«یار کشی» خانوادهها هنگام بروز مشکلات زوجین
یک دانشیار دانشگاه و روانشناس گفت: برخی زوجین حتی در تصمیمگیریهای ریز به والدین خود رجوع کرده و در این میان خانوادهها به لحاظ عاطفی درگیر بحران رابطه زوجین شده و بعضا کار به قطبی شدن روابط، یار کشی و بروز مشکلاتی از این دست میکشد.
دکتر علیرضا آقایوسفی درباره ضرورت حفظ استقلال زوجین پس از ازدواج به منظور جلوگیری از بروز اختلافات احتمالی میان همسران و خانوادهها، اظهار کرد: توضیح دادن جزئیات زندگی مشترک به خانوادهها، معمولا از سوی زن و شوهرهایی رخ میدهد که به والدین خود وابستگی زیادی داشته، ساختار شخصیتی ناپخته و نسبتا ضعیف و تلقین پذیری دارند و ثبات هیجانی آنها کم است. معمولا در نهایت نیز کار این زوجین به مشاجرات و تعارضات جدی زناشویی کشیده شده و هیچگاه به سمت رابطه سالم و خوشبختی پیش نمی روند چراکه والدین درگیر جزئیات رابطه زناشویی زوجین شده و نظرات و راهنمایی هایشان هیچ تاثیری در بهبود رابطه زن و شوهر نخواهد داشت.
آقایوسفی معتقد است که زن و شوهرهایی که با رجوع به والدین و توضیح دادن اتفاقات رخ داده در رابطه زناشویی به آنها در پی اعمال نظر والدین در کارهای کوچکی نظیر رفتن به سفر و مهمانی هستند، در واقع به لحاظ هیجانی ناپایدار بوده، توانایی کنترل هیجانات و تصمیمگیری درست را نداشته و شخصیت ضعیفی دارند.
این دانشیار دانشگاه، مشکل اصلی زوجینی که ریز به ریز اتفاقات و مسائل زندگی مشترک را با والدین مطرح میکنند، نداشتن مهارت "حل مساله" دانست و افزود: مساله اصلی این است که والدین در کودکی نتوانستهاند روش حل مساله درست را به فرزندان خود بیاموزند و از این رو در زمان بروز بحرانهای این چنینی کاری از دست زوجین بر نمیآید. حتی خود والدین نیز در این شرایط نمی توانند با نظرات خود به زوجین کمک کنند چراکه آگاهی از حل مساله درست ندارند و در این میان تنها خانوادهها به لحاظ عاطفی درگیر بحران رابطه زوجین شده و بعضا کار به قطبی شدن، یار کشی و بروز مشکلاتی از این دست میکشد.
به گفته این روانشناس، اگرچه زن و شوهر وقتی ازدواج میکنند واحد مستقلی را تشکیل می دهند و گاهی پیش می آید که زوجین در مواجهه با بحران و به دلیل نا توانی در حل مشکلات، مساله پیش آمده را با والدین خود مطرح میکنند اما این امر به معنای بیان جزئیات رابطه مشترک و ریز به ریز مسائل زندگی مشترک با والدین و از سوی دیگر اعمال نظر آنها بیتوجه به نظر همسر نیست.
وی با بیان اینکه حتی در مواجهه با مشکلات بزرگ زندگی مشترک نیز معمولا کاری از دست والدین بر نمی آید و ضرورت مشاوره با یک فرد روانشناس متخصص برای زوجین احساس میشود، توضیح داد: در مواجهه با بحران نیز معمولا از دست خانوادهها کمک چندانی بر نمی آید و بیان این مسائل تنها باعث میشود خانوادهها از نظر عاطفی درگیر شده و مشکلات بیشتری نیز شروع شود، چراکه والدین هرچه که در توان داشته و بلد بودند را در طول تربیت بچهها به فرزندان خود آموختهاند و اگر در حال حاضر فرزندان توان حل مشکلات را ندارند در واقع والدین نیز نمیتوانند روش حل مساله جدیدی را به آنها بیاموزند.
آقایوسفی با تاکید بر اینکه در چنین مواقعی زوجین بدون دخالت دادن والدین در مشکلات، میتوانند برای حل بحران به مشاوران و روانشناسان مراجعه کرده و بهترین تصمیم را اتخاذ کنند، خاطر نشان کرد: زوجین باید در مراجعه به مشاور سعی در تثبیت هیجانی خود داشته باشند و از مشاوران مهارت تصمیمگیری درست را بیاموزند. روانشناسان و مشاوران تخصص کافی در این زمینه را دارند و میتوانند به افراد بیاموزند که چطور تصمیم گرفته و جنبهها و راه حلهای مختلف مساله پیش آمده را ببیند و بهترین گزینه را انتخاب کند.