این ۴ گروه مخالف جدی مذاکره ایران و آمریکا هستند/ مخالفان دولت، تحریم را مرغی می دانند که تخم طلا می گذارد
شرایط خاص اقتصادی کشور در دوران تحریم موقعیتی ممتاز برای گروهی از متنفذان ایجاد کرد که با ادعای دور زدن تحریم، امتیازات انحصاری ارزشمندی برای خود و وابستگانشان فراهم کنند. بهاینترتیب طبقه مرفه و قدرتمندی شکل گرفت که اینک از آنان با عنوان کاسبان تحریم یاد میشود.

تداوم تحریمهای ظالمانه در طول چند دهه گذشته فرصت رشد و شکوفایی را از اقتصاد ملی گرفته و بخش درخورتوجهی از جمعیت کشور را به زیر خط فقر رانده است.
در طول چند سال گذشته جریان تندرو در سپهر سیاست کشور مدعی بیاثر بودن مطلق تحریمها و حتی مفیدبودن آن به حال اقتصاد ملی بود. اما به دنبال اثبات بیرنگبودن یا حداقل کمرنگبودن حنای جریان تندرو برای بسیاری از سیاستمداران متنفذ کشور، دور جدیدی از سیاستورزی برای مقابله با تحریمها و بازگرداندن کشور به شرایط ثبات و رشد اقتصادی آغاز شد.
دولت چهاردهم با اعلام آمادگی برای مذاکره رویارو و کاهش تنشها وارد میدان شد، اما برخی کانونهای سیاسی و اقتصادی مصمم به کارشکنی و مانعتراشی در این مسیر هستند.
این کانونها را بهعنوان چهار ضلع مربعی میتوان تصور کرد که مدافع و مشوق رویکرد مخالفت با مذاکره و هر اقدامی هستند که منجر به کاهش فشار تحریمها بشود. این چهار ضلع را به شرح زیر میتوان ترسیم کرد:
۱- جریان سیاسی رقیب دولت: فضای رقابت سیاسی در کشور بسیار غبارآلود است. برخی فعالان سیاسی اهداف جناحی و حزبی را بسیار بالاتر از منافع ملی ارزیابی کرده، و در طول دهههای گذشته با هدف جلوگیری از موفقیت دولت وابسته به حزب رقیب، و با نادیدهگرفتن منافع ملی وارد میدان شدهاند.
این جریانها اینک نگران هستند که دولت چهاردهم بتواند با اصلاح مسیر تعامل با جهان، کشور را از بحران اقتصادی خارج کند، و با بهبود وضع معیشت مردم بهاصطلاح محبوبالقلوب شود. همانگونه که در ماههای آخر دولت دوازدهم و با هدف تأثیرگذاری در انتخابات خرداد ۱۴۰۰ نگذاشتند مسیر دیپلماسی برای حل معضلات کشور طی شود.
۲- جریان تندرو: این جریان به عنوان بخشی از جریان سیاسی رقیب دولت چهاردهم، همواره مُبلغ این باور بوده که ایران باید وضعیت جنگی با قدرتهای استکباری غرب را حفظ کرده و نگران تبعات آن برای اقتصاد ملی نباشد. حتی همین چند روز پیش روزنامه کیهان پیشنهاد داد که باید تنگه هرمز را بسته و از معاهده انپیتی خارج بشویم. ادعای این جریان همیشه این بوده که علت بروز مشکلات اقتصادی کشور تحریم نیست. با این حال آنان در دورانی که تمام ارکان اجرائی کشور در اختیارشان بود، در مقابل وعده فتح قلههای پیشرفت، حتی یک تپه حقیر و تسطیحشده هم تحویل ندادند. آنان اینک نگران این هستند که موفقیت دولت چهاردهم در مهار تنش، این تفکر را بیشازپیش منزوی بکند و اندک حامیان بازمانده را هم از اطرافش پراکنده کند.
۳- برخی سخنوران در سالهای گذشته مدام بر طبل تنش با آمریکا کوبیدهاند. آنان گفتهاند هرگونه کوتاهآمدن در مقابل دشمنان منجر به گرفتن امتیاز نمیشود، زیرا طرف مقابل امتیازات بیشتر خواهد خواست. این در حالی است که اصولا میدان دیپلماسی میدان امتیازدادن و امتیازگرفتن است و بدون امتیازدادن، امتیازگرفتن هم میسر نمیشود. ازاینرو اگر تیم مذاکرهکننده بتواند شرایط مطلوبی برای کشور تأمین کند، بطلان این نگرش که در طول سالهای گذشته خسارت جدی به اقتصاد ملی زده، اثبات میشود.
۴- شرایط خاص اقتصادی کشور در دوران تحریم موقعیتی ممتاز برای گروهی از متنفذان ایجاد کرد که با ادعای دورزدن تحریم، امتیازات انحصاری ارزشمندی برای خود و وابستگانشان فراهم کنند. بهاینترتیب طبقه مرفه و قدرتمندی شکل گرفت که اینک از آنان با عنوان کاسبان تحریم یاد میشود. پیدایش این طبقه مرفه فقط و فقط در گرو وجود تحریمها و تداوم آن بوده است. برای درک بهتر این ماجرا کافی است به این نکته بیندیشیم که اگر نفت ایران تحریم نمیشد و به صورت شفاف در بازار جهانی از طرف شرکت نفت عرضه میشد، چگونه فلان نورچشمی تازهکار در مدت چند سال با کمترین سرمایه ممکن و فقط با استفاده از رانت «سهمیه فروش نفت» آنهم به صورت نسیه چندین نفتکش غولپیکر را تصاحب میکرد؟
در چنین شرایطی طبعا لغو تحریمها لطمه سنگینی به این کسبوکارهای رانتی میزند و تعجبی ندارد که گروه برخورداران از این قبیل امتیازها همچنان بر طبل جنگ و تنش بکوبند تا مبادا فشار تحریمها کاهش بیابد.
به طوری که ملاحظه میشود گروهی که به رویکرد باقیماندن کشور در شرایط جنگی باور دارند، حتی در شرایط دشوار کنونی هم حاضر به رهاکردن این اسب مرده نیستند؛ اسبی که باید مدتها پیش از آن پیاده میشدند. گروهی دیگر هم شرایط تحریمی را مانند مرغ تخمطلا ارج مینهند که اگر دشواری فراوان برای مردم ایجاد میکند، برای آنان تخم طلا هدیه میدهد، و طبعا حاضر نیستند بهراحتی به بریدن سر این مرغ گرانبها رضایت بدهند.
مربع نه به مذاکره در گذشته آنچنان بزرگ بود که بسیاری از سیاسیون کشور را در خود جای میداد، اما اینک در برخورد با عالم واقع آنچنان کوچک شده که در درون آن فقط برای اندکی از سخنوران گرفتار توهم جای ایستان باقی مانده است. با این حال دولت و تیم مذاکرهکننده باید با هوشیاری برنامه مذاکرات را با هدف کسب بالاترین امتیاز ممکن و حفظ منافع ملی ادامه داده و اجازه ندهند حرکات نسنجیده این جمع اندک منافع ملی کشورمان را مجددا در مخاطره بیفکند.
گروهک پایداری.. گروهک جیش الظلم.. گروهک منافقین و فرمانده هر سه گروهک نتانیاهو مخالف آرامش امنیت پیشرفت ایران و تداوم جمهوری اسلامی هستند
وظیفه روشنفکران و فرهیختگان جامعه است که نسبت به ماهیت و اهداف ضد مردمی و خلاف منافع ملی این چهار گروه در سطح گسترده روشنگری کنند روحانیون اگاه ، روزنامه نگاران و نویسندگان مسئولیتی مضاعف در این خصوص دارند .
دیگی که برای ملت نجوشد. سر سگ توش بجوشد. نابودی کاسب تحریم غیر و همت و مردانگی امیرکبیر می خواهد.