حکمی برای پایان مناقشه ۳۰ ساله در آشوراده
قوه قضائیه به مناقشه 30ساله در پروندههای آشوراده و ساختوساز غیرمجاز در روستای زیارت پایان داد و این مناطق از سازمان اراضی ملی گرفته و به مردم و بنیاد مسکن واگذار شد؛ پایانی که خوشحالی و امیدی همراه با تردید در بین مردم منطقه ایجاد کرده است. رونق اشتغال و گردشگری دستاورد این اقدام است که قوه قضائیه قول داده به طور دقیق بر آن نظارت کند.
قایقها به گل نشسته، آب زرد شده، اصلاً مگر آب دریا و ساحل هم زرد میشود؟ آن رنگ اغواگر سبز دریایی و آبی دریا کجاست؟ روزگار برای آشوراده قدغن کرده و ژولیدگی را بر قامت این جزیره نشانده است، ستونهای اسکله لختوعور زیر تیغ آفتاب و نسیم گرم، زیر میخهای زنگزده که فرو رفته در جانشان، خردشدگی آشوراده را ناله میکنند. از 25 سال قبل که روستا به خاطر پیشروی آب دریا میزبان موجها شد تا حالا 6 متر از آب دریا کم شده، این را یکی از قایقرانان آشوراده میگوید: «بیشتر آب در یک سال اخیر کم شده. این اسکله که میبینید 6 متر ارتفاع داشت؛ یعنی 6 متر آب پایین آمده و اسکله دیگر کارایی ندارد. یک زمانی ماهیگیری میکردیم. اصلاً همین سردخانه را ببینید!»
اشاره میکند به تابلوی زنگزده ساختمان روبهرو: سردخانه 500 تنی ماهی خاویاری. تکههای باقیمانده رنگ نشان میدهد تابلو را آبیرنگ کرده بودند. «یک زمانی اینجا کلی کارگر داشت. ماهی خاویاری میگرفتند و برو بیایی داشتند.»
میپرسیم حالا چطور؟ این سردخانه چقدر کار میکند؟ ماهی هست؟
-شیلات خودش اینجا تخمریزی میکند اما حالا کجا و آن موقع کجا! با یکسوم ظرفیت هم کار نمیکند.
درختها با تنه کوتاه و برگهای ریز وحشی، بودنشان را به رخ میکشند، آنها نگهبانان اصلی آشوراده بودهاند. سید، از معدود ساکنان آشوراده، به استقبال میآید. انگار به اندازه همه سالهای زوال آشوراده، تنهایی کشیده. این مرد درد دارد. فوری میرود سر اصل مطلب: «ما میخواهیم این جزیره آباد شود. ما اینجا زندگی کردهایم، من میخواستم اینجا بومگردی بزنم مجوز نمیدادند. اینجا خانه پدری من است. میگفتند کارشناسان حیات وحش میگویند اگر اینجا آدم بیاید شکار زیاد میشود! مگر حالا پرندههای مهاجر شکار نمیشوند؟ اصلاً میدانید چند پرنده را شکارچیان غیرمجاز میزنند؟ قبلاً میگفتند آب و آبادی اما من میگویم آب، آدم، آبادی. آدم اگر اینجا رفتوآمد کند شکارچی غیرمجاز چرا باید بیاید؟ جرات نمیکند بیاید. خدا پدر قوه قضائیه را بیامرزد این جزیره را آزاد کرد!»
سید پوستش سرخ شده. خطوط عمیق روی صورتش همنشینی تیغ آفتاب و این مرد تنها را به رخ میکشد. میگوییم: اگر مردم بیایند محیطزیست این پرندهها خراب میشود. چرا جای دیگر بومگردی نمیزنید؟ مثلاً چرا بومگردی را در بندر ترکمن قرار نمیدهید، با قایق سه دقیقه تا اینجا راه است؟ اینجا حیوانات زندگی میکنند، مردم بیایند حیات وحش دستکاری میشود.
سید با همان چشمان سبز و ریز که کلی فریاد دارد میگوید: «کدام حیات وحش؟ مثلاً فرض کنید اینجا مردم غذا بدهند به حیوانات، مگر چه میشود؟ شما اصلاً حیات وحش آفریقا رفتهاید یا کشورهای دیگر؟ مگر اینطور است که اصلاً نمیگذارند مردم زندگی کنند؟»
بحث با سید بالا میگیرد. خبرنگاران مدافع محیطزیست و سید دو دیدگاه متفاوت دارند. به این بحث بیپایان حرفهای دادستان بندر ترکمن پایان میدهد. سیدمحمدجواد ابراهیمی، دادستان بندر ترکمن، سعی میکند به انبوه سوالات و دلنگرانیهای خبرنگاران پاسخ دهد. او میگوید: بیایید قدم بزنیم، جزیره را ببینیم.
از سمت راست که حرکت میکنیم به یک بلوار میرسیم. درختان زیتون عشوهگری همیشگی را دارند؛ اما سوخته و چروکیده. زیتونها خشک و سیاه شدهاند. سید میگوید: فصل چیدن زیتون که تمام شود زیتونها سیاه میشوند.
این را میگوید و سکوت میکند، انگار که بخواهد اعتراضی به تنهایی آشوراده بکند.
دادستان گنبد میگوید: «ما داریم در این جزیره قدم میزنیم در این مدت شما حیوانی دیدهاید؟ میگویند گراز و... شما چیزی در این مدت دیدهاید؟ ضمن اینکه اصلاً قرار نیست به بخش وحشی آشوراده دست زده شود. همه مساله 19 هکتار از اراضی آشوراده است که همان 30 سال پیش هم روستا بوده و مردم زندگی میکردند. ما آنجا را احیا کردیم. مجوزها هم برای احیای همان منطقه داده شده است. منطقهای که پرندگان مهاجر میآیند، اصلاً دست نمیخورد.»
همینطور که قدم میزنیم شنها زیر پایمان میرقصند و سر میخورند. به خانهای با دری از تکههای آهن میرسیم. در تکهتکه است، هر طرفش را با آهنی زنگزده چسباندهاند. با اشاره انگشت دادستان، گنبد در کنده میشود: «بیایید و ببینید اینجا شده مامن معتادان.»
تکههای لباس و گاز پیکنیک و ظرفهای شکسته و رختخواب پاره این طرف و آن طرف خانهای که روزی زندگی در آن جریان داشت خودنمایی میکند. آب و برق قطع است. دادستان بندر ترکمن میگوید: «من هفتهای یک بار به اینجا میآیم. سعی میکنیم پاتوقها را جمع کنیم اما قابل کنترل نیست. شبها میآیند. ماموران که میآیند فرار میکنند. اتفاقاً بیسکنه بودن اینجا کار را سخت کرده است. امنیت را به خطر انداخته است. یادتان باشد هرجا مردم شغل و کار داشته باشند امنیت هم هست. این جزیره گردشگری میتواند نقش بسیار مهمی در اقتصاد منطقه داشته باشد و مردم باید از آن استفاده کنند.»
به سمت خانهای دیگر میرود: «بیایید اینجا هم یک خانه دیگر را ببینید چه وضعی دارد!»
بوی کثیفی و عفونت صورت را میسوزاند. دادستان میگوید: «اگر اینجا پست پاسگاهی باشد و زندگی جریان داشته باشد معتاد متجاهر که نمیتواند وارد آن شود. مردم او را پس میزنند. وقتی گردشگر بیاید امنیت هم برقرار میشود.»
چرا قوه قضائیه به جزیره آشوراده و زیارت ورود کرد؟
25 سال قبل وقتی جزیره آشوراده به دلیل بالا آمدن آب خالی از سکنه شد و بنیاد مسکن زمینهایی را در گنبد با مردم آشوراده معاوضه کرد، این روستا از سوی منابع طبیعی با تصمیم سران وقت، ملی اعلام شد و عملاً هرگونه فعالیتی در آن ساکن ماند. بعد از اینکه آب عقبنشینی کرد، چون این روستا از اراضی ملی اعلام شده بود امکان بهرهبرداری وجود نداشت. این کش و واکش بین مردم که دنبال شغل و درآمد بودند با منابع طبیعی سالیان درازی بود که ادامه داشت و در نهایت قوه قضائیه برای پایان دادن به این وضعیت با شکایت بنیاد مسکن از منابع ملی درخواست ابطال مصوبه را کرد. قوه قضائیه نیز با توجه به منافع اقتصادی کلانی که جزیره آشوراده برای منطقه و مردم میتوانست داشته باشد و با حفظ منطقه حفاظتشده برای پرندگان، تصمیم خود را اعلام و آشوراده را از اراضی ملی خارج کرد و عملاً مناقشه 25ساله تمام شد.
این اتفاق به نوعی دیگر در روستای زیارت رخ داد. دادگستری گرگان با اختیارات ویژهای که از رئیس قوه قضائیه گرفت موفق شد روند ساختوساز در روستای زیارت را که از سال 85 اوج گرفته و به 5400 ویلای غیرمجاز رسیده بود متوقف کند.
یکی از طرفداران طرح قطب گردشگری آشوراده، ساروی مدیرکل میراث فرهنگی و گردشگری گرگان است. او ما را به سمت قلعه مثلثی روسها میبرد: «ما در نظر گرفتهایم که این قعله را بازسازی و محلی برای کسب درآمد مردم منطقه کنیم. اینجا تنها قعله مثلثی روسهاست که یک بنای تاریخی است و بعد از مرمت یک منطقه پردرآمد گردشگری خواهد شد.»
آفتاب تند آشوراده چکیده روی بوتههای انار و تمشک وحشی، انارهای ریز و ترش که برگهای نیمسوخته آن تلاش برای زندگی این گیاه را فریاد میزند. ساروی با شور خاصی میگوید: «این ساختمان را میبینید؟ فیلم شیلات را اینجا بازی کردهاند. مرحوم داوود رشیدی نقش خوجه ممد را بازی میکرد. مردی که علیه ظلم ایستاد و در این راه عزیزانش را هم از دست داد.»
ساروی میگوید: «فعلاً فقط دو ساختمان در این جزیره فعال است؛ یکی ساختمان رستوران شیلات که گردشگران برای چند ساعتی که در اینجا هستند از آن استفاده میکنند. دیگری حسینیه آشوراده که مردم در ایام محرم به این حسینیه برمیگردند و عزاداری میکنند. اینجا ساخت بیتوته شبانه فقط در بخش روستایی که مجوز داده خواهد شد امکانپذیر خواهد بود. برپایی بیتوته روزانه در بخش خصوصی امکانپذیر است.»
هنوز برایمان سوالاتی باقی مانده از جمله اینکه چطور فاضلاب، آب، مرکز بهداشتی و سایر زیرساختها قرار است اجرایی شود و بودجهای برای آنها در نظر گرفته شده یا نه؟ راه را به سمت بندر ترکمن کج میکنیم. با قایق سه دقیقه راه است. دستگاههای لایهبردار کار میکنند تا عمق را بیشتر کنند و جزیره قابل بهرهبرداری شود. حالا 70 درصد بافت روستایی دست بنیاد مسکن است و 30 درصد دست مالکانی که حاضر به فروش نشدهاند و قرار است اجازه بهرهبرداری به خود آنها داده شود. مرد قایقران همینطور که سعی میکند قایق را از گل بیرون بکشد وارد بحث میشود: «یعنی واقعاً منافع این کار به ما برمیگردد؟ میدانید شبها چند قایق قاچاق اینجا آدم میآورد. حتی گردشگر هم میآورند ولی قاچاق میآیند. اگر واقعاً بدهند دست مردم خیلی خوب است.»
به حرفهای این مرد قایقران، رئیس دادگستری گلستان پاسخ میدهد. او میگوید، کارهایی که کردیم محدود به آشوراده نیست، روستای زیارت و ناهارخوران را نجات دادیم و برای مدیران سابق که ترک فعل کرده بودند کیفرخواست صادر کردیم. او توضیح میدهد: «با توجه به تخلفات انجامشده در روستای زیارت و پهنه ۸۰۰ هکتاری خارج از بافت این روستا، برای تعدادی از مدیران وقت در استان، به دلیل ترک فعل کیفرخواست صادر شده است. برای مدیران سابق جهاد کشاورزی و امور اراضی چندین پرونده تشکیل شده است. تخلفات صورتگرفته در روستای زیارت مربوط به سالهای ۱۳۸۲ تا ۱۴۰۰ بوده که در این مدت ساختوسازهای متعددی در خارج از بافت روستا انجام شده و بر اساس آمارهای موجود اکنون پنج هزار و ۴۰۰ واحد غیرمجاز ساخته شده است که رقم قابل توجهی است. در سال ۱۴۰۰ برای ساماندهی وضعیت ساختوسازها در روستای زیارت، فعالیتها را با استقرار ایستگاه ایست بازرسی متوقف کردیم و حتی دوربین نظارتی در ورودی روستا نصب شد تا کمترین تخلفی هم انجام نشود.»
مهدی سیاری معاون پیشگیری از وقوع جرم و حقوق عامه دادستان مرکز استان گلستان نیز با اشاره به اینکه اخطار و قلع و قمع تنها راهکار سازنده برای مقابله با ساختوسازهای غیرمجاز در روستای گردشگری «زیارت» نبوده و نیست میگوید: «روستای زیارت ۲۰ سال رها شده بود و تخلفات متعدد ساختوساز و ترک فعل مدیران وقت، فضای روستا را تغییر داده بود.»
اما نگرانیها همچنان پابرجاست. خبرنگاران از او میخواهند تا درباره ترک فعل مدیران پاسخ بدهد. میپرسیم: اگر مدیران محیط زیست و گردشگری باز هم ترک فعل کردند چه؟ چه اهرم نظارتیای هست که آشوراده یک زیارت دیگر نشود؟ چطور به دغدغه مردم پاسخ میدهید؟
دادستان گلستان اینطور پاسخ میدهد: «آنچه در روستای زیارت اتفاق افتاد این بود که یک دوربین در ورودی پاسگاه و یک دوربین در اتاق من نصب شد. من به طور مستقیم در حال رصد هستم. شاید باورتان نشود، در این مدت حتی پیش آمده که با دبه سعی کردهاند سیمان ببرند و جلوی آن گرفته شده است. ما موفق شدیم در زیارت با همین کار جلوی ساختوساز را به طور کامل بگیریم و همین کار را هم در آشوراده میکنیم. من به مدیران میراث فرهنگی و محیطزیست هم اعلام کردم شوخی نداریم و ترک فعل میزنیم و برخورد میکنیم. میتوانید بروید و دوربینها را ببینید!»
به سمت روستای زیارت راه میافتیم. دوربینها نصب شدهاند. عبور و مرور با کنترل کامل انجام میشود. مسافران زیادی به روستا آمدهاند. شبنم هوا، تندی آفتاب آشوراده را میشوید اما درفشی دیگر سینه جنگلهای هیرکانی و زیارت را خراشیده، اتفاقات عجیبوغریب است؛ نوک قله ویلاسازی شده است. جایی که به گفته معاون دادستان گرگان در حقوق عامه مردم تخریب این ویلاها تقریباً غیرممکن است. چطور مصالح را تا آنجا برده و ویلاسازی کردهاند؟ چطور آب و برق و گاز گرفتهاند؟
معاون دادستان گلستان میگوید: «برای رسیدگی به تخلفات گذشته در روستای زیارت و ترک فعلهای انجامشده، برای مدیران وقت مربوطه کیفرخواست صادر شده و حتی برای مدیر امور اراضی وقت در دادگاه بدوی رأی صادر شده است.»
او در پاسخ به این سوال که آیا قانون بازدارندگی لازم را دارد میگوید: «من هم فکر میکنم نیاز به بازنگری وجود دارد. اما با همین قانون هم میتوان کارهایی کرد.»
او به مساله هزینه تخریبها اشاره میکند و میگوید: «ما از سه راه میتوانیم حکم قلعوقمع را اجرا کنیم: اول با لودر است که با توجه به اینکه بعضی ویلاها نوک قله ساخته شده حتی لودر هم نمیتواند به آنجا برود و هزینه تعمیرات آن سرسامآور است. دوم از طریق تخریب کارگری است که باز هم چندین نیرو و چندین روز لازم است و خطراتی دارد و سوم استفاده از تیانتی است که آن هم خطراتی مانند رانش زمین دارد. توجه داشته باشید کل بودجهای که برای مقابله با ساختوسازهای غیرمجاز در استان در نظر گرفته شده 300 میلیون تومان است و ما اگر بخواهیم از تیانتی استفاده کنیم فقط در یک مورد 200 میلیون تومان نیاز داریم.»
اما سوالات جدیتر از اینهاست. از او میپرسیم اینکه گفته میشود تعداد قابل توجهی از مسئولان در روستای زیارت و ناهارخوران ویلا دارند درست است؟ معاون جوان دادستان با لبخند تلخی جواب میدهد: بله!
پس چرا آنها را تخریب نمیکنید؟ چرا فقط به شهروندان عادی حکم میدهید؟ او میگوید: «متاسفانه بسیاری از این افراد قبل از سال 85 مجوز گرفتند. تا قبل از سال 85 تخلف ساختوساز غیرمجاز تا سه سال قابل پیگیری بود و بعد از آن مشمول قانون مرور زمان میشد. خیلی از مقامات وقت هم صبر میکردند سه سال که تمام شد اعلام تخلف میکردند، فرد جزای نقدی میداد و تمام! در این خصوص آنها از دور زدن قانون استفاده کردند.»
چنانکه رئیس دادگستری استان گلستان میگوید، 5400 بنای غیرمجاز در روستای زیارت ساخته شده است.
معاون دادستان در حقوق عامه میگوید: «بسیاری از این بناها ایمن نیست و بر اثر رانش زمین از بین میرود و خسارتهای جانی در پی خواهد داشت. واقعیت این است که بسیاری از مردم در این منطقه مصالحفروش بودهاند. ما برای اینکه بتوانیم بستر جرم را از بین ببریم در این مدت اجازه ورود مصالح ندادیم و خب باید شغلی جایگزین برای مردم پیدا میکردیم. با توافقات انجامشده بستر گردشگری را فراهم کردیم؛ در صورتی که بومگردیها شروع به کار کنند، با توجه به اینکه جلوی کار آنها گرفته شده بود، مردم این منطقه قطعاً وضعیت بسیار متفاوتی نسبت به قبل پیدا خواهند کرد.»
شایان ذکر است، آذرماه ۱۴۰۰، حجتالاسلام والمسلمین محسنی اژهای رئیس قوه قضائیه در سفر به استان گلستان دستوراتی در خصوص جلوگیری از ساختوسازهای غیرمجاز در این روستا صادر کرد.
در حال حاضر با نظارت دستگاه قضایی ساختوساز غیرمجاز در روستای زیارت متوقف شده است.