پرت کردن یک جسد دست و پابسته وسط اتوبان ؛ او خواهرم را آزار داده بود
پسر جوانی که متهم است عامل ربودن و تعرض به خواهرش را کشته، در دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شد و جزئیات ماجرا را شرح داد.
ساعت یک نیمه شب ۲۱ تیر سال گذشته مردی در تماس با پلیس گفت: در حال رانندگی بودم که ناگهان مردی جوان را از داخل یک خودروی تیبا بیرون انداختند و راننده هم با عجله فرار کرد. دقایقی بعد مأموران کلانتری ۱۶۰ خزانه به محل رفتند و با جسد دست و پا بسته مردی جوان رو به رو شدند.
در ادامه جسد برای تشخیص هویت و علت مرگ به پزشکی قانونی منتقل شد و پس از آن کارشناسان این سازمان در گزارشی هویت او را رحمان ۳۰ ساله از اتباع بیگانه اعلام کردند و علت مرگ نیز فشار بر ناحیه گردن و خفگی تشخیص داده شد. چند روز بعد کارآگاهان اداره آگاهی موفق شدند راننده خودروی تیبای سفیدرنگ را با هویت بهروز ۲۷ ساله شناسایی و بازداشت کنند.
بهروز پس از دستگیری گفت: ما در اردبیل زندگی میکنیم و چند ماه قبل رحمان با فریب خواهرم بهناز او را به تهران کشاند. پس از اینکه متوجه موضوع شدیم در اردبیل از او شکایت کردیم و حکم جلبش را هم گرفتیم اما نتوانستیم او را پیدا کنیم تا اینکه چند روز قبل او به ما تلفن زد و گفت میخواهد بهناز را برگرداند و از ما خواست به ترمینال جنوب برویم و او را تحویل بگیریم. روز قرار وقتی من، برادر و پسرداییام به ترمینال رسیدیم رحمان با بهناز درگیر شده بودند و او قصد داشت با گرفتن طلاهای خواهرم فرار کند که مردم او را گرفته بودند.
همانجا ما پلیس را در جریان قرار دادیم و ماجرای حکم جلب را هم به مأموران محل گفتیم اما پلیس ترمینال او را تحویل نگرفت. به همین خاطر رحمان را به داخل ماشین خودمان بردیم و دست و پایش را بستیم اما او برای بازکردن دستهایش تقلا میکرد که طناب ناخواسته دور گردنش افتاد بعد هم خودش را از ماشین به بیرون پرت کرد که باعث مرگش شد.
پس از اعترافات متهم پدر و مادر مقتول با ثبت شکایتی درخواست قصاص کردند. با تکمیل تحقیقات برای بهروز به اتهام آدم ربایی و قتل، کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
افرین
اظهاراتش به شدت ضدونقیض و مشکوکه:
۱. به ما تلفن زد و گفت میخواهد بهناز را برگرداند و از ما خواست به ترمینال جنوب برویم و او را تحویل بگیریم. روز قرار وقتی من، برادر و پسرداییام به ترمینال رسیدیم رحمان با بهناز درگیر شده بودند و او قصد داشت با گرفتن طلاهای خواهرم فرار کند ..
۲. دست و پایش را بستیم اما او برای بازکردن دستهایش تقلا میکرد که طناب ناخواسته دور گردنش افتاد بعد هم خودش را از ماشین به بیرون پرت کرد که باعث مرگش شد ..
عجب داستانی سرهم کردی.مگه قاضی باور میکنه که مقتول با دست و پای طناب پیچ شده خودش را پرتاب کند بیرون و خودش را خفه کند.هم خواهر ت زندگیش را تباه کرد و هم زندگی خودت تباه شد.