شوهرم افسرده شده و میخواهد طلاقم بدهد
راضیه به دادگاه آمده، چون شوهرش درخواست طلاق کرده است. راضیه سه فرزند دارد و میگوید نمیداند در این وضعیت باید چه کند.
او از زندگیاش میگوید.
*چه مدتی است با همسرت زندگی میکنی؟
من و همسرم ۱۲ سال با هم زندگی کردیم. زندگی خوبی هم داشتیم. نمیدانم چطور شد که یکباره گفت دیگر نمیخواهد ادامه بدهد.
*چطور با همسرت آشنا شدی؟
فامیل بودیم. رضا از اقوام دور پدری من بود. بعد از اینکه دیپلم گرفتم به خواستگاری آمدند. آنقدر پسر خوبی بود که پدرم اصلاً صبر نکرد که من نظرم را بگویم. گفت میدانم با رضا خوشبخت میشوی و جواب مثبت را داد.
*شوهرت را دوست داشتی؟
اوایل که ازدواج کردیم احساس خاصی به او نداشتم، چون خیلی همدیگر را نمیشناختیم اما آنقدر به من محبت کرد و با مهربانی با من برخورد کرد که عاشقش شدم و زندگی برای ما خیلی شیرین شد.
*چند فرزند دارید؟
ما سه بچه داریم. خدا را شکر بچههای سالم و خوبی هستند.
*مشکل تو و شوهرت از چه زمانی شروع شد؟
راستش ما اصلاً با هم مشکلی نداریم!
*پس چرا شوهرت میخواهد تو را طلاق بدهد؟
شوهرم از دو سال قبل افسردگی گرفت. خیلی حال روحیاش بد شد. دیگر سر کار نمیرفت و با کسی معاشرت نمیکرد. کمکم وضع مالی زندگی هم بد شد و فشار بیشتری به او آمد. او را پیش دکتر بردم و گفت نوعی افسردگی حاد دارد که باید درمان شود. دارو استفاده میکرد و بهتر شده بود اما از سه ماه قبل گفت دیگر دارو نمیخورد. بعد هم گفت میخواهد من را طلاق بدهد.
*چطور شد که تصمیم به طلاق گرفت؟
میگوید به درد زندگی با من نمیخورد، حتی گفت اگر قبول کنم بچهها را هم به من میدهد. میگوید نمیتواند بچهها را بزرگ کند. خانه را هم به ما داده و رفته است.
*حالا شوهرت کجاست؟
در خانه مادرش زندگی میکند. از پدر و مادرش سن و سالی گذشته است. هرچه میگویم بیا اتاقت را جدا کن و راحت باش، میگوید نمیآیم. نمیتوانم صدای بچهها را تحمل کنم. در زیرزمین خانه پدرش میماند. میگوید میخواهم تنها باشم.
*راضی به طلاق هستی؟
نه. طلاق نمیخواهم. شوهرم اگر مدتی برای خودش تنها باشد حالش بهتر میشود. دکتر گفته نباید به او فشار بیاورم تا حالش بهتر شود.
*خانوادهات چه میگویند؟
کسی چیزی نمیگوید. راستش همه متعجب شدیم.
شوی هرت ماواد میکشد در ان زیر زمین
قرصهای صرفا مسکن تاثیرش را کرده دیگه قرص حال نمی ده می خواد بری راحت شیره بکشه
عاقبت کفر نعمت همینه ، روحت شاد مرد تو چه مقامی پیش خدا داری ؟
با درخواست طلاق از سوی شوهرت هم تمام و کمال مهریه خود و هم نصف دارایی شوهرت را در ایام زناشویی دریافت می کنی و هم می توانی زندگی جدید دیگری را از نو آغاز کنی و یا اینکه برای خودت به همراه فرزندان مستقل زندگی نمایی.
احتمالا زیر سرش بلند شده
قضاوت درست نیست؟
آن کسی که نمیشناسید، خدا خودش شفایش بدهد
بیماری افسردگی خیلی سخت است،،،،،،،
به امید زندگی شیرین در کنار همسرش @@@@
برو دنبال زندگیت گاهی جدایی بهترین راه حله
شاید خودت افسرده اش کرده ایی با کارهایت ، بالاخره همه میدانیم که زنان چه قرشته های هستند
زنان افسرده ساز
فلک زده رو اینقدر اذیت کردین فرار کرده
زن وبچه دردسری بیش نیست
هرچی زحمت براشون بکشی بازم طلبکارن وقدر نشناس
میخاد بقیه عمرشو برای خودش زندگی کنه
راحتش بزار زن
حرفهای یک مادر شوهر که زمزمه طلاق گوش پسرش می خواند لابد عکس زن جدید جیب اش گذاشته که قبلی از چشم اش افتاده. والا پسرهای الان کارت بانکی شون دست مادره
چه بیسواد .آن قرصهای مسکن دراز مدت ثابت شده روی کلیه و قلب. و فشار و.اثر میذارن ..خود استامینوفن هزار یک عارضه داره .همان بهتر تو را طلاق بده زن با فهم بگیره نه مشت مشت قرص
چه بلایی سرش آوردی که صدای بچه را هم دیگر تحمل نمیکند
مردها همشون حقه باز شدند فقط میخوان طلاق بدند برند دنبال خوشی خودشون تاریخ مصرف یک زن تموم که میشه میرند سراغ یه زن دیگه،
بنده خدا زیر بار این همه فشار مالی و مسئولیت بریده و احتمالا مورد احترام زن و بچه هاشم تیست
افسرده نشده تازه عقل اومدتوکله اش