ازدواج بیشتر، طلاق کمتر
یک روانشناس گفت: مسأله جدی و مهمی که با آن مواجه هستیم، این است که برخی افراد اصلاً شناختی از مسئولیتها و تعهداتی که باید در رابطه زوجین باشد، ندارند. به بیانی دیگر این قبیل افراد نمیدانند چه تعهداتی نسبت به یکدیگر دارند.

موضوع جمعیت و نگرانی از سالمندی کشور چند سالی است که به یک دغدغه برای جامعهشناسان تبدیل شده است. آن چه در این مقوله مهمترین عامل تأثیرگذار است، میزان ازدواج و تلاش برای افزایش رغبت جوانان به تشکیل زندگی مشترک و فرزندآوری و در کنار آن حفظ زندگی مشترک برای کاهش دادن نرخ طلاق در کشور و پایداری خانوادههاست. بر اساس آخرین آمارهای موجود، طلاقهای صورت گرفته در پاییز سال گذشته ۴۹ هزار و ۷۳۸ مورد بوده که نسبت به سه ماهه دوم ۱۴۰۳، این رقم به ۲۱۰۷ رویداد افزایش یافته است.
همچنین در پاییز سال قبل از آن ۵۴ هزار و ۱۷۷ رویداد طلاق رخ داده که نسبت به عدد گفته شده برای سه ماهه سوم ۱۴۰۳ بیانگر کاهش ۴ هزار و ۴۳۹ رویداد طلاق در کشور است. از سویی دیگر در پاییز ۱۴۰۳ نرخ ازدواج ۲.۳ برابر طلاق بود. در پاییز سال گذشته ۱۱۸ هزار و ۴۵۰ رویداد ازدواج رخ داده که نسبت به سه ماهه دوم همین سال ۱۴ هزار و ۱۶۸ رویداد افزایش یافته است. هرچند افزایش ازدواج نکته مثبتی محسوب میشود، اما چرایی آن جای تحلیل و تبیین دارد.
دکتر فهیمه نظری، جامعهشناس در این باره میگوید: «از جمله عوامل مهم جامعهشناختی در این رخداد عوامل فرهنگی و اجتماعی هستند. در جامعه ما، خوشبختانه ازدواج بهعنوان یک امر ارزشمند شناخته میشود و به نوعی ارزش سنتی دارد. خانوادهها معمولاً برای ازدواج فرزندان خود برنامه دارند که این موضوع بخشی از مسیر زندگی جوانان تلقی میشود.» در سالهای اخیر تلاش شده برنامههای تشویقی برای ازدواج پیادهسازی شود.
به اعتقاد این جامعهشناس، دولتها تسهیلاتی مثل وام ازدواج، کمکهزینه مسکن و غیره را ارائه میدهند که بعضی جوانان را به ازدواج ترغیب کرده است. او در ادامه صحبتهای خود به عوامل اقتصادی و قانونی و تأثیر آن در کاهش آمار طلاق اشاره میکند و میگوید: «در حال حاضر فرآیند طلاق نهتنها از نظر عاطفی سخت است، بلکه هزینههای مالی مثل مهریه، نفقه، حق وکالت و نظایر آن نیز وجود دارد. برخی زوجها باوجود اختلاف، به دلیل ناتوانی مالی از طلاق صرفنظر میکنند و طلاق عاطفی را بر طلاق رسمی ترجیح میدهند.»
تأثیر آگاهی در سنجیدهترشدن انتخاب
تأخیر در سن ازدواج موضوعی است که میتواند کاهش آمار طلاق و افزایش استحکام بنیان خانوادهها را به دنبال داشته باشد. این جامعهشناس میگوید: «بسیاری از جوانان به دلیل مسائل اقتصادی یا تحصیلی، ازدواج را به تعویق میاندازند. این موضوع موجب شده ازدواجهای رخ داده با آگاهی بیشتری همراه باشد و در نتیجه درصد پایداری بیشتری صورت بگیرد که این مسأله باعث میشود نرخ طلاق نیز کاهش یابد.
در مجموع آگاهی اجتماعی، کمپینهای حمایتی، مشاورههای خانوادگی و تشویق به حفظ بنیان خانواده میتواند در این زمینه تأثیرگذار باشد. در کنار این مسأله، ازدواجهای مصلحتی نیز میتوانند وجود داشته باشند. در برخی موارد، ازدواجها به دلایل اقتصادی مثل گرفتن وام یا بهرهمندی از مزایای دولتی انجام میشود که این افراد شاید به فکر طلاق نباشند، چون طلاق منافع مالیشان را به خطر میاندازد.»
مواردی که ذکر شد هرچند نسبت ۲.۳ ازدواج را در برابر طلاق با افزایش مواجه کرده است، اما اینها در نتیجه، مجموعهای از عوامل پیچیدهای است که در کنار شرایط مثبت میتواند آثار آسیبهایی همچون ارزشهای سنتی یا خلأهای قانونی نیز باشد، در کنار موارد مثبت هرگز نباید آثار منفی را هم از نظر دور نگاه داشت و باید با در نظر گرفتن نتایج مثبت و منفی تلاش شود تا روند افزایشی ازدواج و کاهشی طلاق در مسیری درست پیش برود.
شناخت تعهد، راهی برای کاهش طلاق
دکترمحمدرضا ایمانی، مشاور خانواده و رفتارشناس با بیان اینکه بحران جدی در حوزه خانواده تحت عنوان طلاق در حال بروز است، میگوید: «بحران طلاق ریشههای جدی دارد. برای کاهش این معضل اجتماعی، در ابتدا باید به زیرساختهای اساسی ازدواج دقیق شد، فرزندان ما برای برعهده گرفتن یک مسئولیت بزرگ و متعهدانه آموزش نمیبینند و برایند ما این است که افراد با رسیدن به بلوغ و شرایط درآمدی، میتوانند یک زندگی را اداره کنند، اما مسأله جدی و مهمی که با آن مواجه هستیم، این است که برخی افراد اصلاً شناختی از مسئولیتها و تعهداتی که باید در رابطه زوجین باشد، ندارند. به بیانی دیگر این قبیل افراد نمیدانند چه تعهداتی نسبت به یکدیگر دارند. در چرخه زندگی هرچه افراد شناخت کاملتر و درستتری در تعهد و مسئولیتهای مشترک داشته و از سواد رابطه بالاتری برخوردار باشند، رابطه مستحکمتری نیز خواهند داشت.»
به اعتقاد این روانشناس، شناخت ناکافی از الگوهای رفتاری یکدیگر هم از عمده دلایل طلاق محسوب میشود. هرکدام از ما به عنوان یک انسان منحصر به فرد، خصوصیات و ویژگیهای خاصی داریم. تفاوتهای رفتاری به DNA باز میگردد، ولی در میزان سطح بلوغ، رشد و دانایی، تربیت خانوادگی و محیط اجتماعی نیز نقش دارند. افراد نگرشها و ارزشهای خاص دارند و در سمت مقابل باید الگوی رفتاری سازگاری داشته باشند. به عنوان نمونه یک فرد درونگرا با یک برونگرایی که اهل روابط اجتماعی باز و گسترده، تفریح، رفت و آمد و مسافرت رفتن است، در تضاد هستند، بنابراین طرفین در چنین رابطهای باید الگوهای رفتاری یکدیگر را بشناسند.
تغییر نگرش در سبک زندگی
تا چند سال پیش ازدواجها بر اساس الگوهای سنتی اتفاق میافتاد ولی امروزه برقراری روابط اجتماعی متفاوت با سالهای پیشین، ازدواج را رقم میزند. مسأله این است که این سبک زندگی، مسائل زیادی را میتواند ایجاد کند و لطماتی به استحکام زندگی مشترک وارد سازد.
ایمانی درباره این موضوع توضیح میدهد: «بخشی از مشکلات ما علیرغم آمار نهچندان بالا، مربوط به ازدواج سفید است؛ روابط خارج از ازدواج نیز نگرانکننده شده است. برخی هیجانزده رفتار کرده و آسیبهای جبرانناپذیری به یکدیگر وارد میکنند. روابط فرا زناشویی و خیانت هم در این زمره قرار دارد. موضوع مهم دیگر طلاق عاطفی است، در حال حاضر ۸۲ درصد طلاق عاطفی یا ابراز نشده در کشور داریم. آمار بالایی از طلاقها هم به دلیل مشکلات جنسی یا روابط زناشویی است. اختلالات در این حوزه اگر درمانپذیر باشند، باید حتماً بررسی و درمان شوند. در کنار موارد یاد شده، مباحث اقتصادی را هم باید در نظر گرفت.»
شما مهریه 14تا سکه سقف باور کنید طلاق کمتر میشه.تا چیزی میشه خانوم میره مهریه میزاره اجرا .چرا باید زندگی کنه به صرفش نیست مهریه بلای شده هم برای ازدواج و هم زود زن وشوهر بی اعتماد میشن.چرا قدیم این طلاق زیاد نبود .توجه کنید جامعه پر شده کاسبان مهریه جوان ها میترسن ازدواج کنند.الان ازدواج خیلی کم شده.