آخرین رازهای صدام حسین/نوارهای موجود در صندوقچه اسرار سیا چه گفتهاند؟
«صدام ساده لوحانه دستگاههای اطلاعاتی غرب و به ویژه امریکا را دانای کل قلمداد میکرد. او بر این باور بود که سیا از قبل میدانست که او هیچ سلاح خطرناکی ندارد. هم چنین گمان میکرد سیا توسط یهودیان اداره میشود. او حتی جاسوسان خود را از یادگیری زبان عبری منع کرد تا هرگز با یهودیان ابراز همدردی نکنند.»
اکنون اسراری مرتبط با صدام حسین، دیکتاتور پیشین عراق در کتابی تازه فاش شده که براساس نوارهای مخفی صدام است که نویسنده کتاب برای دسترسی به آن، کشمکشی حقوقی را متحمل شد. "تله آشیل: صدام حسین، سیا و خاستگاه تهاجم آمریکا به عراق" نوشته "استیو کول" از جزئیات آن چه صدام به بازجویان سیا و پلیس فدرال (اف بی ای) گفته نوشته است. صدام زمانی که در قدرت بود چهار رمان نوشت و یک فیلم را از نظر مالی تامین کرد و درست زمانی که لفاظیهای دولت بوش علیه او بالا گرفت وی بیشتر به نوشتن علاقه داشت تا امور نظامی. او در روزهای پیش از اعدام در دسامبر ۲۰۰۶ میلادی به سرودن شعر روی آورد.
کول روزنامه نگار کهنه کار در کتاب اش از اشتباه محاسباتی و گامهای اشتباه سیا در مورد حمله امریکا علیه عراق مینویسد، اما اشاره میکند صدام نیز این مورد مقصر بود. او در کتاب اش مینویسد: "چرا صدام حسین با ایجاد این تصور که تسلیحات خطرناک در اختیار دارد، در حالی که واقعا و در عمل در اختیار نداشت، زمامداری طولانی مدت خود و در نهایت جان اش را قربانی کرد"؟
کول مینویسد: "صدام ساده لوحانه دستگاههای اطلاعاتی غرب و به ویژه امریکا را دانای کل قلمداد میکرد. او بر این باور بود که سیا "از قبل میدانست" که او هیچ سلاح خطرناکی ندارد. صدام که یک یهودستیز بود هم چنین گمان میکرد سیا توسط یهودیان اداره میشود. او حتی جاسوسان خود را از یادگیری زبان عبری منع کرد تا هرگز با یهودیان ابراز همدردی نکنند".
کول در ادامه میافزاید: "با این وجود، صدام خود را فراتر از یک رهبر سیاسی میدید. او خود را مردی با فرهنگ میدید. او شعرا را به دفتر خود دعوت میکرد و به وضوح میخواست به عنوان فردی چند بعدی به نظر برسد. او به مطالعه زندگینامه بزرگان و ادبیات جهان عرب دوره پس از جنگ جهانی دوم علاقه داشت. زمانی که به خارج از کشور سفر میکرد کت و شلوارهای شیک میپوشید و انعام چشمگیری به سایرین میداد.
صدام چهار رمان سنگین پروپاگاندا نوشت و تعدادی شعر سرود و در سال ۱۸۳۲ میلادی فیلم "برخورد وفاداری ها" را تامین مالی کرد؛ یک فیلم پروپاگاندای حماسی با بازی "الیور رید" درباره انقلاب ۱۹۲۰ عراق علیه اشغالگری بریتانیا. "مارک سیندن" بازیگر بریتانیایی برای همبازی شدن انتخاب شد، اما پیش از آن که بریتانیا را برای فیلمبرداری در عراق ترک کند متقاعد شد که وظیفه جاسوسی را انجام دهد.
تلاشهای سیندن برای جاسوسی عمدتا شامل عکسبرداری از بغداد مدرن و چیدمان آن برای نهادهای اطلاعاتی بریتانیا همراه با نظاره کردن بیرون از اتاق هتل اش و تماشای کامیونهای مملو از پسرانی بود که برای جنگ با ایران در حال عزیمت به جبهه بودند و سپس اجسادشان به عراق بازگردانده میشد".
در کتاب اشاره شده که سیندن و الیور رید برای صرف شام با صدام، ژنرال هایش و عدی پسر شرور صدام به کاخ ریاست جمهوری دعوت شده بودند. سیندن میگوید صدام از نظرش مرد بدجنسی به نظر رسید و در مقطعی از صحبت هایش عجیبترین شعارهای انقلابی را مطرح میکرد. او میگوید: "نمی دانم در مورد چه چیزی صحبت میکرد به زبان عربی بود. من فقط میتوانستم آن را به تماشای گوبلز تشبیه کنم. همه ما مسحور شده بودیم".
کول در ادامه مینویسد: "اولین کتاب صدام به نام "ذبیبه و پادشاه" در سال ۲۰۰۰ منتشر شد که داستانی عاشقانه درباره یک حاکم قدرتمند قرون وسطی عراق و یک شهروند عادی زیبا به نام ذبیبه است که با مردی بیرحم ازدواج کرده که به او تجاوز میکند".
کتاب به طور گستردهای به عنوان یک تمثیل قلمداد میشد: حاکم که نماد صدام بود، ذبیبه نماد مردم عراق و شوهر شرورش که نماد امریکا و اسرائیل بودند.
"ذبیبه و پادشاه" به یک مجموعه تلویزیونی ۲۰ قسمتی از تلویزیون عراق و هم چنین یک نمایش موزیکال تبدیل شد.
کتابهای دیگر صدام "قلعه محکم"، "مردان در شهر" که به جزئیات ظهور حزب بعث در تکریت میپردازد و "شیاطین گم شوید" بودند رمانی که گفته میشود یک روز قبل از تهاجم ایالات متحده به پایان رسید و در آن از استعارههای دینی استفاده کرده و از "توطئه صهیونیستی - مسیحی علیه اعراب و مسلمانان" نوشته بود.
کول مینویسد:"او هرچه بیشتر مینوشت بیشتر به عنوان یک مرد ادیب شناخته میشد. یک روز عصر صدام در اوج دوره رمان نویسی اش از مجری تلویزیونی هنگام قرائت یک بیانیه، اشتباه دستور زبانی شنید. صدام که عصبانی شده بود با وزیر فرهنگ برای اعتراض تماس گرفت. تحقیقات انجام شد سپس مجری بیانیه را به درستی مقابل تلویزیون بازخوانی کرد و به مدت شش ماه از کار تعلیق شد".
کول میافزاید: "او استعداد قابل تشخیصی نداشت، اما وقتی نوبت به نشستن و نوشتن و تمام کردن کتابها و شعرهایش میرسید استقامت زیادی از خود نشان میداد. کول در کتاب اش مینویسد فایلهای ضبط شده از صدام نشان میدهند که او به محافل نزدیک خود در قالب یک پیشگوئی گفته بود که هرگز حملهای علیه عراق صورت نخواهد گرفت. او به اطرافیان اش گفته بود بوش در صورت حمله به عراق به محبوبیت خود آسیب میرساند و در نتیجه چنین اشتباهی را مرتکب نخواهد شد."
از اسم صدام متنفرم خدا لعنتش کنه در جنگ تحمیلی میدونی چقد جوان هایمان را شهیدکردند مگه از یاد ملت ایران میره نه هرگز از یاد نمیره خدا همه شهدای جنگ تحمیلی وشهدای حرم حضرت زینب غریب ورحمت کنه برای همه شهدایمان یک صلوات بفرستیم
امیدوارم دیگران عبرت بگیرند....امثال صدام کم نیست