روزگار سیاه بازار کاغذ
عضو هیأت مدیره انجمن واردکنندگان کاغذ، مقوا و فرآوردههای سلولزی ایران توضیحاتی درباره وضع فعلی بازار کاغذ، دورنمای این بازار و بایدها و نبایدهای آن ارائه داده است
از اوایل امسال با جهش نرخ ارز و تغییرات عمده در تجارت خارجی کشور، بازار کاغذ هم از ترکشهای تنش ارزی بینصیب نماند و ضمن اینکه طعم گرانی را چشید، با مسائلی مانند احتکار و بازار سیاه نیز روبهرو شد. تخصیص ارز دولتی به واردات کاغذ، اصلیترین راهکاری بود که دولت برای جلوگیری از گرانی این کالای اساسی در دستور کار قرار داد؛ اما این راهکار همانگونه که قادر نبود بازار دیگر کالاها را تثبیت کند، در آرامسازی بازار کاغذ هم ناکام ماند و عاقبت ثمرهای جز توزیع رانت ارزی و سلطانسازی در بازار کاغذ نداشت. حالا روزگار بازار کاغذ که به سفیدی شهره است، سیاه شده و فعالان آن از شکلگیری سونامی بیکاری در صنایع وابسته به کاغذ خبر میدهند. محمدتقی خوشبین، عضو هیأتمدیره انجمن واردکنندگان کاغذ، مقوا و فرآوردههای سلولزی ایران، توضیحاتی درباره وضع فعلی بازار کاغذ، دورنمای این بازار و بایدها و نبایدهای آن ارائه داده است که در ادامه میخوانید:
از حال و هوای بازار کاغذ بگویید. بهخصوص که گفته میشود سلطان کاغذ هم از کشور فرار کرده است.
حال و روز بازار کاغذ خوب نیست. کاغذی که به سفیدی معروف است حالا تحتتأثیر مسائل مختلف ازجمله سوءاستفاده تاجرنماها روزگارش سیاه شده اما بازار کاغذ هیچوقت سلطان نداشته و هنوز هم ندارد. اینهایی که از کشور فرار کردند و تاج سلطانی به سرشان گذاشتند، تاجرنماهایی بودند که اصلا خط و ربطی به بازار کاغذ نداشتند و با رواج رانت ارز دولتی پا به بازار کاغذ گذاشتند و البته گناه کل وضعیت موجود این بازار هم بهحساب اینها نیست.
بقیه گناه این وضعیت بهحساب چه کسانی است؟
کل بازار سلولز ایران در همه حوزهها از کاغذ روزنامه و تحریر گرفته تا دستمالکاغذی و پوشک تا 1.1میلیارد یورو مصرف ارزی دارد، اما پس از مصوبه ارزی پرحاشیه دولت که مقرر کرده بود نیاز ارزی کل واردات را با دلار 4200تومانی تأمین کند خیلیها که اصلا الفبای تجارت را بلد نبودند آمدند و برای واردات ارز گرفتند و به تعهدشان عمل نکردند. بعد از این ماجراها سختگیری برای واردات بیشتر شد و در کنار مشکلات دیگر، کاهش ورود محصولات سلولزی به بازار را تشدید کردند. در کنار اینها جهش قیمتها هم به احتکار کاغذ و کمیابی آن منجر شد. علاوه بر همه اینها از 16ماه پیش قیمت کاغذ در جهان بالا رفت و عرضه کم شد. از آن طرف ما هم تحریم شدیم و مشکلات بیشتری برای تأمین کاغذ پیدا کردیم. درنهایت همه این مسائل دستبهدست هم دادند تا کار به اینجا برسد و دست کسانی که فعالیتشان نیازمند تأمین کاغذ بود در پوست گردو بماند.
از بین همه این عوامل، سهم سلطان کاغذ و تاجرنماها از آشفتگی بازار چقدر است؟
فعلا با توجه به مصوبه دولت فقط برای واردات 3ردیف کالایی کاغذ روزنامه، کاغذ تحریر و کاغذ الدبلیوسی (گلاسه نازک) ارز ترجیحی تخصیص داده میشود و مابقی باید ارز نیمایی بگیرند؛ اما وقتی بنا شد ارز دولتی به کل واردات اختصاص پیدا کند 10درصد از ارز مورد نیاز بازار سلولزی با دلار 4200تومانی تخصیص داده شد که بخشی از آن را یک سری تاجرنماها گرفتند که اصلا کاغذفروش نبودند و حالا هم در استرالیا مقیم هستند و بلافاصله پس از انتشار فهرست دریافتکنندگان ارز دولتی نیز لو رفتند. اینها از نظر میزان ارز مورد نیاز بازار کاغذ سهم زیادی ندارند اما گناهشان این است که با همین سهم کم هم باعث شدند برنامهریزیهای دولت برای تأمین نیاز بازار کاغذ محقق نشود و تب بازار بالاتر برود.
مگر بازار کاغذ واردکننده اسم و رسمدار و معتمد کم دارد که چند نفر تاجرنما ارز این حوزه را دریافت کنند؟
البته براساس قواعدی که دولت گذاشته بود لزوما نباید تاجر اسم و رسمدار برای واردات اقدام میکرد. اینها هم هر جور که وارد عمل شده بودند بعد از انتشار اسامی لو رفتند که صلاحیت ندارند و کل سرمایه ثبتی شرکتشان فقط 100هزار تومان بوده است. یکی میگفت همسایه بانک مرکزی بودند و یکی از روابط آنها با ژنهای خوب میگفت اما هر چه بود اینها از ایراد سیستم بهره بردند و به زور ارزی نگرفتند.
در این ماجرا تاجرها هم ارز دولتی گرفتند؛ مثلا براساس فهرست بانک مرکزی، شرکتی که اسم شما در هیأتمدیره آن ذکر شده نیز 2.1میلیون یورو ارز دولتی گرفته و باید کاغذ وارد میکرده. آیا این تعهدات عملی شده است؟
راستیآزمایی عمل به تعهدات برعهده بانک مرکزی و وزارت صنعت است. آن شرکتی که میگویید متعلق به برادر من بوده که من قبلا در هیأت مدیرهاش بودم و برای رعایت مسائل قانونی از آن خارج شدم؛ اما شرکت خود من هم 7میلیون یورو ارز دولتی گرفته و تماما به واردات کاغذ اختصاص داده است که اسناد واردات و توزیع و تخصیص آن نیز تماما موجود است. اعداد و ارقام را درست به یاد ندارم اما ما تا یکماه پیش نزدیک 15هزار تن کاغذ روزنامه به رسانههای دارای مجوز از ارشاد تحویل دادیم و کلا در 16ماه گذشته فقط یکبار قیمتهایمان را با مجوز دولت افزایش دادیم؛ درحالیکه میبینید خودروسازها اخیرا یکشب در میان قیمتهایشان را بالا بردند.
شما میگویید به رسانههای مکتوب کاغذ دادهای اما روزنامهها هم از نبود کاغذ گلایه دارند.
من با سند و مدرک از توزیع 15هزار تن کاغذ روزنامه حرف میزنم و روزنامهها هم درست میگویند زیرا تأمین کاغذ این همه رسانه در عهده و توان یک یا چند نفر نیست. براساس مجوز وزارت ارشاد به روزنامههای دولتی و محلی محمولههای کاغذ اختصاص دادهایم و اسناد آن را هم داریم. علاوه بر این 4500تن کاغذ هم به قیمت مصوب سازمان حمایت به تعاونی آشنا دادیم که همه انتشاراتیها آن را میشناسند. به برخی دستگاههای دولتی و حاکمیتی نیز کاغذ تحریر دادهایم که اینها هم فاکتورهای فروششان موجود است.
قیمت فروش شما چقدر است و آیا کاغذهای توزیعی شما کلا به مصرف میرسد یا سر از بازار آزاد هم درمیآورد؟
فعلا ما هر کیلو کاغذ روزنامه را 5150تومان میفروشیم و قیمت آن در بازار آزاد 7500 تا 8هزار تومان است اما هماکنون واردات کاغذ متوقف است و تقریبا تخصیص کاغذ هم متوقف شده. در مورد اینکه کاغذها از کجا سر درمیآورد، باید بگویم که ما کاغذ به شخص نمیدهیم و ملاکمان فقط مجوز ارشاد است اما مسئولیت اینکه بعد از تحویل، کاغذ سر از کجا درمیآورد برعهده ما نیست. ما که پلیس نیستیم. مملکت ناظر و قاضی دارد و خودشان خوب میدانند چطور رد تخلف را بگیرند. البته مواردی بوده که احتمال انحراف کاغذ از بازار وجود داشته اما باید به مجوز ارشاد کاغذ میدادیم و همین کار را کردهایم اما چند روز بعد از بازار خبر رسیده که کاغذهای شما بهصورت آزاد وارد بازار شده است. حقیقت اینکه برخی از عزیزان مطبوعات واقعی نیستند و یک جلد هم چاپ نمیکنند اما مجوز ارشاد دارند و بعد از تحویل کاغذ، ارشاد باید به روند کار آنها نظارت کند.
اگر واردات کاغذ متوقف شده، چشمانداز بازار چگونه خواهد شد؟
واردات کاغذ باید به فعالان این حوزه سپرده شود و ارز ترجیحی آن را هم حذف کنند. ما نمیخواهیم سلطان شویم؛ پس با ارز نیمایی کاغذ میآوریم و بازار را پر میکنیم، دولت هم یارانه هایی را که حالا به ارز کاغذ تخصیص میدهد مستقیما به مطبوعات و دستگاهها بدهد تا رانتی وجود نداشته باشد. قیمت فعلی کاغذ در بازار آزاد از قیمت واردات آن با ارز آزاد هم بالاتر است؛ پس توجه به واردات یک امر ضروری است. اگر دولت وضعیت موجود را جدی نگیرد و فکری به حال واردات نکند، رسانههای مکتوب در سال آینده با مشکل بسیار جدی تأمین کاغذ مواجه میشوند و وضعیت خوبی نخواهند داشت. همین حالا تعداد زیادی از چاپخانهها به مشکل کاغذ خوردهاند و فقط در هفته گذشته همکاران میگفتند در انتشارات شهر قم 500نفر بیکار شدهاند.
منبع: همشهری آنلاین
1981