۱۶ آذر و میهندوستان غیور این روزگار
دکتر سعید زیباکلام/ استاد بازنشسته گروه فلسفه دانشگاه تهران
نمیخواهم بدین موضوع بپردازم که چرا در 16 آذر، دانشجویان غیرتمند شجاع میهندوست دانشگاه تهران به سفر ریچارد نیکسون، معاون رئیس جمهور آمریکا، اعتراض داشتند و چرا نیروهای نظامی رژیم کودتا آنها را به رگبار بسته، 3 تن از آنان به شهادت رساندند. در این روزگارِ تیره و نکبتبار که بسیاری از فعالان سیاسی و رسانهای در روز روشن، گاه بطور ضمنی و گاه بطور علنی، مشغول غسل تعمید جهانخواران مکّار غربی هستند و راه را برای بازگشت و سیطره غربیان هر چه بیشتر تمهید و فراهم میکنند، بیشتر لازم میدانم این قبیل رویکردهای مشکوک و دستکم سوالانگیز را تشریح کنم تا گامی کوچک در راه اعتلای فرهنگ آن غیورمردان شریف شهید بردارم. امروزه در میان برخی از جناحها این سیاست راهبردی مداوم تبلیغ میشود که سیاست خارجی ایران بر محور تنشآفرینی و دشمنتراشی بنا شده و حال آن که هیچگاه نه سیاست راهبردی ثابت فراحزبی براندازانه رژیمهای متوالی آمریکا در ۴۴ سال گذشته تبیین میشود و نه سیاستهای سیطرهطلبانه منطقهای اعلام و اعمالشده آمریکاییان.
یکی از سیاستهای ذیل سیاست بالادستی فوق اینست که مدام بزرگترین ریشه اقتصادی و معیشتی مردم را بدون ارائه هیچگونه آمار و ارقامی، تحریمهای آمریکا معرفیکنند. این فعالان هیچگاه فساد نهادینه شده در میان مقامات و رانتخواریهای گسترده و تبعیضها و سوءمدیریتهای وسیع را نه به عنوان بزرگترین عامل مشکلات و نابسامانیهای معیشتی مردم، که حتّی یکی از عوامل مهم و موثر هم ذکر نمیکنند، بطوریکه به گفتة یکی از آنها« مردم کوچه و خیابان ... با اضطراب و نگرانی برای رفع تحریمها لحظهشماری میکنند.
یکی از سیاستهای دیگر ذیل سیاست بالادستی فوق اینست که تحریمها تحت هر شرایطی باید برداشته شود و برای این هدف، نظام تحت هر شرایطی و با هر قید و شروطی باید مذاکره کند. بالاخره، مذاکره لابد و لاجرم باید به توافق منجر شود. در این صورت، اگر مذاکرات به توافق منجر نشود اولا این عدم توافق را باید شکست دانست و ثانیا علت آن شکست هم واضح است که ایران است! ملاحظه کنید: «آقای رئیسی و دولتش موظفند مسئولیت شکست مذاکرات را به عهده بگیرند».
این فضاسازیهای خام و شستهرفته پوپولیستی ابدا کار سختی نیست. کار دشوار و صعب اینست که سالها اتاقهای فکر برجسته سیاستگذاری در حوزه سیاست خارجی آمریکا رصد شود و تحلیلهای کارشناسان ارشد عرصة امنیتی و راهبردی آن اتاقهای فکر با دقت خوانده شود و دیده شود که حتی یک نفر از آن کارشناسان و یک نفر از سیاستمداران فعلی و سابق و اسبق آمریکا ”عدم توافق“ را شکست اعلام نمیکنند و از این مهمتر، آن باصطلاح شکست را هم روی پیشانی دولت بایدن نمیچسبانند! که بر عکس! هیچیک از این 2 گروه بسیار پرنفوذ آمریکایی از ضرورت هرگونه توافق دفاع نمیکنند. از این هم بنیانیتر، آنها مطلقا از برداشتن نظام تحریمها هیچ سخنی نمیگویند!
اینک اندیشه کنیم چگونه از میهندوستان غیورمان در 16 آذر 1332 که آن گونه برای استقلال و عزّت ایران جانفشانی کردند، به این نوع از میهندوستان غیوری رسیدهایم که هماهنگ و منظم در حال تدارک سیطره ذلتبار ضداستقلالی و ضدآزادی و ضدجمهوریتی و ضددموکراتیک آمریکاییان در دوره رژیم کودتا هستند.
هی زززژززررررراااتت.
حیف صادق که تو برادرش باشی.
دقیقا حق مطلب را ادا کردید. ساده انگاری های نابخردانه بعضی از این آقایان آب در آسیاب دشمن ریختن است. مشگل کشور ما داخلی است و باید در داخل حل بشود. رانتخواری، فساد و سو مدیریت. تا این مشگلات را حل نکنیم انتظار توسعه پایدار بی فایده است.