کاسبان سیل چه کسانی هستند؟
یک پژوهشگر جامعه شناسی تغییر اقلیم گفت: سیل اخیر در ایران، علاوه بر همه مصائب، رنجها و دردهایش، هشداردهنده ظهور یک قشر جدید هم هست که میتوان آنها را کاسبان سیل نامید.
گیتی خزاعی این گروه را «کاسبان سیل» مینامد و میگوید: یک گروه از کاسبان سیل اخیر در کشور، «سدستایان» هستند که طرفداران بیچون و چرا و نامنتقد سدسازی در کشور هستند و حسرت میخورند که چرا در این سالها سدهای بیشتری نساختند و با استناد به حجم عظیم آب رهاشده در شهرها و روستاهای مورد هجوم سیل، و با اشاره به کارکرد اخیر برخی از سدهای کشور در نگهداری از بخشی از این ورودی عظیم آب، و کمک این سدها به محدود کردن ورود آب به شهرها و روستاها، زمزمه ساختن سدهای جدید، کسب اعتبارات جدید برای سدسازی، دریافت مصوبات جدید برای سدسازی، دریافت اعتبار برای اتمام سدهای نیمهتمام کشور و … را سر دادهاند.
وی تصریح کرد: باید توجه داشت که به لحاظ تمدنی، گرچه بشر تکنیک سدسازی را به عنوان یکی از راههای مهار آب ابداع کرده است، اما تعرض و تصرف حقآبه طبیعت به واسطه احداث سد هم اتهام کمی نیست که با نادیده گرفتنش بشود به سدسازیهای بیشتر در کشوری که سالهاست سدها حقآبه طبیعت را بیمحابا بلعیده و تبخیر کردهاند، تن داد.
خزاعی تاکید کرد: رویکرد غیرسیاسی در سدسازی یکی از مهمترین عواملی است که در سیاستهای جدید سدسازی در کشور باید مورد توجه قرار بگیرد.
این جامعهشناس افزود: گروه دوم کاسبان سیل اخیر، «اقلیمستیزان» هستند. اینها انکار کنندههای تغییر اقلیم هستند که با اشاره به حجم بارندگیهای اخیر، زمزمه ورود به دوره ترسالی را سر دادهاند و با نادیده گرفتن اطلاعرسانیها و گزارشهای علمی متعدد در خصوص گرم شدن زمین و منجمله خاورمیانه و ایران، گویا بنا دارند همچنان راه را برای تداوم سیاستهای ویرانگر غیر منطبق با تغییر اقلیم باز بگذارند.
خزاعی تأکید کرد: متخصصان تغییر اقلیم با دهها آمار و گزارش علمی تاکید میکنند تغییر اقلیم در ایران امری واقعی است، و ایران و خاورمیانه هم در حال گرم شدن هستند، و اگر هم پربارشیای رخ داده باشد، یافتههای علمی فعلاً این پربارشی را به عنوان یک رخداد اقلیمی میبیند و وقوع آن را به عنوان یک روند اقلیمی تأیید نمیکند.
وی ادامه داد: برای مدیریت کمآبی و پرمصرفی آبی کشور، همچنان چارهای جز اجرای سیاستهای انطباق با تغییر اقلیم وجود ندارد. راهحل مدیریت کمآبی، نه امید بستن به ورود به دوره ترسالی، بلکه همچنان تلاش برای توسعه همهجانبه جامعه تابآور در مقابل تغییراقلیم و کمآبی و مجاب کردن دولت به اجرای فوری «طرح جامع انطباق با تغییر اقلیم» است.
این جامعهشناس با بیان اینکه گروه سوم کاسبان سیل، «سیلپیمایان» هستند، توضیح داد آنها مدیران قلابی و متظاهری هستند که سیل و مصیبت و رنجدیدگی مردم را به ابزاری برای پنهان کردن مدیریت ناکارآمد خود و کاستیهای حکمرانی آب و منابع طبیعی در کشور تبدیل کردهاند و با طرفداری از مدیریت فشل، مانعی جدی برای شکلگیری مدیریت خردمندانه و عقلانی در کشورند و با نمایشگریهای مضحک، رفتارهای شعاری و غیرعقلانی را به جای رفتارهای اصیل مدیریتی جا میزنند تا کمتوانی مدیریتی خود و کمتابی کشور در مقابل بحرانها را لاپوشانی کنند.
خزاعی گفت: برای عبور از مرحله ناکارآمدی و کمکارآمدی، و ارتقای کیفیت حکمرانی در کشور، هیچ راه و چارهای جز روی آوردن به مدیریت عقلانی و هوشمند و جایگزینی «مدیریت مخاطرهمحور» به جای «مدیریت بحرانمحور» در مدیریت رخدادهای طبیعی نیست، او تنها راه تقویت مدیریت در کشور را تمرکز بر «ارتقای تابآوری جامعه» به جای رویکرد مدیریتی «بستهمحور» و جایگزینی رویکرد مدیریتی «پیشگیری و آمادگی» به جای رویکرد مدیریتی «جبران خسارت» عنوان میکند.
وی گروه چهارم کاسبان سیل را «پروژهیابان» عنوان کرد و گفت: آنها مقاطعهکاران، و پروژهسازهای حرفهای کشور هستند که هنوز سامانههای بارشی از آسمان ایران عبور نکردهاند، قلاب پروژهیابی و پروژهسازیشان را در موج خروشانِ گلآلود سیلاب درافکندهاند و برای بازسازی آنچه خود مکرر میسازند و ویران میکنند و باز میسازند، اعلام آمادگی کردهاند. نتیجه سیل برای اینها، پروژههای بیشتر و برای ایران آسیبپذیری بیشتر، کاهش تابآوری و کمتابی بیشتر جامعه در مقابل حوادث طبیعی، و هدررفت بودجه آبرفته و اندک عمرانی کشور است.
دولت هم البته در نهایت مجبور خواهد شد آنچه از دزد «سیل» باقی مانده را به رمال «پروژهیابها» و «پروژهسازها» بدهد تا بتواند مطالبات عمرانی مردم را پس از این ویرانی هولناک زیرساختها، یکجوری «جمعوجور» کند.
خزاعی در پایان گفت: این فهرست را همچنان میتوان ادامه داد. او تاکید کرد تعداد گروههایی که ذیل کاسبان سیل قرار میگیرند، و برشمردن ویژگیهایشان مهم نیست، بلکه آنچه مهم است، هشیاری ماست که در این وانفسای واماندگی و درماندگی سیل و سیلاب، با مطالبه «جامعه تابآور» و مدیریت کارآمد، علمی و عقلانی، کام کاسبیکردنشان را تلخ کنیم.
منبع: مهر
1981