هستند ساعت ۶ صبح به خانه چند روستایی وارد شده و بعد از تفتیش منزل با اعتراض اهالی خانه مواجه شده و شلیک کرده‌اند.
با توجه به شلیک‌های انجام‌گرفته و مجروح و کشته شدن یکی از اهالی پرونده‌ای علیه متهمان تشکیل و بازجویی‌ها آغاز شد. یکی از شاکیان به ماموران گفت: ما در خانه خواب بودیم. یکباره دیدیم چند مامور مسلح وارد خانه شدند. چنان وحشت کرده بودیم که اصلاً نمی‌دانستیم باید چه کنیم. آنها همه جای خانه و آغل‌های ما را بازرسی کردند. هرچه می‌پرسیدیم چه شده است کسی به ما چیزی نمی‌گفت. وقتی چیزی پیدا نکردند از خانه بیرون رفتند. یکی از اهالی اعتراض کرد که چرا این کار را می‌کنید؟ دو مامور به سمت او برگشتند و درگیر شدند البته مرد روستایی هم با پلیس درگیر شد که در همین حین یکی از ماموران به صورت مستقیم تیر به او زد و درجا جانش را از دست داد. یک روستایی دیگر هم تیر به کمرش برخورد کرد و حالا در بیمارستان است.
دیگر شاکی پرونده گفت: ما در خانه خواب بودیم که اکیپی از ماموران به خانه‌ها وارد شدند، هرچه می‌پرسیدیم چیزی نمی‌گفتند و فقط اعضای خانواده را بیرون کردند و همه خانه و آغل‌ها را گشتند و فقط از خانه یکی از اهالی یک سلاح بیرون آوردند که بعد گفتند سلاح غیرمجاز بوده است. ما همگی روستایی هستیم و گله داریم. برای حفاظت از گله‌هایمان هم سلاح داریم و سلاح‌ها همگی مجوز دارد. خیلی کم پیش می‌آید کسی سلاح بدون مجوز داشته باشد. ما اصلاً نمی‌دانیم آن روز چرا این‌طور به خانه‌ها آمدند.
بر اساس گزارش‌هایی که ماموران حاضر در عملیات دادند، اکیپ ویژه از ماموران که شامل ماموران مبارزه با مواد مخدر و کلانتری بودند با دستور ویژه به روستای گرمابسرد رفته بودند چراکه به آنها گزارش شده بود تعداد زیادی سلاح غیرمجاز در منطقه نگهداری می‌شود و چند نفر شکار غیرمجاز انجام می‌دهند، به همین دلیل هم عملیاتی طراحی و اجرا شد اما ماموران فقط یک سلاح غیرمجاز پیدا کردند.
گفته‌های مامور متهم به قتل
مامور متهم به قتل در روند تحقیقات به بازپرس گفت: ما برای عملیات به منطقه رفته بودیم و برای ورود به خانه‌ها مجوز داشتیم، بعد از اینکه بازرسی از خانه‌ها تمام شد من و یکی از همکارانم به یکی از خانه‌ها مشکوک شدیم و دوباره برگشتیم. یکی از اهالی خانه عصبانی شد و به سمت من یورش آورد. او سعی داشت همکارم را خلع سلاح کند من سه تیر هوایی زدم و تیر مستقیم نزدم، نمی‌دانم این تیر چطور برخورد کرده است.
او درباره اینکه برای نفر دیگر که مجروح و قطع نخاع شده چه اتفاقی افتاد گفت: من در این باره اطلاعاتی ندارم و نمی‌دانم دقیقاً چه شده و چه کسی به او شلیک کرده است.
این گزارش حاکی است پزشکی قانونی اصابت گلوله به مقتول را به صورت مستقیم تشخیص داده و به نظر می‌رسد فرضیه کمانه کردن رد شده باشد. درباره دیگر مجروح پرونده نیز با توجه به اینکه مشخص نیست او چطور هدف اصابت گلوله قرار گرفته، چند مامور متهم شناخته شده‌اند. همچنین در کیفرخواست صادره برای دو نفر از اهالی روستا نیز به اتهام درگیری با ماموران کیفرخواست صادر شده و پرونده برای رسیدگی به شعبه ۸ دادگاه کیفری استان تهران ارسال شده و پرونده به زودی مورد رسیدگی قرار خواهد گرفت.
واقعا جای تاسف هست بدون اجازه وارد خونه مردم میشن (هر چند مجوز داشته باشن) باید قبلش در بزنن یا نه؟؟؟ شاید یکی تو خونش لخت بوده.!!! بعد به دو نفر اهالی کیفر خواست میدن ؟؟؟؟ واقعا که چقدر رذل هستین
این مامورها بیشتر شأن از مخلان امنیت مردم هستند حتی در جایی که گمان کنند که طرف چیزی از قانون نمی‌داند بدترین برخورد را با طرف انجام می‌دهند.
اول که ماجرا معلوم نیست دوم اینکه حرکت بی تدبیرانه واحساسی یک مامور را به پای یک سازمان نمی نویسند...
تف به شرف بعضی از ماموران بی شرف .
چه عجب که فرد کشته شده واهالی مقصر نبودن طرف روتوپارک باتیر زدین مقصرم شد هرمردی روبه زنش جلوش اهانت کنین خشمگین میشه.گجا تواسلام بازور اسلحه حجاب رو درست کردن.
تف به شرفتان
اینکه سلاح می فروشندوحتی کشت موادمخدرروماهم که اانجاویلاخریدیم شنیدیم وحتی گاهی صدای تمرین سلاح درابندای جاده دشت اول که ازانجا عبورمی کنیم شنیده می شود ویلا درابتدای جاده دشت اول سمت راست است که دورتادوویلاش هم دیواربلندداره ودرختای بلندسروداره وهمیشه ازاون جاده می گذریم صدای تمرینشون به گوش می رسه وسبب ترس بچه هاتوماشین می شه وگاهی تیرشون به بیرون هم پرتاب میشه البته چون به کرات دیدم می گویم.
خوب حتما کسی یا کسانی اطلاعاتی به ماموران پلیس داده واوناهم وظیفه شان راانجام دادن واحتمالااطلاعات غلط دادند تا پلیس روگمراه کنند ولی مااونجاویلا داریم واوایل خوب بودولی بعدهاحتی ازخودروستائیان شنیدیم که موادمخدربعضیاکشت هم می کنند وسااح هم می فروشند وازبعضی ویلاهاصدای تمرین (البته غیربومی ها) درفضای اونجامی پیچه وحتی برخی ازاهالی غیربومی به دنبال گنج هم هستند.واملاکیای اونجا هم گرون می فروشند وارزون می خرندکلا مدیریت اونجا به هم ریخته واملاکیای اونجا حتی دوست ندارند درتلگرام غیربومی هابا هم ارتباط داشته باشند تاویلاهارابه هم نفروشند وغیربومی هایی داریم که باازار همسایگان ومارانداختن درزمین همسایه والوده کردن چاه های انان سعی درخرید ارزان املاکشان دارند وکلابرمدیریت روستاهم یه سری که اهل زورگفتن هستندحاکم هستند(البته ازرویدادهایی که پیش اومده چنین برداشتی دارم وهرگزازنزدیک ندیدمشان ولی ازتغییر اتی که درمدیریت روستامی بینم نتیجه می گیرم) وبه نظربنده پلیس به شکلی بایدانجاپایگاه داشته باشه وزمین های انجاهم بدلیل کمبوداب وبایرشدن فروخته شدن وکشاورزی درانجا سخت است وسندهای انجا جهت جلوگیری از سواستفاده قانونی شود..البته داریم اونجا افراد مومن ودرستکار واملاکی گه درچنین جوی باوجدان کارمی کنندونمونه شان رادرهیچ کجای ایران نمی توان یافت انقدرصادقند که احساس می کنی برادری دلسوز وخانواده ای مهربان وباوجدان داری که گویای اصل وریشه واصالت کردی انان است وجوانان روستادرایام جنگ شهیدان زیادی هم داشته.
بعصی ازمامورهاخیلی نامردندمردم راخیال میکنه بیگانه هست کتک میزنندچندساله مراانقدرزدنداکنون خانه نشین شدم کارمیکردم زن بچه ام رانگه می کردم انقدرلگدزدبه پایم اکنون هم دردمیکنه بادمیکنهع