معمای بیهوشی مدیرعامل و سرقت اموالش
رئیس شرکت وقتی با کارمند خود به شمال کشور میرفت تا زمین میلیاردیاش را بفروشد، هرگز تصورش را هم نمیکرد که گرفتار یک سرقت خشن شود.
او که بیش از یک میلیارد ارز دیجیتالی همراهش بود، پس از خوردن قهوه مسموم، بیهوش شد و در بیمارستان به هوش آمد. تمام اموال این مرد ثروتمند سرقت شده بود.
در حال حاضر تحقیقات در خصوص این پرونده معمایی ادامه دارد و کارمند شاکی نیز تنها متهم این پرونده است. متهمی که با وجود شواهد و مدارک، جرم خود را انکار میکند.
چند روز پیش ماموران پلیس در جریان وقوع یک سرقت با شیوه بیهوشی قرار گرفتند. مردی ثروتمند روی تخت بیمارستانی در شمال کشور بستری بود و خانوادهاش که از این اتفاق شوکه شده بودند، با پلیس تماس گرفتند. وقتی ماموران به بیمارستان رفتند، خانواده این مرد به آنها گفتند: «فرشید صاحب یک شرکت در تهران است.
او چندوقت پیش یک زمین در شمال کشور خرید. امروز صبح با یکی از کارمندان شرکتش به شمال رفت تا بتواند زمینش را بفروشد. ما هم تصور میکردیم برای کارهای فروش زمین در شمال است، اما چند ساعت قبل کارمندش با ما تماس گرفت و گفت که تصادف کردهاند و فرشید هم در بیمارستان بستری شده است.
ما از هیچ چیز خبر نداریم و فرشید هم فعلا بیهوش است. نمیدانیم چه بلایی سر او آمده است. فقط در کمال تعجب به ما گفتهاند، فرشید با نوشیدنی مسموم شده است. تصور میکنیم او قربانی نقشه سرقت شده باشد.»
شکایت از کارمند مرموز
با اعلام این شکایت، موضوع در دستور کار ماموران پلیس قرار گرفت و تلاش در این خصوص آغاز شد. فرشید مدتی را در بیمارستان بستری بود، تااینکه حالش بهتر شد و توانست از بیمارستان مرخص شود. او پس از ترخیص به تهران آمد و از کارمند خود شکایت کرد.
او وقتی در مقابل بازپرس دادسرای سرقت قرار گرفت، درباره جزئیات ماجرا گفت: «من صاحب یک شرکت هستم. چندوقت قبل یکی از کارمندانم که ارتباط خوبی با من داشت، به من گفت زمینهایی را در شمال میشناسد که اگر آن را بخرم، میتوانم پس از مدتی از فروش آنها سود خوبی بدست آورم.
کلی تحقیق کردم و خودم هم به این نتیجه رسیدم که باید این زمین را بخرم. زمین را خریدم و بعد از مدتی وقتی کمی قیمتش افزایش یافت تصمیم گرفتم، آن را بفروشم. زمین قیمتش پنج میلیارد شده بود. هنگام فروش به همان کارمندم گفتم که در زمینه فروش هم به من کمک کند.
چون برای خرید، آشنا داشت. او هم قبول کرد و با هم قرار گذاشتیم که به شمال برویم. روز حادثه سوار خودروی من شدیم. درحالیکه سند ویلا، لپتاپ و ارز دیجیتالی به مبلغ یک میلیارد و ٧٠٠ میلیون تومان را با خودم آورده بودم. میخواستم پس از فروش زمین، سرمایهگذاری کنم. ما راهی یکی از شهرهای شمالی شدیم.»
سرقت و صحنهسازی تصادف
این مرد در ادامه صحبتهایش گفت: «در راه ما با هم قهوه خوردیم، اما نمیدانم چه شد که ناگهان بیهوش شدم. سرگیجه داشتم. در حالت نیمه بیهوشی بودم که حس کردم کسی ضربهای به سرم زد. بعد از آن به طور کل بیهوش شدم. دیگر چیزی نفهمیدم تااینکه چشمانم را باز کردم و دیدم در بیمارستان هستم.
خانوادهام هم کنارم بودند. خانوادهام گفتند که کارمندم تماس گرفته و خبر از تصادف داده است، اما خانوادهام وقتی به بیمارستان آمدند، خبری از کارمندم نبود. او فرار کرده بود. وقتی ماشینم را بررسی کردم متوجه شدم که لپتاپ، ارزهای دیجیتالم و تمام اسنادم سرقت شده است.
خودرو هم نشان از تصادف داشت. انگار به جایی برخورد کرده بود. کارمندم به خانوادهام و بیمارستان گفته بود که با یک تپه برخورد کردیم. ولی من به او مشکوک هستم و مطمئنم که مرا بیهوش کرده و دست به سرقت اموالم زده است.»
انکار دزدی
با اعلام این شکایت، به دستور بازپرس تحقیقات در این خصوص آغاز شد. بررسیهای اولیه نشان میداد که این مرد بر اثر داروی بیهوشی، از حال رفته بود. همچنین بررسیهای بعدی نشان داد که ارزهای دیجیتال این مرد در یک صرافی استفاده شده است. این در حالی است که کارمند فرشید در تحقیقات بعدی بازداشت شد و تحت بازجویی قرار گرفت.
او اما منکر سرقت و بیهوشی شد و به ماموران گفت: «ما داشتیم به شمال میرفتیم. در راه یک قهوه خوردیم. نمیدانم بعد از آن چه شد که فرشید تعادلش را از دست داد و ما به یک تپه برخورد کردیم. فرشید حالش بد شد. او را به بیمارستان رساندم، اما چون حال خوبی نداشت، از ترسم فرار کردم. نمیدانستم که او زنده میماند یا خیر. برای همین ترسیدم که جرم را به گردن من بیندازد. اگر فرار کردم، فقط از روی ترسم بود.»
با این اظهارات، ماموران باز هم احتمال میدهند که این سرقت کار همین کارمند باشد. در حال حاضر نیز به دستور بازپرس، قرار است کارشناس تصادف، صحنه حادثه را بررسی تا مشخص کند که این تصادف صحنهسازی بوده یا خیر.
بابا کمتر خودتون رو درگیر این کشور اون کشور کنید تا اینهمه دشمن نداشته باشیم.