همه چیز در باب «خط فقر ۳۰ میلیون تومانی»
یک خانواده با دو شاغل همچنان زیر خط فقر
رقم واقعی خط فقر در پایتخت از ۳۰ میلیون تومان هم بیشتر است؛ شما فقط مبلغ اجاره خانهها را ببینید! اگر رقم ودیعه مسکن را هم در نظر بگیریم، نرخ اجاره یک آپارتمانِ کوچک ۶۰ متری در محلات مرکز تهران، کمتر از ماهی ۱۵ میلیون تومان نیست.
سه ماه از سال ۱۴۰۲ گذشته، ولی در همین مدت، صعود شتابان قیمتها، دادههای اقتصادی را دچار یک دگردیسی جدی کرده است. در روزهای اخیر، ارقام جدیدی در مورد شاخصهایی مانند «رقم خط فقر» و «نرخ خط فقر» منتشر شده که نشان میدهد اعدادِ مبنا در مذاکرات مزدی ۱۴۰۲ تناسبی با واقعیتها نداشته است.
آمارهای نهادهای رسمی: ۹ میلیون و ۹۰۰ هزار نفر دچار فقر مطلق/ خط فقر تهران ۳۰ میلیون تومان
اخیراً مرکز پژوهشهای مجلس درباره افزایش نرخ خط فقر اعلام کرده است که این نرخ طی یک دهه از ۱۹ درصد به بیش از ۳۰ درصد افزایش یافته است، در واقع بیش از ۳۰ درصدِ جمعیت زیر خط فقر هستند و براساس معیارهای بسیار حداقلی، «فقیر» به حساب میآیند؛ در عین حال، بیست و پنجم خردادماه، یک عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورا، میزان خط فقر در تهران را ۳۰ میلیون تومان عنوان کرد.
با توجه به دادههای مرکز پژوهشهای مجلس، نزدیک به سی میلیون نفر زیر خط فقر به سر میبرند و این در حالیست که برهمان اساس، حدود ۳ میلیون خانواده دچار فقر مطلق هستند. اگر بُعد متوسطِ خانواده در کشور را براساس آخرین دادههای مرکز آمار ایران، ۳.۳ نفر در نظر بگیریم، امروز جمعیتی بالغ بر ۹ میلیون و ۹۰۰ هزار نفر در کشور دچار فقر مطلق هستند به عبارت سادهتر، نزدیک به ده میلیون نفر از تامین سادهترین نیازهای خوراکی و مسکن، ناتوانند و نمیتوانند کالری مورد نیاز برای زندگی روزانه را به دست آورند.
آمار خط فقر اعلامی توسط «محمد باقری بنابی»، عضو کمیسیون اقتصادی و نماینده مردم بناب در مجلس شورای اسلامی نیز ثابت میکند، حداقل دستمزد کارگران با احتساب تمام مزایا، از یکسومِ خط فقر در تهران پایینتر است.
این عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورا در این رابطه با بیان اینکه «خط فقر در تهران به ۳۰ میلیون تومان رسیده» اظهار داشت: «باتوجه به تورمی که در یکی دوسال اخیر شکل گرفته به نظر میرسد که در تهران خط فقر ۳۰ میلیون تومان باشد. با توجه به شرایط مسکن، اجاره، معیشت و تورم مشاهده میکنیم که قشر متوسط جامعه عملا به سمت حاشیهنشینی در تهران و یا شهرهای همجوار سوق پیدا کرده و به همین علت ممکن است در آینده نه چندان دور شاهد مسائل اجتماعی و سیاسی متعدد باشیم».
باقری بنایی در ادامه هشدار میدهد: «هر چه سریعتر به عنوان یک مسئله اضطراری باید به دنبال راهکاری برای حل این مشکلات باشیم، در غیر این صورت شاهد تورم وحشتناک به ویژه برای قشر متوسط خواهیم بود؛ راهکارهایی مثل جذب سرمایهگذاران خارجی و مولدسازی سرمایههای داخلی میتواند برای برطرف کردن مشکلات ایران مناسب باشد».
این دادهها نگرانکننده است، وقتی در نظر بگیریم حداقل دستمزد با تمام مزایای مزدی اگر به کارگران مشمول و بیمه شده پرداخت شود، رقمی حدود ۹ میلیون تومان خواهد بود؛ به عبارت سادهتر، یکسومِ خط فقر در تهران ده میلیون تومان است، ولی مزد و مزایا، یک میلیون تومان کمتر از ثلثِ خط فقر!
در این شرایط اگر فرض بگیریم در یک خانوادهی کارگری دو نفر شاغل باشند، یکی کارگر ساده و حداقلبگیر و دیگری کارگر متوسط بگیر یا معلم رسمی که ۱۲ میلیون تومان حقوق میگیرد، بازهم مجموعِ دریافتی این دو نفر، ۲۱ میلیون تومان میشود که هنوز ۹ میلیون تومان – به اندازهی یک دستمزد کارگریِ کامل- کمتر از خط فقر در تهران است!
حالا سه ماه گذشته از پایانِ منازعاتِ مزدی که سوژهی انتقادات بسیارِ کارگران قرار گرفت، یک عضو کمیسیون اقتصادی مجلس از خط فقر ۳۰ میلیون تومانی در تهران خبر میدهد، خط فقری که با در نظر گرفتن متوسطِ کرایه خانه در تهران که رقمی بین ۱۰ تا ۲۰ میلیون تومان است، چندان حداکثری نیست و با دست باز محاسبه نشده است!
با «کارِ دستمزدی» نمیشود زندگی را اداره کرد
بهرام حسنی نژاد (فعال کارگری و دبیر اسبق انجمن صنفی کارگران معدن چادرملوی یزد) در مورد این رقم اعلامی و میزان تطابق آن با واقعیت به ایلنا میگوید: به نظر بنده رقم واقعی خط فقر در پایتخت از ۳۰ میلیون تومان هم بیشتر است؛ شما فقط مبلغ اجاره خانهها را ببینید! اگر رقم ودیعه مسکن را هم در نظر بگیریم، نرخ اجاره یک آپارتمانِ کوچک ۶۰ متری در محلات مرکز تهران، کمتر از ماهی ۱۵ میلیون تومان نیست.
به اعتقاد این فعال کارگری، یک خانواده با دو نفر شاغل قادر به تامین نیازهای ساده زندگی از جمله خوراک، مسکن و آموزش نیست و اصولاً با کارِ دستمزدی دیگر نمیشود زندگی را اداره کرد و البته این مساله فقط محدود به تهران و کلانشهرها نیست.
براساس آخرین محاسبات کمیته دستمزدِ کانون عالی شوراهای اسلامی کار کشور، تفاوت خط فقر در تهران و شهرستانها، بین ۱۵ تا ۲۰ درصد است که این تفاوت ناشی از اختلاف در اجاره بهای مسکن است وگرنه هزینهی خوراکیها، درمان و سایر مولفهها تفاوت چندانی ندارد. با این حساب، وقتی خط فقر در تهران ۳۰ میلیون تومان است، با در نظر گرفتن تفاوت ۲۰ درصدی، خط فقر شهرستانها حدود ۲۴ میلیون تومان میشود.
در واقع اگر در یک خانواده شهرستانی دو نفر شاغل باشند و هر کدام ماهی ۱۰ میلیون تومان حقوق بگیرند، بازهم قادر به تامین نیازهای یک زندگی شایسته نیستند؛ در یک چنین شرایطی، بازهم نهادهای خیریه و برخی نمایندگان به دنبال بر هم زدن بساطِ «حداقل دستمزد سرتاسری» هستند و اعتقاد دارند در شهرستانها با زیر حداقل دستمزدِ مصوب شورایعالی کار هم میشود زندگی را چرخاند.
قلم فرسایی دیگه بسه. لطفا بفرمایید چای تان رامیل بفرمایید. سرد میشه.
سلام آن کارشناس اقتصادی که میگوید نباید دستمزد کارگران را زیاد کرد . یک شب در خیابان بخوابد تا بفهمد . درد نداری را . خدایا امام زمان بیاید
فقط باید گفت خاک عالم بر سر مسولین دزدودروغگو نامزدها بی وجدان اگر دزدی نمیکردن حال روز ما ۷۸میلیون فرودست این نبود هیچ اعتمادی نیست هیچ امیدی نیست روزگاری سخت دربرابر زیر صفر داریم. آمار غلط دادن مث دزدی است آقای کارشناس ۷۸میلیون بدبخت بیچاره وفرودست هستیم ۷میلیون هم روسا با نگهبان شأن ۱۵میلیون اتباع افغان وپاکستانی هم شریک زندگی وکالاهای اساسی ومسکن وخودرو ودارو میوهها گوشت مرغ حمل و نقل عمومی ما فرودستان وطن پرست هستند اتباع بیشتر ازماملت نان و آب ووووووو مصرف دارند اتباع افغان وپاکستانی باعث گرانی مسکن درحاشیه شهرهای بزرگ هستند باعث بیکاری جوانان هستند تمام کارگران شهرداری تهران اتباع افغان وپاکستانی هستند هیچ وپوچ گوش شنوا موجود نیست
الان زیرخط غرق هستیم درحال دست وپازدن وکمک خواستن من بازنشسته یک سوم سی میلیون می گیرم خیلی ها کمتراز این مبلغ می گیرند
با کارِ دستمزدی دیگر نمیشود زندگی را اداره کرد.خداییش راست میگه فقط از راه نمد مالی وکشتار بالاخره دستت به یه دم خری بند بشه بتونی بدزدی وبچاپی تا زندگیتا اداره کنی .
خواهشاً شهرداری و نیروهای انتظامی مراقب خیابان خواب های درمانده باشند مزاحم خوابیدن آن بیچاره ها نشوند