از معافیت تا کندن بینی! مصریان باستان چگونه مالیات میگرفتند؟/ تصاویر
مصر باستان نخستین سیستم مالیاتی شناختهشده جهان را حدود ۳۰۰۰ سال قبل از میلاد ایجاد کرد.
از فراعنه مومیاییشده گرفته تا هرم بزرگ جیزه؛ نمادهای مصر باستان در همه جای دنیای مدرن دیده میشوند. اما عده کمی از مردم متوجه میراث عملیتری هستند که مصریان از خود به جای گذاشتند: مالیات و اصول حکومت اداری.
نخستین سیستم شناختهشده مالیات جهان در مصر، در طلوع خود تمدن، در حدود ۳۰۰۰ قبل از میلاد، زمانی که سلسله اول، مصر سفلی و علیا را متحد کرد، ظهور کرد. چیزی نگذشت که بینالنهرین باستان نیز از همین رویه پیروی کرد. این رویه هزاران سال ادامه داشت؛ پس از سقوط مصر باستان در قرن اول قبل از میلاد ادامه یافت و تا به امروز نیز ادامه دارد.
توبی ویلکینسون، مصرشناس دانشگاه کمبریج در انگلستان و نویسنده کتاب «ظهور و سقوط مصر باستان» میگوید میراث مدیریت مصر باستان و سیستمهای متنوع مالیاتی، از مالیات بر درآمد گرفته تا مالیاتهای گمرکی، در اشکال مدرن دولت به شدت قابلمشاهده است.
ویلکینسون توضیح میدهد: «مبنای بنیادی جامعه بشری در ۵۰۰۰ سال گذشته تغییر نکرده است. انواع تکنیکهای حکومتی که در مصر باستان ابداع شدند، تا به امروز تغییر نکردهاند.»
مصر باستان در بیشتر تاریخ خود، بر کالاها مالیات بست و مقامات این مالیات را به شکل غلات، منسوجات، نیروی کار، گاو و سایر کالاها دریافت میکردند. مقدار بدهی مالیاتی اغلب به کشاورزی مرتبط بود و درصد مشخصی از برداشت مزرعه برای انبارهای غله دولتی یا مراکز ذخیرهسازی اداری در نظر گرفته میشد.
جالب توجه است که برای بهرهوری میدانی، مالیات تنظیم میشد که شبیه طبقهبندیهای مالیات بر درآمد مدرن با دستهبندیهای مختلف بر اساس میزان ثروت بدستآمده است.
خوآن کارلوس مورنو گارسیا، محقق ارشد مرکز ملی تحقیقات علمی فرانسه، میگوید بطور کلی، مزرعهای که برداشت بهتری داشت، باید با درصد بیشتری مالیات میداد.
نمودار نیلسنج در جزیره اِلِفانتین
مورنو گارسیا میگوید: «برای مزارع به روشهای مختلفی مالیات وضع میشد و این نرخ به بهرهوری مزرعه و حاصلخیزی و کیفیت خاک بستگی داشت. اما دولت نرخ مالیات پایه را بسته به ارتفاع رود نیل تعیین میکرد.»
باستانشناسان قرن نوزدهم در اِلِفنتین؛ جزیرهای در مصر علیا، یک نیلسنج کشف کردند؛ ساختاری برای اندازهگیری سطح آب رودخانه نیل در طول فصل سیل سالانه. (بقایای نیلسنجهای دیگر را میتوان در شهر باستانی Thmuis، در جزیره رودا و جاهای دیگر مصر یافت.)
اگر آب از یک خط مشخص بالا میرفت، نشاندهنده مزارع سیلزده و برداشت ضعیف بود. اگر آب خیلی پایینتر از خط مشخص بود، معنایش خشکسالی و مرگ محصولات بود.
ویلکینسون میگوید: «آب بیش از حد به اندازه آب بیش از حد کم، بد بود. مصر اساساً یک اقتصاد کشاورزی بود و کاملاً به رود نیل متکی بود. ما سوابقی از اندازهگیری ارتفاع نیل داریم که قدمت آن به زمان اتحاد مصر بازمیگردد، بنابراین میتوانیم فرض کنیم این روش، مبنای مالیات اولیه بوده است.»
تصویری از مقاماتی که دهقانان را به دلیلعدم پرداخت مالیات برای کار اجباری دستگیر میکنند
مالیات بر برداشت، منبع مهم درآمد برای خزانه دولت بود. اما دولت مصر به چیزی بیش از غلات نیاز داشت: نیروی کار. این نیاز از طریق سیستم corvée یا بیگاری تامین میشد. بر اساس این سیستم، تمام مصریان در زمرهی رسمی میتوانستند برای کار در پروژههای عمومی، انجام وظایفی مانند شخم زدن زمین، معادنکاری و ساخت معابد و مقبرهها به خدمت دولت درآیند.
مصریان باستان علاوه بر تعیین نرخ مالیات و انواع مالیاتها، روشهای متعددی برای جمعآوری مالیات را رواج دادند. در طول پادشاهی قدیم که تقریباً بین ۲۶۴۹ تا ۲۱۳۰ قبل از میلاد را در بر میگرفت، ولیعهد به طور دسته جمعی از جوامع مالیات میگرفت و به صاحبان املاک دستور میداد کالاهای اعطاشده توسط زیردستانشان را تحویل دهند. تقریباً در همان زمان، مصریان پیشگام ایده دولت مرکزی به ریاست فرعون با استانهای کوچکتر به نام نوم (یا ولایت) تحت مدیریت مقامات محلی، شدند.
فراعنه پادشاهی قدیم برای اطمینان از اینکه نومارکها (فرمانداران استان) به طور دقیق ثروت ناحیه خودشان را گزارش میکنند، یک تور سالانه یا دوسالانه برگزار میکردند. این بازدیدها که به شِمسو هور (اشاره به هوروس) معروف بودند، به حاکم اجازه میداد به جای اعتماد به یک شخص ثالث یا به صداقت مقامات محلی، مالیات را مستقیماً جمعآوری کند.
ویلکینسون در «ظهور و سقوط مصر باستان» مینویسد: «این آیین به پادشاه اجازه میداد حضور قابلتوجهی در زندگی اتباعش داشته باشد و به مقاماتش این امکان را میداد که تمام اتفاقات کل کشور را زیر نظر داشته باشند.»
صحنههای برداشت از مقبره منا
زمان پادشاهی میانه (۲۰۳۰ تا ۱۶۵۰ قبل از میلاد)، پادشاهی شروع به اخذ مالیات از مردم در سطح فردی کرد. سفر سالانه فرعون برای جمعآوری مالیات از چشم افتاد و کاتبانی جایگزین آن شدند که سوابق دقیقی از میزان بدهی و کسانی که هنوز باید پرداخت کنند را نگه میداشتند. این تغییر در استراتژی جمعآوری مالیات تنها به دلیل بالا رفتن سواد و افزایش تعداد کاتبان موجود امکانپذیر شد.
بیشتر شواهد فیزیکی مالیات در مصر باستان مربوط به اوج نگهداری سوابق تمدن است: پادشاهی جدید (۱۵۵۰ تا ۱۰۷۰ قبل از میلاد)، زمانی که ناوگانی از خراجگیران و کاتبان، از وجوه خزانهداری سلطنتی به طور کامل نگهداری میکردند. بسیاری از فراعنه پادشاهی جدید از مالیاتهای جمعآوریشده توسط این مقامات برای برپایی بناهای تاریخی بزرگ و برگزاری جشنهای باشکوه سالگرد استفاده میکردند.
مصریان نه تنها اساس حکومت، بلکه مشکلات آن را نیز به وجود آوردند و پیشروی مفاهیمی مانند تقلب مالیاتی، فرار مالیاتی و فساد بودند. کاتبان و نومارکها اغلب با هم همدست میشدند تا اعداد را کمتر از واقع به دولت گزارش کنند و مبلغ مازاد را خودشان بردارند یا از دهقانان هزینهای بیش از سهم عادلانهشان دریافت کنند. همان زمان، مالیاتدهندگان نیز راههای خلاقانهای برای فرار از پرداخت مالیات ابداع کرده بودند. برای مثال، ترازوی اندازهگیری غلات و دانهها را به راحتی دستکاری میکردند.
تندیسههای کاتبان که از یک انبار غله در مقبره یک نجیبزاده مصری مکتر پیدا شد
ویلکینسون میگوید: «مردم در غلاتشان سنگ میریختند تا به وزن مالیاتخورده برسد. مشکل به قدری زیاد شد که احکام سلطنتی مبنی بر اینکه مردم سیستم را فریب ندهند صادر شد.»
در حدود قرن سیزدهم قبل از میلاد، فرعون سلسله هجدهم هورِمهِب فرمانی صادر کرد مبنی بر اینکه مجازات اخاذی مالیاتی و فرار مالیاتی، کندن بینی و تبعید است. این فرمان تاکید مجدد بر پرداخت مالیات به فرعون و پادشاهی او توسط مردم بود، چون فرعون همه چیز را متعلق به خود میدانست.
با وجود این واقعیت که جامعه مصر باستان بر ایمان تزلزلناپذیر به فرعون متمرکز بود، فردی که واسطه بین بشر و الوهیت تلقی میشد، مصریان باستان اشتیاق چندانی به پرداخت مالیات نداشتند. مانند امروز، شهروندان علناً نسبت به این رویه اعتراض کردند. برخی از شکایتها مبنی بر ارزیابیهای مالیاتی ناعادلانه بود.
مجسمه فرعون هورمهب (سمت راست) با خدای آمون (سمت چپ)
نارضایتی مصریها از سیستمهای مالیاتی با اشغال خارجیها و ظهور ارز سخت در اواسط هزاره اول قبل از میلاد تشدید شد. وقتی ایرانیها و بعداً مقدونیها مصر را اشغال کردند، ضرب سکههای فلزی را باب کردند و اقدام به اخذ مالیات از مردم بومی کردند.
مورنو گارسیا میگوید: «باب شدن سکه به عنوان ارز بسیار بدرد بخور بود، به دولت اجازه میداد بجای منابع متنوع مالیاتی، یک درآمد مالیاتی (سکه) را جمعآوری کند.»
اما مصریها راضی به پرداخت مالیات به خارجیها نبودند. زمانی که بطلمیوس پنجم حدود سال ۲۰۴ قبل از میلاد تاج و تخت را به دست گرفت، مصریان از پیش شورش علیه اشغالگران مقدونی را آغاز کرده بودند. پادشاه بطلمیوسی که میخواست مردم بومی را راضی کند، تصمیم گرفت نرخ مالیات را برای گروههای خاص تأثیرگذار، مانند کاهنان اعظم در معابد بزرگ تغییر دهد.
سنگ روزتا
بطلمیوس معابد را برای جلب لطف آنها از مالیات معاف کرد. موفقیت او در این بخش، در سنگ روزتا منعکس شده که فرمانی است از سوی شورایی از کشیشان مصری در سال ۱۹۶ قبل از میلاد در سالگرد تاجگذاری بطلمیوس.
سنگ روزتا که یکی از مشهورترین یافتههای باستانشناسی تاریخ است، به محققان اجازه داد برای نخستین بار هیروگلیفها را رمزگشایی کنند و همین بیانیه را به خط هیروگلیف، دماتیک و یونانی باستان ارائه کنند.
محتوای این سنگ نسبتاً پیش پا افتاده بود و به سادگی دستاوردهای فراوان فرعون را بیان میکرد، از جمله تثبیت معافیتهای مالیاتی برای معابد و فراهم کردن زمینه رفاه سربازان و کسانی که در کشور زندگی میکنند.
همانطور که ادوارد دالنیک، نویسنده کتاب «نوشته خدایان: مسابقه برای رمزگشایی سنگ روزتا» در سال ۲۰۲۲ گفت: «سنگ روزتا اساساً یک پوستر تبلیغاتی حکشده روی سنگ است که دستاوردهای حاکم را به عنوان راهی برای توجیه حمایت کشیشها از او، میستاید.
مورنو گارسیا میگوید: «در مصر باستان بارها از معافیتهای مالیاتی به عنوان یک مانور سیاسی استفاده میشد. در طول تاریخ، فراعنه به طور مداوم فرمانهایی صادر میکردند مبنی بر اینکه برخی افراد یا معابد مجبور به پرداخت مالیات نیستند.»
در مصر باستان، معابدی که به فرقههای مذهبی یا خدایان اختصاص داشتند، مشاغل پرسودی بودند. معابد، ثروت و منابع هنگفتی جمع میکردند که دولت از آن مالیات میگرفت، حداقل تا زمانی که از نظر سیاسی مصلحت در این بود که این کسب و کار بزرگ مذهبی از پرداخت مالیات معاف شود.
شباهتهای دیگر میان مالیات در مصر باستان و جوامع مدرن فراوان است. ثروتمندان اغلب تخفیفهای مالیاتی دریافت میکردند. مالیات ابزاری برای جلب نظر سیاسی بود. فساد بیداد میکرد و مردم از آن به ستوه آمده بودند. این نیز میراث مصر باستان است.
ویلکینسون میگوید: «این همان چیزی است که در مورد مطالعه تمدنهای باستانی جالب است: شما الگوها، فرآیندها و تکنیکهای دولتها را تشخیص میدهید. ما میتوانیم تشخیص دهیم چگونه تکنیکهای اساسی حکمرانی توسعهیافته در نخستین دولت ملی جهان هنوز در همه دولتهای ملی امروزی استفاده میشود. شاید فکر کنیم در جوامع بسیار مدرنی زندگی میکنیم، اما از نظر شیوه اعمال کنترل و اقتدار از سوی دولت، ما هنوز در عصر برنز زندگی میکنیم.»