یک پژوهشگر حوزه علوم سیاسی و جامعهشناسی تحلیل کرد
انتظار ما از سیاست چیست؛ شکوه و عزت یا رفاه و شادی مردم، خیر عمومی، آزادی و رقابت؟/ جنگ 8 ساله با عراق چگونه نظام سیاسی ما را جهت دهی کرد و از توازن خارج کرد؟
یک پژوهشگر حوزه علوم سیاسی و جامعهشناسی به تحلیل این پرسش پرداخت که انتظار ما از سیاست چیست؛ شکوه و عزت یا رفاه و شادی مردم، خیر عمومی، آزادی و رقابت؟
محمدجواد غلامرضا کاشی، پژوهشگر حوزه علوم سیاسی و جامعهشناسی و استاد دانشگاه علامه طباطبایی در نوشته ای با عنوان «انتظار از سیاست» در کانال تلگرامی خود نوشت:
در دهه هفتاد سوال «انتظار از دین» در ذهنیت اهل فکر و نظر محوریت پیدا کرد. کاش قبل از آن سوال «انتظار از سیاست» را طرح کرده بودیم و به آن میاندیشیدیم. هر پاسخی به پرسش «انتظار از سیاست» پیامدهای تلخ و شیرین خود را در همه عرصهها به بار میآورد منجمله بر دین.
تجربه جنگ هشت ساله با عراق، پاسخی به پرسش انتظار از سیاست ساخت و پیش روی ما قرار داد: اقتدار، عزت و شکوه. نظام سیاسی با این پاسخ سامان یافت و مسیر خود را پی گرفت. ما در انتخاب میان دو گزینه «عزت و ذلت» قرار گرفتیم. پیداست که نباید تن به ذلت میدادیم و همیشه در جهت عزت و اقتدار و شکوه ملی حرکت میکردیم.
این امکان وجود داشت که به پرسش انتظار از سیاست، پاسخ دیگری میدادیم و در مقابل دوگانههای دیگر قرار میگرفتیم. «فضیلت» یک پاسخ دیگر به سوال انتظار از سیاست بود. آن را رها کردیم. فضیلت در ادبیات سیاسی به معنای اولویت بخشی به خیر عمومی در مقابل خیر یا نفع خصوصی است. اگر انتخابش کرده بودیم در میان دوگانه آنچه خیر عموم مردم را تامین میکند و آنچه نفع یک گروه خاص را قرار داشتیم.
رفاه و خوشی یک پاسخ دیگر به پرسش ما بود. آنگاه میتوانستیم در دوگانه هر آنچه موجبات رفاه و شادی اکثر مردم است و آنچه سبب رفاه و خوشی اقلی از مردم قرار داشتیم.
آزادی یک پاسخ دیگر بود. آنگاه میتوانستیم در دوگانه کاستی یا افزونی هستی آزاد تک تک شهروندان قرار داشته باشیم.
گسترش میدان رقابت یک پاسخ دیگر بود. اگر آن را اختیار کرده بودیم میتوانستیم به عرصه سیاسی به مثابه میدان بازی بیاندیشیم تا خود را در دوگانه برد و باخت بیابیم. آنگاه از یکی دو باخت، خود را نمیباختیم و آماده بازیهای بعد میشدیم.
اختیار هر پاسخی به سوال انتظار از سیاست، پیامدهای خود را به بار خواهد آورد. میتوانستیم انتخابهای دیگر کنیم و اینک در موضع پاسخگویی به پرسشهای دیگر باشیم. سخت است، اما میتوانستیم به توازن میان این همه بیاندیشیم. متاسفانه مثل کشتی بانانی عمل شد که همه چیز را هیزم سوخت حرکت کشتی میکنند منجمله بدنه خود کشتی را. اگر هم فر و شکوه و عزت نصیب ایران شده، باید پاسخ دهیم چقدر یک جامعه و حکومت فضیلتمند داریم به طوری که دلمشغول خیر عمومی مردم باشیم؟ رفاه و خوشی مردم را تا کجا افزون کردهایم؟ چقدر مردم احساس آزادی در انتخاب و مشارکت و زندگی میکنند، چقدر آموختهایم با قواعد یک بازی منصفانه در داخل، منطقه و عرصه بینالملل بازی کنیم؟
اقتدار و عزت را نمیتوان از دایره حیات سیاسی حذف کرد. اما امروز بیش از هر وقت نیازمند آن هستیم که پنجرههای دیگر را هم به پرسش انتظار از سیاست بگشائیم. نباید آنچه تاریخ پیش روی ما قرار داده، به تقدیر و زندان ما تبدیل شود. برخیزیم پنجرهها را بگشائیم.
جناب کاشی خیلی دیر شده عده ای جنگ طلب ذلت مردم را ب منافع شخصی خود ترجیح دادن و ثروتمند شدن قدرت نمایی افغان ها در ایران نمونه بارز ذلت مردم ایران است
ملتی که از دولت انتظاری داشته باشند خاک بر سر آن ملت
انتظار ما مردم ایران از سیاست عزت ورفاه همراه دین است مثل کشور های عربی حاشیه خلیج فارس که هر سه را دارند قدرت سیاسی و ارزش پول ملی و پیشرفت علم و تکنولوژی و اعتقادات دینی وصد البته رفاه مالی
زندگی انسان باابعاد مختلف شکل میگیرد،هربعدی که نادیده گرفته شود حتمآدر ابعاد دیگر تآثیر منفی خواهد داشت،واگر یک یاچند موضوع را هم بیش ازبقیه موضوعات بپردازیم ممکن است درکوتاه مدت نتایج برجسته ایی داشته باشد،ولی در ادامه مسیر تبدیل به خسارات ودر اشکال گوناگون در جامعه ظاهرمیشوند،لذا پژهشگران ودانشمندان عرصه های علوم که الوده به سیاست بازیهای رزومره نشده اند میتوانند در رفاه،سعادت وتکامل ملت وکشور خیرعمومی را پیگیری واحیا نمایند.