استاد رضا زدوار، خادم زوار اربعین نستعلیق
نستعلیق حرمت کلمه است و کلمه نوشداروی چکیده شده از بوی تلخ مرکب ایرانی بر اندام بیاض آهارمهره های بی ماوا است.

نستعلیق سرشته شده از سیاهیهای پوستین تاریخ شلاق خورده از هجوم تاریکی و استبداد است، که اینک روشنایی و نور را به چله نشسته است.
فرزندان نستعلیق، کاتبان اسفار تاریکی به نور و سیاهی به سپیدی در همیشه تاریخ بوده اند که پرواز را در خاطر کلمه و صفحه چون «سه چکانه» های شالیزارها و عطر لاله زارها بر دشتهای بی کران، به ثبت رسانده اند.
رضا زدوار، بختیاری، ایذه ای و فرزند نستعلیق است که چون «برزگران» و «میرمات» های دشت ها و گندم زاران دامنه های «مونگشت» و «الهک» کلمه را به کمند «داس» و «کنک» کشانده است تا خوشنویسی را صاحب فرمهای دلالت گر معنا کند و زبان تصویر را در رشحه رشحه های کلمات نستعلیق جریان سازد.
استاد رضا زدوار به عنوان اولین خوشنویس ایذه ای در اواخر دهه شصت و اوایل دهه هفتاد توفیق حضور در عالی ترین سطوح آموزشی هنر خوشنویسی و کلاسهای استاد امیرخانی و استاد شیرازی را به دست آورد و در مدت کوتاهی به واسطه ی نبوغ و استعداد سرشار خود موفق به کسب گواهینامه ممتاز از انجمن خوشنویسان ایران گردید.
زدوار در سال ۱۳۷۲ با حکم رییس وقت شورای عالی انجمن مذکور (استاد غلامحسین امیرخانی) مامور به تأسیس انجمن خوشنویسان ایذه به عنوان سومین انجمن خوشنویسان استان پس از شهرهای اهواز و دزفول گردید.
هنر خوشنویسی در ایذه تا قبل از تاسیس انجمن خوشنویسان در این شهرستان وجود خارجی نداشت و فهم و درک از خوشنویسی بیشتر کاربردی و به صورت خطاطی های ذوقی و در خدمت تابلو نویسی و تراکت نویسی های تبلیغاتی آنهم در سطحی بسیار نازل و ابتدایی بود و رضا زدوار با تأسیس انجمن رویکردی نوین، عالمانه و هنرمندانه به خوشنویسی را در این منطقه محروم به کار بست.
شروع این حرکت با سختی هایی از جنس سختی های همه ی رفرم ها و تحرکات جریانساز همراه بود و طبیعی بود که در این مسیر سنگلاخی با ناملایمتی ها و سختی های بسیاری مواجه گردد. کما اینکه برخی از سر بغض نابخردانه کوشیدند تا با تبلیغ نامهای غریب، نامنحوس و بیگانه با خوشنویسی را بر کرسی خوشنویسی در ایذه و منطقه بنشانند و با گل آلوده کردن مرکب های خوشنویسی، هنرجویان مستعد را به بیراهه بفرستند.
پس از تأسیس انجمن خوشنویسان ایران، -شعبه غیرشورایی و تک نفره ایذه- جوانان مستعد ایذه ای محل و ماوای قابل اتکا و قابل پذیرشی در کلاس ملی برای یادگیری اصولی خوشنویسی یافتند و در اندک زمانی استعدادهای خود را شکوفا و به خیل هنرمندان خوشنام این هنر عظیم و مقدس پیوستند.
شهر ایذه پس از این حرکت کم نظیر، چنان بر سر زبانها افتاد که علاقمندان به هنر خوشنویسی از سایر شهرهای استان و استان های همجوار هم خود را به کلاسهای استاد زدوار می رساندند به گونه ای که امروز می بینیم استادان برجسته و پرشماری در عرصه خوشنویسی منطقه و کشور از این فرایند ارزشمند و افتخار آمیز برخاسته اند که هرکدام چون ستاره ای پرفروغ در آسمان هنر درخشان هستند.
فعالیت های رضا زدوار به عنوان یک خوشنویس صاحب انجمن و صاحب مکتب تنها به شهر ایذه منتهی نشد و پس از حضور در کلانشهر اهواز تکانه های موثری هم به خوشنویسی استان و کشور وارد نمود که امروزه می بینیم خوزستان به عنوان یک قطب ماندگار در هنر خوشنویسی و هنرهای تجسمی مطرح شده است.
رضا زدوار علاوه بر فعالیتهای موثر خود در ایذه و استان خوزستان به یکی از پایه های خوشنویسی و هنرهای تجسمی کشور هم مبدل گشت و ضمن انتخاب و عضویت در شورای عالی انجمن خوشنویسان ایران، چندسالی هم به عنوان نماینده وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در این انجمن، خدمت گذار جامعه ی خوشنویسی و خادم زوار اربعین نستعلیق است.
این استاد صاحب نام خط نستعلیق و سیاه مشق نویسی، در سالیان عمر با برکت خود صاحب صدها اثر بینظیر خوشنویسی و برگزار کننده ی دهها نمایشگاه انفرادی و صدها نمایشگاه گروهی در سطح ملی بوده است که بیان و شرح تک تک آنها در این مقال نمی گنجد.
استاد زدوار را بدون شک باید موثری ترین خوشنویس استان خوزستان دانست که علارغم تمام نامهربانیها و حسادتهای پوچ، هیچ وقت برای به ثمر نشاندن خوشنویسی اصولی و درست در ایذه و استان پا پس نکشید.
به امید روزی که هرچیز در جای خود مورد بررسی قرار گیرد و تلاشهای نابخردانه برای حاکم نمودن جریانهای غلط هنری و ثبت نمودن نامهای اشتباه نافرجام بماند.