نگاه مجید اخشابی به موسیقی امروزی
اون که میاد اگه بگم؛ یک گلِ سرخ بهار می شی/یه قطره خون رو آینه؛ یه چشمه انتظار می شی/یه قطره خون رو آینه است یه چشمِ سرخِ انتظار/یه روز دوباره سبز می شه؛ وقتی که برگرده بهار / می گن فرشته روزه شو با گریه افطار می کنه/فرشته می دونه که نور؛ ظلمتو بیدار می کنه و...
این بخشی از ترانه تیتراژ سریال «گمگشته» است. سریالی که ماه رمضان و در اوایل دهه80 از شبکه3 سیما با صدای مجید اخشابی پخش شد و این خواننده را به مردم کشور معرفی کرد. همراز، عروج، مهتاب، محله بندهنواز ، یک وجب خاک، خانهبهدوش و متهم گریخت نیز از دیگر تیتراژهای مشهور اجراشده توسط این خواننده سرشناس کشور است.
بسیاری از کارشناسان معتقدند دقت نظر در ساخت موسیقی و انتخاب ترانه فاخر همراه با صدایی که سالها برای خوانندگی پرورشیافته، او را به یکی از خوانندگان صاحب سبک موسیقی کشور تبدیل کرده است.
در حاشیه دومین جشنواره «ماه امت» که به مناسبت ماه رمضان به همت شهرداری مشهد و «بنیاد علوی» در مشهد برگزار شد، به سراغ این خواننده رفتیم تا به آسیبشناسی ترانه و موسیقی امروز بپردازیم.
وضعیت موسیقی و ترانه امروز را چطور ارزیابی میکنید؟
به نظر من اصلیترین مشکلی که سطح موسیقی امروز را پایین کشیده شعر و ترانه است. متأسفانه بسیاری از شعرهایی که امروز در قالب ترانه میشنویم بسیار ضعیف، بیمحتوا و یکبارمصرف شده و شاید بتوان گفت بسیاری از چیزهایی که در مارکت موسیقی امروز میشنویم شعر نیست. گاهی ما از فردی صحبت میکنیم که درایت، حکمت و معرفت را در ذهن و جان خود دارد و آن را در کلام جاری میکند که همین کلام او را به مولانا، حافظ و سعدی تبدیل میکند. همچنین گاهی یک نوجوان بر اساس احساساتش کلماتی را سر هم میکند بعد بلافاصله بدون این که نظر متخصصان این حوزه را بپرسد یا خودش آن بهاصطلاح ترانه را میخواند یا به هر دلیلی این اثر ضعیف توسط فرد دیگری خوانده میشود.
در نوع دوم شاید این آثار، به دلیل هنجارشکنی حتی موردتوجه قشر گستردهای از جامعه قرار گیرد؛ ولی بهسرعت فراموش میشود. البته رواج گسترده این نوع موسیقی گناهش تنها به گردن تولیدکنندگان نیست. افرادی که این موسیقی را گوش میدهند هم مقصرند.
مسئولان و جریانهای فرهنگی هنری در رواج موسیقی ضعیف چه نقشی دارند؟
تعداد زیادی از جریان های فرهنگی و هنری امروز، درست مدیریت نمیشود. به عبارتی روشنتر، متولی تأثیرگذاری که بتواند وضعیت آشفته ترانه و موسیقی امروز را سروسامان دهد، وجود ندارد. پس درنتیجه سهگانه تولیدکننده اثر، مخاطب و مسئولان جریانهای فرهنگی هنری، دستبهدست هم دادهاند تا کار بهجایی رسیده که بگوییم هم اکنون بسیاری از آثار شعر و موسیقی حرفی برای گفتن ندارند.
مهمترین اقدامات حمایتی که مسئولان اجرایی در عرصه شعر و موسیقی باید انجام دهند چیست؟
مسئولان این عرصه باید در عمل حمایتهای خودشان را نشان دهند نه در حرف. انجمنهای شعر نیز باید تقویت شود. یکی از مسئولان این حوزه وزارت ارشاد است که باید در تقویت این انجمنها گامهای محکم و بلندی را بردارد تا بتوانیم تا حدودی از آشفتگی ترانه و موسیقی امروز دور شویم. هم اکنون بسیاری از انجمنها بهصورت خودجوش اداره میشوند که شاید هدفمندی آموزشی مستحکمی را دنبال نکنند.میان آهنگ سازان نیز استعدادهای زیادی داریم که آموزش کاملی ندیدهاند و تنها بر اساس ذوق ذاتیشان وارد این عرصه میشوند. همه این استعدادهای جوان باید آموزش اصولی موسیقی را جدی بگیرند.
بزرگترین مشکل شما در ساخت یک اثر موسیقایی چیست؟
پیدا کردن یک ترانه فاخر و متنوع که اصول شعر را رعایت کرده باشد در روزگار ما کار بسیار سختی است و این سختترین مرحله کار من است. البته ترانههای فاخر و ترانهسرایان قابلاحترامی هم داریم که هم اکنون خوانندگانی که دغدغه تولید اثر فاخر رادارند از این ترانهها استفاده میکنند.
به نظر من شاعری در سرودن ترانه موفق عمل میکند که سالها در انجمنهای شعر و نزد استادان و شاعران مسلط ادبیات درسآموزی کرده باشد. این سخن را به این دلیل مطرح کردم که در بسیاری از موارد بعضی افراد که مدت کوتاهی است شعرهایی را میسرایند بدون هیچ تجربه و آموزشی وارد سرودن ترانه میشوند و همین موضوع باعث استقبال نکردن خوانندگان از شعرها میشود. حتی درصورتیکه ترانهای ضعیف موفق به اجرا شود بعد از ورود به عرصه رقابت با دیگر آهنگها بهسرعت فراموش میشود.
به نظر من باید ارتباط تنگاتنگی بین خواننده، شاعر و آهنگ ساز برقرار باشد تا یک موسیقی ماندگار، خلق شود. امیدوارم با این رویکرد بتوانیم همکاریهای بیشتری با شاعران جوان دارای استعدادهای درخشان داشته باشیم.
برنامه شما برای همکاری با ترانهسرایان و آهنگ سازان خارج از پایتخت چیست؟
بنده از همکاری با ترانهسرایان همه استانهای کشور استقبال میکنم و چندین بار هم با این شاعران ارتباط گرفتهام که خوشبختانه برخی از این ارتباطها موفق بوده است؛ اما نکتهای که درباره ترانهسرایان جوان وجود دارد این است که برخی از این ترانهسرایان صبر و حوصله کافی برای ویرایش چندینباره یک ترانه را ندارند و درنتیجه این همکاریها کمرنگ میشود و بعد از پایان همکاری دریک ترانه، دیگر خبری از خلاقیت و تلاش نیست و کار نیمهتمام میماند. بنده از این قبیل کارهای نیمهتمام، بسیار زیاد دارم.
سؤال پایانی این که از آلبوم جدیدتان چه خبر؟
سالها پیش، آلبومی را آماده کرده بودم که همیشه برای ضبطش به تنگنای زمانی برخورد میکردم. گاهی مجبور میشدم یکی از آهنگهایی را که ساخته بودم، برای سریال یا نظیر سریال استفاده کنم و به همین دلایل این آلبوم به سرانجام نمیرسید. من معمولاً در هرماه یا هر فصل اثری جدید داشتهام اما در سال گذشته به دلیل پرداختن به فعالیتهای علمی و دانشگاهی فرصت کمتری برای تولید موسیقی داشتم. برنامهریزیهایی انجام دادهام که برای سال 1402 قطعاتی را کامل کنم و با تکمیل این آلبوم از گوش و هوش مردم کشورمان میزبانی کنم.