خشونت پنهان علیه بدن زنان / افزایش جراحی زیبایی بدن زنان به چه معنایی است؟
مصرف گرایی در حوزه بدن و پزشکی زیبایی به اوج خودش رسیده است. عملهای زیبایی که دارد انجام میشود، محصولات لاغری و سبکهای زندگی که توسط بلاگرها و شبکههای مجازی تبلیغ میشود، همه ابعاد مصرفگرایی بدن زنان را پررنگتر و ترسناکتر کرده و میکند.
فروید دستگاه فکری و روحی آدمی را هسته ای فعال، در برابر فشار ناخواسته تحلیل می کرد. به عبارت دیگر از هر جا فشار بر آدمی فشار وارد شود، حتی به بهانه اجرای قانون، از همان جا جنبش برمی خیزد. برداشت تندروها از اسلام، تنها در حوزه سلبی و نهی بوده و هست. آنان تا اطلاع ثانوی با فشارهای وارده، جوانان کشور را از دست داده اند. از همه مهمتر، برتری فقه نسبت به اخلاق، علاوه برجوانان، زنان را نیز از آنان دور کرده است. الگوی مصرف گرایی در تندروها،به همراه نهی و سلب در برابر مردم و به ویژه جوانان و زنان، در فقدان الگوی صحیح مصرف، همه را و بهتر است بگوییم ایران را به سوی تشنگی در مصرف سوق داد. و در این تشنگی، در یک عکس العمل تاریخی نسبت به سیاست های حاکم، دچار پدیده خودبدی شد. این وضعیت همراه است با پدیده الگوی مصرف گرایی به ویژه برای زنان. آنان برای به دست آوردن قدرت خود، با الگوگیری از آموزه های بین المللی، به مخالفت با الگوی تجاری بین المللی (طبقه جدید نوکیسه) که در داخل نهادینه شده، پرداختند. و به دلیل فقدان نظریه و استراتژی ، از وجهیی دیگر شبیه آنان شدند. نیچه درست گفته بود که اگر به جنگ با بدی می روید، مراقب باشید خودتان بد نشوید.
برخی مسئولان و اغلب تندروها بدون توجه به وضعیت عدالت و تبعیض در کشور، میلیاردها بودجه کشور را صرف شال زنان کردند؛ در غیبت مبارزه با تبعیض و فساد. غفلت از این که خودشان و کشور می تواند امروز میراث دار غرب دیروز شود، امور را بدون هیچ گونه آینده نگری، به روزمرگی می گذراندند. اکنون دچار همان بیماری ای شده ایم که به قول بودریار در کتابش به نام جامعه مصرفی، « حتی نیازهای روزمره ما نیز بر اساس نشانهها و تصاویر ساخته شده است. تا حدودی این ساختار در تمامی جهان تکرار میشود.... در جامعه صنعتی، تولید، غالب است. این تولید است که جامعه را کنترل میکند. این روش، جامعه سرمایهداری نئوسایبرنتیک را تغییر داده است. اکنون بهجای تولید، بازتولید جامعه را کنترل میکند...بودریار استدلال میکند که امروزه جوامع آمریکایی و اروپایی بهمرحلهای رسیدهاند که «شکسته، ویروسی یا سرطانی» هستند. یک تکثیر بیپایان وجود دارد. همهچیز، از DNA گرفته تا ایدز و تصاویر تلویزیونی، از این الگو پیروی میکند.» در یادداشتی به بحث حجاب به عنوان کوچکترین بخش پازل تغییر اشاره کرده بودم، اکنون تغییرات بسیار بزرگتر در راه نیستند، بلکه رسیده اند. این موضوع را می توان در سخنرانی دکتر مرضیه مددی دارستانی دکتری انسان شناسی و جنسیت دانشگاه تهران و مدرس دانشگاه تحت عنوان «خشونت پنهان علیه بدن» زنان که فایل تصویری آن در کانال جرعه منتشر شده، مشاهده کرد.
عمل زیبایی یک جبر اجتماعی و خشونت نرم
او در سخنان خود حرف آخر را اول زد: « عملهای زیبایی نحوه ای جبر اجتماعی و تحمیلی به زنان» هستند. او می گوید:«این یک نوع خشونت هرچند خشونت نرم محسوب میشود. صنعت پزشکی به خصوص در حوزه جنسیتی ادعای این را دارد که دنبال دفاع از حقوق زنان است و دارد تلاش میکند زنان آزادانه برای بدنشان تصمیم بگیرند. صنعت پزشکی در حوزه جنسیتی مدعی است که دارد کمک میکند تا برابری میان زن و مرد ایجاد شود.»
این پژوهشگر حوزه زنان گفت: «اما به نظر من این عین خشونت اما از نوع آن نرم است.این خشونت متفاوت از بقیه خشونتهای ظاهری دیگر است که بر بدن زنانه اعمال میشود. خیلی وقتها خانمهایی که عملهای زیبایی انجام میدهند میگویند تصمیم گرفتهاند که بر روی بدنشان چنین عملی را انجام بدهند. آنچنان که مرسوم است به نظر میرسد این تصمیمی است که آزادانه اتخاذ شده است.»
مددی در ادامه گفت: «ولی ما میدانیم هرچند ممکن است در ظاهر این عمل خودخواسته و آزادانه اتخاذ شده باشد، اما کاملاً بر اساس جبر اجتماعی انتخاب شده و بر زنان و بدن آنان در اصل تحمیل میشود.»
بدن زنان پهنه بی دفاع مصرف گرایی و تکه تکه شده
مددی در ادامه با اشاره به این که عمل زیبایی تحت چه فشاری از سوی زنان اتخاذ می شود گفت: «انتخاب عمل جراحی زیبایی از سوی زنان تحت این فشار مضاعف انجام می شود که دائم به آنان گفته میشود برای اینکه پذیرفته بشوید ، یا زن متمدن و مدرن شناخته بشوید، نیاز دارید تا زیبا باشید. و برای این موضوع نیاز دارید که بدنتان را دستکاری کرده به طور مداوم در بدنتان تغییر ایجاد بکنید.»
او افزود: «از این رو بدن به یک پهنه بی دفاع تبدیل شده است. بدن بی دفاعی که زنان مدام به اشکالهای مختلف دارند آن را که تکه تکه و دستکاری میکنند. در همان حال گمان میکنند دارند به صورت آزادانه، اتخاذ تصمیم میکنند. در حالی که اینگونه نیست. همانگونه که مصرف گرایی در ابعاد مختلف اجتماعی ما را احاطه کرده است و در آن غوطه ور هستیم و فکر میکنیم که سبک زندگی، خوردن غذا، سبک پوشش و غیره را آزادانه انتخاب میکنیم، در همان حال باید بگویم همه اینها مظاهریست از مصرف گرایی که به اوج خودش رسیده است و ما ناخودآگاه شبیه مسخ شدگانی هستیم که بدون هیچ ارادهای به همراه این قافله مصرف گرایی هستیم و در این مسیر دائماً غرق تر و غوطه ورتر میشویم.»
این پژوهشگر حوزه زنان افزود: «در ارتباط با بدن هم همین است، مصرف گرایی در حوزه بدن و پزشکی زیبایی به اوج خودش رسیده است. عملهای زیبایی که دارد انجام میشود، محصولات لاغری و سبکهای زندگی که توسط بلاگرها و شبکههای مجازی تبلیغ میشود، همه ابعاد مصرفگرایی بدن زنان را پررنگتر و ترسناکتر کرده و میکند.»
خشونت نرم بر بدن چه زمانی ترسناک تر می شود؟
مددی در ادامه با تاکید بر این که «اما پرسش مهم این است خشونت نرم در کجا ترسناک تر و شدید میشود؟» گفت: «زمانی که در جوامع نابرابری و مرد سالاری حاکم است و نابرابری جنسیتی وجود دارد، خشونت نرم بیشتر میشود. به چه دلیلی؟ به این دلیل که در صحبت از بدن زنانه، زیباییشناسی نمادین مطرح است. ولی زمانی که با فرهنگ مردسالار ادغام و در جوامع جنسیتی نابرابر مطرح میشود، فرهنگ فشار مضاعفی را بر آن اعمال میکند. از این رو بدن زنانه جدای از اینکه با زیبایی شناسی و به عنوان یک نماد از زیبایی تعریف میشود، بعد جنسیتی آن نیز اهمیت پیدا میکند و با مفاهیمی مانند غیرت، ناموس، حیا، نجابت و بکارت ادغام میشود و این زمانیست که خشونت شدت بیشتری پیدا میکند.»
این پژوهشگر در ادامه با اشاره به این که «در این نشست آقای دکتر به بحث عملهای زیبایی به ویژه برای زیبایی جنسی به عنوان ختنه مدرن» گفت: «این عمل، عمل لابیا پلاسی است که به شدت عمل دردناک و هزینه بر است. که متاسفانه خیلی رواج پیدا کرده است، یا عمل هایمنوپلاسی (ترمیم بکارت) که به شدت افزایش یافته و آن نیز آسیبها و پیامدهای وحشتناک خودش را دارد. همچنین موضوع گواهی گرفتنهای سلامت برای خانمها در زمان ازدواجشان. هر یک از اینها بعد غمگینتر ماجرای بدن زنانه است که این سوال برایتان ایجاد میشود پس ماهیت انسانی من به عنوان زن و یک انسان آزاد که حق زندگی دارم چه می شود؟ یعنی من صرفاً بر اساس بدنی سنجیده میشوم که قرار است آبروی خانوادهام بوده و فرهنگ بر اساس آن سنجیده شود؟ همچنین باید فشارهای کنترلی و رفتارهای شگفت آور بر بدن اعمال شود تا نظم اجتماعی را به هم نزند؟ و تا به عنوان یک عنصر شیطانی شناخته نشود. این همه قتلهای ناموسی یا خشونتهای خانوادگی کلامی، رفتاری، جنسی، و جسمی که رخ میدهد، همگی به دلیل حاکمیت نگاه کالاگونگی و شی وارگی به بدن زنان است که شاید فرهنگ سازی شده باشد، هرچند شاید خیلی جاها تعدیل شده باشد، اما کم و بیش، وجود دارد و همچنان بعد پررنگ فرهنگ در حوزه زنانگی را شکل میدهد.»
مددی در ادامه با اشاره به این رساله دکترایش روی بکارت بود: «زمانی که داشتم روی این موضوع کار میکردم، با بسیاری از دخترها و پسرها صحبت کردم و با آنان مصاحبه انجام دادم. خیلی از پسرها، همچنان این مسئله برایشان دارای اهمیت است که آن بعد جنسیتی، پاک و بکر بودن خانمها برایشان مهم است، هرچند که در صحبتها مطرح میکنند آزادی و برابری زن و مرد مطرح است، و خودشان بر این اساس قبل از ازدواج رابطههای آزاد را باید تجربه بکنند، ولی وقتی بحث دواج میشود ترجیح میدهند همسرشان خانمی باشد که به اصطلاح آفتاب مهتاب ندیده باشند و توجیهشان این است خانمی که شیطنت کرده ممکن است بعد از ازدواج هم شیطنت کند. بنابراین در این باره باید محتاط بود. اما چنین موضوعی در ارتباط با مردانگی تعریف نمیشود . اتفاقا نمادی از مردانگی آن است که رابطه آزاد یا در حوزه جنسی و جنسیت خودمختاری داشته باشند، اما این رویکرد درباره خانمها به دلیل همان نگاههای مردسالارانه و کالاگونه به بدن زنان، خیلی دارای اهمیت است.»
لب غنچه گونه غنچه همه چی غنچه مصنوعی غنچه در غنچه