علم اقتصاد چیست؟
اقتصاد دانشی است که موضوع انتخاب، کمیابی و تخصیص منابع را بررسی میکند. این علم به تحلیل تصمیمگیری افراد، شرکتها و دولتها در مواجهه با محدودیت منابع میپردازد و به درک بهتر این فرایندها کمک میکند.

اقتصاد شامل شاخههای متنوعی است که هر یک به بررسی ابعاد و مقیاسهای مختلف پدیدههای اقتصادی میپردازند. در تقسیمبندیهای کلاسیک، اقتصاد به دو حوزه اصلی خرد و کلان محدود میشد. با این حال، در مطالعات نوین، شاخههایی مانند اقتصاد رفتاری، شهری، زیستمحیطی، کشاورزی و توسعه نیز به این حوزه افزوده شدهاند.
امروزه، سه شاخه اصلی اقتصاد شامل اقتصاد کلان، خرد و رفتاری است. اقتصاد کلان به تحلیل عملکرد کلی جامعه از منظر اقتصادی میپردازد، در حالی که اقتصاد خرد، تصمیمات افراد و کسبوکارها را بررسی میکند. اقتصاد رفتاری نیز با رویکرد روانشناختی، نحوه تصمیمگیری درباره پدیدههای اقتصادی را تجزیه و تحلیل میکند. در ادامه به این مفاهیم بیشتر پرداخته میشود.
اقتصاد کلان
اقتصاد کلان به تحلیل عملکرد کلی یک جامعه، چالشهای اقتصادی و راهکارهای دستیابی به اهداف کلان میپردازد. این شاخه بر عواملی مانند تورم، رکود، بیکاری، رشد اقتصادی و تاثیر سیاستگذاریها بر وضعیت کلی اقتصاد تمرکز دارد.
مهمترین شاخصهای اقتصاد کلان شامل تولید ناخالص داخلی (GDP)، تولید ناخالص ملی (GNP)، نرخ بهره بانکی، نرخ بیکاری و شاخص قیمت (PI) هستند که هر یک نمایانگر وضعیت کلی اقتصاد هستند.
دولتها و بانکهای مرکزی برای دستیابی به اهداف کلانی مانند رشد اقتصادی، اشتغال کامل و ثبات، سیاستهای پولی و مالی را تدوین میکنند. سیاستهای پولی که در حوزه اختیارات بانکهای مرکزی است، با هدف کنترل عرضه پول، نقدینگی، تورم و رشد اقتصادی اجرا میشود و از ابزارهایی نظیر تغییر نرخ بهره و عملیات بازار باز بهره میگیرد. سیاستهای مالی که توسط دولتها تعیین میشوند، با استفاده از ابزارهایی مانند نرخ مالیات و مخارج دولتی، تقاضای کل را در اقتصاد تنظیم و هدایت میکنند.
اقتصاد خرد
اقتصاد خرد به بررسی رفتار و انگیزههای افراد، خانوارها و بنگاهها در تصمیمگیریهای اقتصادی میپردازد و بر دو مفهوم کلیدی عرضه و تقاضا استوار است.
در اقتصاد خرد، رابطه میان قیمت و عرضه مستقیم است، به این معنا که با افزایش قیمت، عرضه نیز افزایش مییابد. در مقابل، قیمت و تقاضا رابطه معکوس دارند، یعنی با افزایش قیمت، تقاضا کاهش پیدا میکند.
در اقتصاد خرد، دولتها و نهادهای قانونگذار از طریق سیاستهای تثبیت و تضمین قیمت، برای حمایت از تولیدکنندگان و مصرفکنندگان و افزایش رفاه عمومی مداخله میکنند.
در سیاست تثبیت قیمت، سقفی برای قیمت برخی کالاها تعیین میشود تا از کاهش تقاضای آنها جلوگیری شود. در مقابل، سیاست تضمین قیمت با تعیین کف قیمتی مشخص، از تولیدکنندگان در برابر افت شدید قیمت محصولات حمایت میکند.
آشنایی با اقتصاد رفتاری
اقتصاد رفتاری یکی از شاخههای نوین اقتصاد است که به تاثیر عوامل روانشناختی، اجتماعی و هیجانی بر تصمیمگیری افراد و گروهها در موقعیتهای اقتصادی میپردازد. این شاخه ترکیبی از اقتصاد و روانشناسی است و برخلاف فرضیات اقتصاد سنتی، افراد را همیشه منطقی و خوددار نمیبیند. تحقیقات نشان دادهاند که تصمیمات افراد غالبا با منطق و عقلانیت مطابقت ندارد.
این شاخه از اقتصاد به کسبوکارها و سازمانها کمک میکند تا علل و پیامدهای انتخابهای غیرمنطقی مشتریان را شناسایی کرده و راهحلهایی برای بهبود آنها ارائه دهند. بر اساس اقتصاد رفتاری، انسانها موجوداتی منطقی هستند، اما تصمیمات آنها تحت تاثیر سوگیریهای شناختی و ترجیحات رفتاری قرار میگیرد.
نظریه اقتصاد کلاسیک
اقتصاد کلاسیک یکی از نظریههای برجسته در تاریخ علم اقتصاد است که با تاکید بر قوانین طبیعی بازار و آزادی اقتصادی، نقش مهمی در تبیین پدیدههای اقتصادی و رفتارهای انسانی ایفا کرده است. نظریه اقتصاد کلاسیک به عنوان بنیانگذار اقتصاد مدرن شناخته میشود و تاثیر آن هنوز در تحلیلهای اقتصادی معاصر مشاهده میشود.
اقتصاددانان کلاسیک مخالف دخالت دولت در بازار بودند و تجارت آزاد و رقابت را به عنوان عوامل اصلی رشد اقتصادی میدانستند. هرچند نظرات آنها در برخی موارد متفاوت بود، اما همگی بر لزوم جایگزینی نظامهای اجتماعی مبتنی بر طبقات با ساختارهای شایستهسالاری تاکید داشتند.
این مکتب بر اصولی همچون حداقل کردن دخالت دولت، تأکید بر منافع شخصی بهعنوان انگیزه رفتار اقتصادی و هماهنگی منافع فردی و اجتماعی تاکید دارد و معتقد است که بازارهای آزاد قادرند منابع را بهطور طبیعی تخصیص داده و تعادل اقتصادی ایجاد کنند. اقتصاد کلاسیک همچنین بر رشد اقتصادی بلندمدت و اهمیت فعالیتهای اقتصادی و منابع برای ایجاد ثروت تاکید میکند.
آشنایی با علم اقتصاد به افراد کمک میکند تا بتوانند تصمیمات مالی و اقتصادی آگاهانه تری بگیرند و درک بهتری از روندهای اقتصادی جامعه و آثار آن بر زندگی روزمره خود داشته باشند.
اقتصاد مال آدم نیست.
اقا اجازه ؟ علم اقتصاد علمی است که یک نابغه در ایران بنام محسن رضایی استاد تمام ان است که با نشان دادن یک اسکناس ۱۰۰۰ تومانی مدعی شد کا اگر دولت بدست انها بیفتد این اسکناس سومین پول با ارزش جهان خواهد کرد !؟ اما دولت بدست شان افتاد ولی ارزش پول ۱۰۰۰ برابر دیگر سقوط کرد ! یادش بخیر یک نظریه نغز دیگر هم جهت حل مشکلات اقتصادی ارائه داد وان اینکه با حمله به نیروهای امریکایی در خلیج فارس چند هزار از انان را به اسارت گرفته وسپس برای ازاری هریک یک میلیون دلار از امریکایی ها بگیریم و خرج اقتصاد و معیشت مردم کنیم !؟