فرضهای غلط پلن B اسرائیل درباره اخراج دسته جمعی مردم نوار غزه
اسرائیل در قالب پلن B خود در رابطه با جنگ غزه سعی در اخراج دسته جمعی مردم نوار غزه از این منطقه دارد. دستورکاری که پیش زمینه آن از نگاه اسرائیلی ها، تبدیل کردن نوار غزه به منطقه ای غیرقابل سکونت است. با این حال، پلن B اسرائیل از حیث نظر و استدلالی، از نقطه ضعفها و نواقصی نیز رنج میبرد.
بیش از ۷۰ روز از آغاز جنگ غزه میگذرد. جنگی که تاکنون منجر به کشته شدن بیش از ۲۰ هزار غیرنظامی ساکن در نوار غزه که یک سوم از آنها را زنان و کودکان تشکیل میدهند، شده است. جنگی که بسیاری آن را یکی از عینیترین جلوههای نسل کشی و پاکسازی قومیتی در عصر حاضر میدانند و معتقدند همانطور که رئیس سازمان صلیب سرخ جهانی به تازگی گفته است، به یک "شکست اخلاقی بزرگ" برای جامعه بین المللی تبدیل شده است.
به گزارش فرارو؛ جنگ همچنان ادامه دارد و رژیم اسرائیل بر تداوم آن تا رسیدن به هدفی که نابودی کامل حماس و آزادی اسرایش میخواند، تاکید دارد. با این همه، به نظر میرسد که اسرائیل هدفگذاریهای کلان تری با محوریت جنگ غزه در دستورکار قرار داده است و سعی دارد از فرصت پیش آمده در شرایط کنونی استفاده کند و طرحهای مد نظر و مطلوب خود را در نوار غزه اجرایی کند. شاید عینیترین نمود این مساله را بتوان در طرحی مشاهده کرد که جزئیات آن، از وزارت اطلاعات اسرائیل به برخی منابع رسانهای نشت کرد و جنجالهای زیادی را برانگیخت.
بر اساس این طرح، اسرائیل بر آن است تا مردم ساکن در نوار غزه را به جنوب این منطقه و سپس، صحرای سینا در مصر منتقل کند. برخی نشانهها حاکی از آن است که اسرائیل سعی دارد به نحوی، زمینه را برای پذیرش ۲.۳ میلیون نفر فلسطینی ساکن در نوار غزه از سوی ۲۲ کشور عربی فراهم کند. دستورکاری که هدف اساسی آن اخراج فلسطینیهای ساکن در نوار غزه به هر نحو ممکن است و اینکه زمینه برای توسعه دامنه جغرافیایِ رژیم اسرائیل فراهم شود. در این رابطه، بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل نیز پیشتر گفته بود که مردم فلسطین میتوانند به ۲۲ کشور عربی بروند و هیچ مشکلی ندارند.
از ابتدای جنگ غزه تاکنون، ارتش اسرائیل به نحوی گسترده، کلیه تاسیسات حیاتی و غیرنظامی در نوار غزه را به شدیدترین وضع ممکن هدف قرار میدهد. اکنون: مدارس، بیمارستانها و مراکز درمانی، تاسیسات آب و فاضلاب، نیروگاههای برق و پنلهای برق خورشیدی، زمینهای کشاورزی و مزارع و باغات، همه و همه در نوار غزه از سوی ارتش اسرائیل هدف قرار گرفته اند و اسرائیلیها به عینه سعی دارند تا نوار غزه را در راستای هدف اصلی و کلانتر خود که همان اخراج فلسطینیها از این منطقه است، خالی از جمعیت کنند.
با این حال، پلن B اسرائیل در مورد نوار غزه، از حیث نظر و استدلالی، از نقطه ضعفها و نواقصی رنج میبرد که به نظر میرسد رهبران اسرائیلی به تدریج در حال درک آنها هستند.
اولا، رهبران اسرائیل، فضای کنونی در مواجهه خود با جامعه فلسطین و گروههای مقاومت را شبیه به سالها و دهههای ابتدایی آغاز تشکیل رژیم اسرائیل ارزیابی میکنند. این در حالی است که واقعیتهای میدانی کاملا متفاوت از این موضوع هستند. اکنون مقاومت سنگین گروههای فلسطینی در برابر تهاجم زمینی ارتش اسرائیل وجود دارد و پس از گذشت بیش از ۷۰ روز از آغاز جنگ غزه، همچنان از این منطقه علیه اراضی اشغالی موشک و راکت شلیک میشود.
در عین حال، گزارشهای مختلف حاکی از انهدام و یا آسیب دیدن بیش از ۷۰۰ تانک و خودروی زرهی ارتش اسرائیل در میدانهای جنگ غزه هستند و دهها سرباز اسرائیلی نیز کشته و یا مجروح شده اند. در عرصه سیاست داخلی نیز صهیونیستها با وضعیت آشفتهای مواجهند و اعتراضات گستردهای در اراضی اشغالی علیه نتانیاهو و دولتش و ضرورت پایان دادن به جنگ غزه وجود دارد. در این شرایط، اینکه تصور کنیم صهیونیستها میتوانند با کمترین مانع ممکن، طرح و نقشههای خود را در رابطه با نوار غزه به پیش برند، چندان واقع بینانه نیست.
دوم اینکه باید در نظر داشته باشیم که جهان کنونی تفاوتهای قابل توجهی را با جهانِ دههها و سالهای گذشته دارد و در قالب آن، اسرائیل نمیتواند هر آنچه میخواهد با مردم نوار غزه انجام دهد و از تبعاتش نیز فرار کند. در بحبوحه جنگ غزه شاهد اسرائیلیها تا حد زیادی با این موضوع مواجه شده اند که نمیتوانند آنچه مطلوبشان است را به خوردِ افکار عمومی بین المللی بدهند. منابع کسب آگاهیِ افکار عمومی جهان از آنچه در نوار غزه میگذرد، بسیار متکثر و متنوع شده است. حال در این فضا، بسیار بعید است که اسرائیل بتواند در قرن بیست و یکم، با صراحت تمام، پروژه نسل کشی و پاکسازی قومیتی خود را بدون هرگونه هزینهای به پیش برد و ساکنان نوار غزه را نیز از این منطقه اخراج کند.
حتی متحدان بین المللی اسرائیل به ویژه دولت آمریکا نیز در مدت اخیر با توجه به حجم جنایات و خونریزیهای انجام شده در نوار غزه، در موضع گیریهای خود از اسرائیل خواسته اند تا سطح تنش را کاهش دهد و تا جای ممکن از تلفات غیرنظامیان جلوگیری کند.
در نهایت سوم اینکه انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ آمریکا در پیش است و دولت بایدن دغدغههای جدی دارد که مبادا همدستی آن با اسرائیل در جریان جنگ غزه، صورت حسابهای سنگینی را روی دستش بگذارد که در نوع خود موانع و چالشهای جدی را پیش روی انتخاب مجدد رئیس جمهور مستقر آمریکا برای یک دوره دیگر ایجاد کنند.
در این راستا، شاهد بوده ایم که اخیرا اخبار مختلفی دال بر این مساله منتشر شده که دولت بایدن برای نتانیاهو یک چهارچوب زمانی مشخص کرده که در قالب آن اسرائیل باید هر چه سریعتر به کارزار نظامی خود علیه نوار غزه خاتمه دهد. معادلهای که در کلیت خود نشان میدهد وضعیت به هیچ عنوان به نفع اسرائیل نیست و حتی دولت آمریکا به عنوان متحد نزدیک تل آویو نیز حاضر به همراهی بیحد و حصر با آن نیست.
حال در این شرایط، اینکه تصور کنیم اسرائیل میتواند زمینه را برای اخراج کامل ساکنان نوار غزه از خانه و کاشانه خود فراهم کند، نه تنها زمان زیادی میگیرد، بلکه چالشهای جدی را برای دولت بایدن از حیث مواجهه آن با انتقادات گسترده افکار عمومی بین المللی و به ویژه آمریکا ایجاد خواهد کرد که حداقل دولت بایدن در سالی که قرار است انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در آن برگزار شود، توانایی تحمل تبعات آن را نخواهد داشت.