واکنش احمد زیدآبادی به خبر تایید نشده اعلام جرم علیه او
احمد زیدآبادی در واکنش به خبر اعلام جرم علیه خود، ضمن ابراز نگرانی از تکرار تجربههای تلخ گذشته برای خانوادهاش، خواستار حضور نمایندگانی از نهاد رهبری و دفتر ریاست جمهوری در دادگاه احتمالی شد.
صابرین نیوز از اعلامجرم دادستانی علیه من به اتهام بیان اظهارات غیرواقع و نشر اکاذیب در جریان مناظرهام با شیخ مهدی طائب خبر داده است.
اطمینان از صحت و سقم این خبر در تعطیلات کنونی برای من امکانپذیر نیست، اما اگر خبر صحت داشته باشد، یادآوری چند نکته ضروری است.
یک. در این فرصت اندک دادستانی به چه طریقی کذب ادعاهای من و صدق ادعاهای آقای طائب را دریافته است؟
دو. پیگیری قضایی ادعاهای افراد به خودی خود، نه فقط مشکلی نیست بلکه من به شخصه از آن استقبال میکنم.
سه. میدانم که درخواست علنی بودن دادگاه احتمالی و یا حضور هیئت منصفه در آن، اجابت نمیشود، بنابراین درخواستم، حضور نمایندگانی از نهاد رهبری و دفتر ریاست جمهوری در دادگاه احتمالی است تا گزارش آن را به مقامهای بلندپایه منتقل کنند.
چهار. من در سالهای اخیر بارها این پرسش را مطرح کردهام که آیا یک نفر در این کشور پیدا نمیشود که به من بگوید در سال 88 من به کدامین جرم دستگیر و به کدامین گناه مورد آن نوع رفتارها قرار گرفتم، اما هیچ پاسخی از هیچکس نشنیدم. امیدارم اعلام جرم مطرح شده در رسانهها از سوی دادستانی، منجر به پاسخ روشنی به این پرسش شود.
پنج. همانطور که پیش از این هم نوشتهام تخلف و تجاوز به حقوق دیگران از سوی کارگزاران حکومتی در همهٔ نظامهای سیاسی رخ میدهد. تفاوت نظامهای سیاسی در این نیست، بلکه در نوع مواجهه با نقض حقوق شهروندان و یا ادعا و انتشار گزارشی در این مورد است. حالا خدا خواسته است که من ادعایم را در تریبونی عمومی مطرح کنم، ببینیم نوع مواجههٔ دستگاهها با آن چگونه خواهد بود.
شش. متأسفانه در مسائل سیاسی هرگاه پای دستگاه قضایی به وسط میآید، به دلیل نوع اقدامات گذشته، دل دوستان و خانوادههای افراد ذیربط به لرز میآید.
خانوادهٔ من هنوز از "سندرم زنگِخانه" به سختی رنج میبرند و همینکه پای احضار یا رسیدگی قضایی به موضوعی وسط میآید، آن را مترداف هجوم به منزل و بازداشت و بیخبری و فشار تلقی میکنند و به شدت نگران و ناامن میشوند. من امیدوارم رئیس دستگاه قضا با اجرای سند تحول تصویب شده، به این سندرم در بین خانوادههای ایرانی پایان دهد.
هفت. افراد و تیمهای متخلف، همیشه خود را پشت مقامهای عالی پنهان میکنند، چنانچه سعید مرتضوی هم چنین میکرد و بعدها مشخص شد که به شخص رهبری هم گزارش دروغ میداده است. اکنون هم فرد مشکوک و ابنالوقتی که معمولاً آتشبیار هر معرکهای است، با تظاهر به حمایت از رهبری، در بارهٔ موضوع مناظرهام با آقای طائب، بد جوری گرد و خاک میکند! هدف از این فضاسازی چیست؟ او چه نقشی در آن ماجراها داشته که از رسیدگی عادلانه به آن، به هول و هراس افتاده است؟
هشت. هدف من از طرح موضوع، انتقامجویی و یا افشاگری سیاسی نیست، قصدم فقط پایان دادن به رفتارهای غیرقانونی و برخورد با ناقضان حقوق شهروندان در هر لباس و موقعیتی و کمک به اصلاح امور در دولت آقای پزشکیان است.
حرف حق پاسخ ندارند ،فقط ميتوانند براي فرار از حقيقت هاي گذشته مردم يا أشخاص را با زنداني كردن وبا اتهامها واهي سركوب كنند
متاسفانه خود آقای زیدآبادی مخالف خیابان هستند..وگرنه اگر طبق اصل ۲۷ قانون اساسی عادت کرده بودیم در چنین شرایطی، در مخالفت با پرونده سازی علیه خود آقای زیدآبادی و تاجزاده، یک اعتراض مسالمت آمیز در چند شهر بزرگ ایران ( که در کشورهای آزاد، یک موضوع ساده است) برگزار می کردیم، با این وضعیت روبرو نبودیم..
عجب واقعا خیلی عجب
زید آبادی مغز متفکر باید در دولت ازش استفاده کنن زندان چرا؟؟؟ این شخص باید به دولت مشاوره بده
اخه یه قوه هنوز به وفاق ملی نپیوسته .
درآینده که حتی درگذشته هم چنین بوده است، منطق فایده ای ندارد مگر بخت یاری کند.انسانها وسیله اندفقط بهانه اش لازم است و باید پیداشود.
زید آبادی مرد بزرگ این فرد نخبه سیاسی هست دولت وفاق ملی باید ازش بهره ببرد نه اینکه علیه اش اعلام جرم شود
هر چی آتش و گرد و غبار و دود هست از گور... سوخته کیهان است