بمناسبت ۲۰ ژوئیه ۱۹۴۴ سالگرد مهمترین عملیات با هدف قتل هیتلر
بزرگترین عملیات برای کشتن هیتلر در آشیانه گرگ
"یوهانس هورتر" مورخ معتقد است که اشتاوفنبرگ دموکرات نبود. او میگوید: "اشتاوفنبرگ در صورت موفقیت آمیز بودن طرح ترور هیتلر شکلی از حکومت استبدادی را برای آلمان در نظر داشت".
هیچ اقدامی علیه "آدولف هیتلر" رهبر آلمان نازی به اندازه تلاش "کلاوس فون اشتاوفنبرگ" برای ترور او تاثیر طولانی مدتی نداشت. برنامههای اشتاوفنبرگ تا به امروز بحث برانگیز بوده است. در تاریخ ۲۰ ژوئیه ۱۹۴۴ میلادی در ساعت ۱۲:۴۲ بمبی در اتاق کنفرانس مقر نظامی موسوم به آشیانه گرگ در پروس شرقی، شرقیترین ناحیه رایش آلمان منفجر شد.
به نقل از دویچهوله، قرار بود آن انفجار باعث کشته شدن هیتلر شود. بمبگذاری توسط اشتاوفنبرگ صورت گرفته بود. این ناسیونال سوسیالیستِ سرسخت سابق هیچ گزینه دیگری به جز کشتن دیکتاتور پیش روی خود نمیدید. او چند روز پیش از عملیات به نزدیکترین معتمدانش گفته بود:"راهی جز کشتن او باقی نمانده است".
اشتاوفنبرگ نه تنها مجری عملیات بلکه مهمترین سازماندهنده کودتای بزرگی بود که توسط افرادی از محافل محافظه کار از جمله مقامهای عالیرتبه نظامی، دیپلماتیک و اداری برنامه ریزی شده بود. اندکی پیش از انفجار بمب ساعتی اشتاوفنبرگ پادگان را ترک کرده بود. او با یک هواپیمای نظامی به سمت برلین پرواز کرد و معتقد بود "پیشوا" کشته شده است.
در پایتخت آلمان عملیات والکری در جریان بود. با این وجود، عملیات آن گونه که اشتاوفنبرگ فکر میکرد پیش نرفت چرا که صرفا جراحتی جزئی بر هیتلر وارد شد. میز سنگین بلوط و باز بودن پنجرههای پادگان به دلیل گرمای هوا شدت انفجار را کاهش داده بود.
شانس کودتا هنوز به طور کامل منتفی نشده بود. با این وجود، طرح با تاخیر و برنامه ریزی ناکافی مواجه شد. علاوه بر این، برخی از دست اندرکاران در مواجهه با فشار روانی عظیم ناشی از پیدا شدن احتمالی منفعل باقی ماندند و حتی پستهای خود را تغییر دادند. تا عصر آن روز کودتا شکست خورده بود. هیتلر به ایستگاه رادیویی رفت تا برای مردم سخنرانی کند و از "مشیتی" که او را نجات داد سخن گفت.
اشتاوفنبرگ و چندین نفر از همدستان او آن شب بازداشت شده و به جوخه اعدام سپرده شدند. سایر اعضای نقش داشته در طرح بعدا کشف شدند.
در مجموع حدود ۲۰۰ نفر در جریان آن برنامه ریزی کشته شدند. "ولفگانگ بنز" معتقد است دلیل اصلی شکست آن طرح این بود که "هیچ یک از رهبران نظامی معروف" آن زمان از جمله ژنرال "اروین رومل" در آن شرکت نکردند. او میگوید: "دست کم یکی از نظامیانی که در راس امور قرار داشت باید در کودتا شرکت میکرد تا مردم بگویند اوه! ببینید رومل هم اعتقاد دارد که هیتلر یک جنایتکار است".
با وجود شکست عملیات والکری به نمادی از مقاومت قوی علیه هیتلر تبدیل شد. چند روز پیش از عملیات، "هنینگ فون ترسکو" همدست اشتاوفنبرگ به این نتیجه رسیده بود که موفقیت دیگر آن چیزی نیست که مهم است. او به این نتیجه رسیده بود که نکته مهم آن است که "جنبش مقاومت آلمان جرات کرده بود جان خود را در برابر جهان و در برابر تاریخ به خطر بیاندازد".
عملیات مقاومت دیگری نیز وجود داشت مانند تلاش ناکام "گئورگ السر" نجار برای کشتن هیتلر با استفاده از یک بمب دست ساز در آبجوخانه مونیخ در سال ۱۹۳۹ میلادی و یا جنبش مقاومت غیرخشونت آمیز "رز سفید" به رهبری گروهی از دانشجویان و اساتید دانشگاه مونیخ که با انتشار اعلامیه، بیانیه و نقاشیهای دیواری در برابر نازیها به مبارزه و مخالفت پرداختند.
یادآوری عملیات والکری و تلاش برای ترور در طول زمان تغییر کرده است. برای مدت طولانی پس از پایان جنگ آغازگران آن هنوز به عنوان خائن در نظر گرفته میشدند. برای مثال، همسر اشتاوفنبرگ در ابتدا از دریافت مستمری زنان بیوه خودداری کرد. سپس توطئه گران به طور رسمی به عنوان قهرمان معرفی شدند: خیابانها، مدارس و پادگانها به نام آنان نامگذاری شدند و ساختمانهای عمومی با پرچمها در تاریخ ۲۰ ژوئیه تزئین میشدند. هم چنین، مراسم سوگند برای استخدام شدگان نیروهای مسلح آلمان در این سالگرد برگزار شد.
با این وجود، انتقاداتی درباره دست اندرکاران این طرح وجود داشت. "توماس کارلائوف" زندگی نامه نویس اشتاوفنبرگ اشاره میکند که آن گروه برای اولین بار در تابستان ۱۹۴۴ اندکی پس از فرود متفقین در نرماندی وارد عمل شد. به دنبال پیروزیهای نظامی سریع آلمان بر لهستان و فرانسه در سال ۱۹۴۰ میلادی اشتاوفنبرگ با شور و شوق گفته بود: "چنین تغییری در چنین مدت زمان کوتاهی"! بنز میگوید او و سایر مردانی که در مقاومت نظامی شرکت کردند "مسیری بسیار بسیار طولانی به سوی اصلاحات" را طی کردند.
او میگوید: "هولوکاست به هیچ وجه برای آنان جالب نبود." در مواجهه با یک شکست نظامی قریب الوقوع آنان میخواستند از طریق کودتا آلمان را نجات دهند".
اشتاوفنبرگ دموکرات نیست؟
"یوهانس هورتر" مورخ معتقد است که اشتاوفنبرگ دموکرات نبود. او میگوید: "اشتاوفنبرگ در صورت موفقیت آمیز بودن طرح ترور هیتلر شکلی از حکومت استبدادی را برای آلمان در نظر داشت". ولفانگ بنز میگوید: "در هر شرایطی آلمان دوباره به یک کشوری مبتنی بر قانون اساسی تبدیل میشد. با این وجود، دموکراسی آن گونه که ما میشناسیم و آن گونه که در قانون اساسی به آن اشاره شده مدنظر توطئه گران ۲۰ ژوئیه نبود".
بسیاری از آلمانیها امروز در سالگرد آن عملیات در تاریخ ۲۰ ژوئیه ۱۹۴۴ میلادی به مقاومت در برابر ناسیونال سوسیالیسم فکر میکنند که اشتاوفنبرگ به چهره آن تبدیل شده است. با این وجود، بسیاری از قهرمانان دیگر بودند که علیه وحشت رژیم نازی شورش کردند: یهودیان، کمونیست ها، مردم در کلیسا، هنرمندان، پارتیزان ها. قطعا افرادی نیز بودند که در سکوت مقاومت کردند و اقداماتشان بر خلاف عملیات ۲۰ ژوئیه به فراموش سپرده شده است.