چرا آمریکا در روابط با چین باید بلوغ و عقلانیت خود را نشان دهد؟
حفظ روابط خوب بین چین و آمریکا به عنوان دو اقتصاد برتر جهان، بدون شک باید یک موهبت برای حل چالشهای جهانی مانند جنگ، تغییرات آب و هوایی، فقر و حتی تهدید جنگ هستهای تلقی شود.
از این رو، دیدار اخیر سران دو کشور در عمارت «فیلولی» در سانفرانسیسکو توجه جهانیان را به خود جلب کرده است.
خوشبختانه، «شی جین پینگ» و «جو بایدن» سران چین و آمریکا نیز در این دیدار درباره مسائلی مانند احیای ارتباط ارتشها و همکاری در زمینه مقابله با تغییرات اقلیمی، به توافقات زیادی رسیدهاند. با این حال، این هم غیرقابل انکار است که آمریکا همچنان نگاهی متناقض به روابط با چین میکند و بین دو حالت اشتیاق به تعامل با چین و ناتوانی خلاص شدن از سیاست همیشگی بازدارندگی از توسعه چین، در نوسان است.
پکن در خصوص نحوه تعامل با روابط چین-آمریکا، همواره بلوغ و عقلانیت خود را نشان داده است. همان طور که شی جین پینگ رئیس جمهور چین در دیدار فوق با جو بایدن همتای آمریکایی خود گفت، چین بر این باور است که رقابت بین قدرتهای بزرگ نمیتواند مشکلات پیش روی چین، آمریکا و جهان را حل کند اما موفقیت هر دوی چین و آمریکا فرصتها را برای طرف مقابل به همراه میآورد و آمریکا نباید قصد سرکوب و مهار چین را داشته باشد.
این نوع بلوغ چین را هم میتوان از موارد تاکید شی در دیدار با بایدن دریافت.
رهبر چین تاکید کرد که دو کشور باید شناخت صحیح از طرف مقابل به دست آورند و مشترکا اختلافات موجود را مهار کنند؛ در عین حال باید برای پیشبرد همکاریهای سودمند متقابل موجود، اجرای مسئولیتهای خود در قبال جهان و پیشبرد تبادلات فرهنگی و انسانی تلاش کنند.
آقای شی همچنین بار دیگر به موضع اصولی چین در مساله تایوان اشاره و تاکید کرد این حساسترین و مهمترین مساله برای چین است و آمریکا باید به تهعدات خود در این خصوص پایبند باشد و دست از مسلح کردن تایوان بردارد.
رئیس جمهور چین در ادامه یادآور شد که اقدامات یکجانبه آمریکا مانند محدودسازی صادرات، بازنگری در سرمایه گذاریها و اعمال تحریمها علیه چین به منافع مشروع چین آسیب جدی وارد کرده و امید است که ایالات متحده با جدیت نگرانیهای چین را مد نظر قرار داده و تحریمهای یکجانبه را لغو کند و برای شرکتهای چینی محیطی عادلانه و منصفانه و بدون تبعیض فراهم کند.
موارد فوق صرفا موضع ثابت و همیشگی چین در قبال روابط با آمریکا بوده است. لذا میتوان دریافت که در روابط چین-آمریکا، چین همواره به عنوان یک طرف بالغ، منطقی و فعال نقش خود را ایفا کرده است.
با این حال، اما ما با یک واقعیت تاسفبار روبرو شویم و آن این است که قبل از این دیدار، روابط چین و آمریکا رو به وخامت گذاشته و دلیلش این بود که ایالات متحده به مجموعهای از اقدامات تحریکآمیز برای سرکوب چین از جمله ایجاد جنگ تجاری، اعمال تحریمهای بیشتر علیه اشخاص و نهادهای چینی، اعزام مقامات برای بازدید از منطقه تایوان و انجام تمرینات نظامی در نزدیکی آبهای سرزمینی چین روی آورده است.
واشنگتن امیدوار بود با انجام یک سری اقدامات تحریک آمیز برای سرکوب چین، جایگاه چین به عنوان یکی از حلقههای تابع آمریکا در زنجیره صنعتی جهان را حفظ کند. اما پس از اجرای این اقدامات متوجه شد که فایده کمی داشته و خود آمریکا نیز به اندازه چین آسیب دید در حالی که قطع ارتباط چین در زنجیره تأمین و مالی و قطع همکاریهای راهبردی با چین برای آمریکا نیز بسیار دشوار به نظر م آید.
با توجه به احتمال استمرار این وضعیت، آمریکا تدریجا به ضرورت احیای ارتباطات با چین مخصوصا در موضوعاتی مانند احیای ارتباط ارتشها و ازسرگیری همکاریها در حوزه آب و هوایی پی برده است. البته تحلیلگران نیز بر آنند که این تحول در آمریکا نیز ناشی از نیازهای دموکراتها برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری در سال آینده میلادی است چون معمولا در این بازه زمانی، آمریکا به تثبیت روابط با چین نیاز پیدا میکند.
با این حال، در ماههای اخیر، آمریکا برای بهبود روابط با چین اقدام کرده است. مقامات بلندپایه مانند «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه، «جانت یلن» وزیر خزانه داری و «جینا ریموندو» وزیر بازرگانی از چین بازدید و با همتایان خود دیدار کردند.
از این اقدامات متضاد درونی آمریکا، مشخص است که آن هنوز نگرش دوگانه نسبت به روابط با چین وجود دارد.
به هر حال، سران دو کشور در سانفرانسیسکو دیدار کرده و چین انتظار دارد تا این دیدار به نقطه شروع جدیدی برای روابط چین و آمریکا تبدیل شود و در روابط با چین نیز، ایالات متحده بلوغ و عقلانیت خود را به عنوان یک کشور بزرگ جهان نشان دهد.