چالشهای انرژی و تأثیر آن بر صنعت فولاد ایران؛ صنعتی که بیش از این میتوانست رشد کند
صنعت فولاد ایران یکی از مهمترین بخشهای اقتصادی کشور است که ظرفیتهای عظیمی برای تولید و صادرات دارد. اما در سالهای اخیر، محدودیتهای انرژی به مانعی جدی برای این صنعت تبدیل شده است. محدودیتهایی که نهتنها ظرفیتهای رشد و توسعه را سرکوب کرده، بلکه زیانهای گستردهای را بر تولید و صادرات این صنعت تحمیل کرده است. این در حالی است که اگر این چالشها مدیریت شوند، ایران میتواند به یکی از بزرگترین صادرکنندگان فولاد جهان تبدیل شود.

کاهش تولید و صادرات؛ اثرات ملموس ناترازی انرژی
بر اساس گزارشها، در ۹ ماهه نخست سال ۱۴۰۳، تولید فولاد میانی کشور با کاهش حدود یک میلیون تنی مواجه شده است که ارزش آن بیش از ۴۵۰ میلیون دلار برآورد میشود. این کاهش تولید عمدتاً ناشی از محدودیتهای انرژی بوده است که منجر به افت تولید در بسیاری از واحدهای بزرگ و کوچک زنجیره فولاد شده است. در میان این شرکتها، فولاد خوزستان نیز با از دست دادن ۷۵۰ هزار تن تولید برنامهریزیشده در تابستان به دلیل قطعی برق، یکی از بزرگترین قربانیان این بحران بوده است. درحالیکه ظرفیت واقعی این شرکت، فراتر از این اعداد است و در دورههایی که محدودیتهای انرژی کمتر بوده، توانسته رکوردهای تولیدی جدیدی را ثبت کند.
محدودیتهای انرژی همچنین بر صادرات اثر منفی گذاشته است. کاهش ۳۶ درصدی صادرات شمش فولادی و افت ۱۶ درصدی صادرات اسلب، نتیجه مستقیم ناترازی انرژی و کاهش ظرفیت تولید است. در حالی که تقاضای جهانی برای فولاد ایرانی همچنان وجود دارد، تولیدکنندگان داخلی به دلیل کمبود برق و گاز، قادر به تأمین این تقاضا نیستند. فولاد خوزستان بهعنوان یکی از اصلیترین صادرکنندگان فولاد کشور، در شرایط عادی میتوانست سهم بیشتری از بازارهای جهانی را به خود اختصاص دهد، اما با اعمال محدودیتهای پیدرپی، این فرصت از بین رفته است.
خسارات مالی؛ رقمی که میتوانست صرف توسعه زیرساختها شود
محدودیتهای انرژی علاوه بر کاهش تولید و صادرات، خسارات مالی هنگفتی را نیز به صنعت فولاد تحمیل کرده است. برآوردها نشان میدهد که در ۹ ماهه نخست سال ۱۴۰۳، خسارت وارده به این صنعت از محل کاهش تولید و اختلال در روند صادرات، بیش از ۱۰۰ هزار میلیارد تومان بوده است. این رقم معادل بودجه ساخت چندین نیروگاه بزرگ برای تأمین پایدار برق صنایع است.
اگر دولت بهجای اعمال محدودیتهای شدید، در طول سالهای گذشته سیاستی برای توسعه زیرساختهای انرژی اتخاذ میکرد، امروز نیازی به خاموشیهای گسترده در صنایع نبود. فولاد خوزستان که در سالهای گذشته برنامههایی برای توسعه پایدار تولید از طریق سرمایهگذاری در نیروگاههای اختصاصی خود داشته، همچنان با موانعی در مسیر اجرای این طرحها مواجه است. اگر مسیر احداث نیروگاههای اختصاصی برای فولادسازان هموارتر شود، بسیاری از این مشکلات بهصورت ریشهای برطرف خواهند شد.
سهم صنعت فولاد از مصرف برق کشور تنها ۷ درصد است، اما در زمان اعمال محدودیتهای انرژی، همین بخش کوچک بیشترین ضربه را متحمل میشود. درحالیکه ۶۰ درصد برق کشور در بخش خانگی مصرف میشود و بسیاری از کشورهای صنعتی، مصرف انرژی را بهصورت بهینه مدیریت کردهاند، در ایران فشار محدودیتها عمدتاً بر صنایع تولیدی تحمیل شده است. ادامه این روند نهتنها به رشد اقتصادی کشور ضربه میزند، بلکه چرخه تولید و عرضه مواد اولیه برای صنایع پاییندستی مانند خودروسازی، ساختمانسازی و لوازم خانگی را نیز مختل میکند.
در چنین شرایطی، فولاد خوزستان که بهعنوان یکی از بزرگترین تأمینکنندگان فولاد کشور نقش اساسی در زنجیره تأمین صنعتی ایران دارد، نمیتواند به تعهدات خود در بازارهای داخلی و خارجی عمل کند. این شرایط نهتنها بازارهای صادراتی را از دسترس ایران خارج میکند، بلکه بر کل زنجیره تأمین فولاد تأثیرگذار خواهد بود و حتی قیمت تمامشده بسیاری از کالاها را افزایش خواهد داد.
ادامه این وضعیت و تأخیر در ارائه راهکارهای عملی، هزینههای جبرانناپذیری برای اقتصاد ایران خواهد داشت. در حالی که کشورهایی مانند چین، هند و ترکیه در حال توسعه زیرساختهای انرژی خود برای رشد صنایع فولادی هستند، ایران با محدودیتهای تحمیلی در حال از دست دادن مزیتهای رقابتی خود است.
اگر دولت از فولادسازان انتظار احداث ۱۰ هزار مگاوات نیروگاه را دارد، علاوه بر تسهیل مسیر احداث، باید اجازه تولید پایدار را به این صنعت بدهد. تنها راهحل منطقی برای جلوگیری از خسارات بیشتر، سرمایهگذاری در زیرساختهای انرژی، استفاده از نیروگاههای تجدیدپذیر و اجرای سیاستهای حمایتی برای فولادسازان در مسیر تأمین انرژی پایدار است.
صنعت فولاد ایران با داشتن ظرفیتهای عظیم، توان افزایش تولید و صادرات خود را دارد، اما محدودیتهای انرژی به بزرگترین ترمز این صنعت تبدیل شده است. تجربه فولاد خوزستان نشان میدهد که هر زمان موانع انرژی کمتر بوده، این شرکت توانسته رکوردهای جدیدی در تولید و فروش ثبت کند. اما ادامه محدودیتها در تابستان و زمستان، تنها به افزایش زیانهای مالی، کاهش تولید ناخالص داخلی و آسیب به صنایع پاییندستی منجر خواهد شد. اگر دولت بهدنبال رشد اقتصادی و افزایش تولید ملی است، باید رفع محدودیتهای انرژی را بهعنوان یک ضرورت اقتصادی در اولویت قرار دهد، نه یک گزینه قابلچشمپوشی.