زندگی تلخ دختر بازیگر ۲۱ ساله ای جنوبی که مورد تعرض کارگردان قرار گرفت
دختر متولد ۱۳۷۴ بود. در یکی از شهرهای جنوبی به دنیا آمده و همان جا هم همراه خانوادهاش زندگی میکرد. دختر در یک خانواده مذهبی که اعتقادات قوی داشتند، بزرگ شد.
دختر جوان درباره اعتقادات خانواده و شغل پدرش میگوید: پدرم مردی معتقد است و خانوادهای مذهبی دارم که همواره ما را به رعایت اصول اخلاقی تشویق کردهاند. به دلیل شغل پدرم و اقامت در یک مجتمع سازمانی حتی در خانه پدریام ماهواره هم نداشتیم.
خانواده دختر مذهبی و هنر دوست بودند به همین دلیل دختر جوان از همان ابتدا با فضای هنر و ادبیات خو گرفته بود و این موضوع باعث رنجش کسی در خانواده نبود.
دختر جوان سال ۹۳ کنکور داد و در رشته حسابداری دانشگاه آزاد تهران قبول شد.این موضوع باعث شد تا دختر جوان با خود فکر کند که یک قدم به خواستههایش نزدیک شده است. از همین رو بعد از مستقر شدن در خوابگاه دانشگاه خواست تا علاقه خود را در هنر دنبال کند.
او با پرسش و پاسخ فراوان و تحقیق درباره آموزشگاههای مختلف بازیگری بالاخره یکی از آنها را انتخاب کرد و از پدرش خواست به تهران بیاید و او را ثبتنام کند. پدر نیز با حساسیت فراوان درباره آموزشگاه تحقیق کرد و زمانی که نکته منفی درباره آن پیدا نکرد، به ثبت نام دخترش در آنجا رضایت داد.
پدر با آن که به هنر علاقه داشت، اما ابتدا موافق آموزش دخترش در رشته بازیگری نبود. دختر جوان درباره مخالفتهای اولیه پدرش میگوید: به هر حال نگاه خانواده من طوری بود که ابتدا موافق حضور من در رشته بازیگری نبودند، اما بعد از مدتها گفتوگو با پدرم بالاخره او را راضی کردم و پدرم هم بعد از آمدن به تهران و تحقیق در میان آموزشگاههای مختلف به سراغ آموزشگاه آقای بازیگر رفت و در آنجا ثبتنام کردیم.
آموزشها آغاز شده بود و دختر جوان به دلیل علاقهای که به بازیگری داشت با جدیت تمام تمرینهایش را دنبال میکرد. مدتی گذشته بود و او بعد از گذراندن دورههای اولیه همراه گروه، برای اجرای نمایش تمرین میکرد.
یک روز که مثل همیشه مشغول تمرین بودند، سر و کله آقای کارگردان پیدا شد. او آمده بود که برای کار جدیدش از بین بازیگران تازه کار فردی را انتخاب کند. دختر درباره آشنایی خود با کارگردان موردنظر اظهار میکند: در این آموزشگاه سه ترم تحصیل کردم. ترم آخر تحصیل در آموزشگاه، مشغول اجرای تئاتری بودم که آن فرد برای دیدن اجرا ی ما آمد و بعد از تماشای اجرا گفت برای بازی در پروژه جدیدش قصد دارد از من استفاده کند و این ابتدای آشنایی ما بود. من نیز درباره او هم با مشاور در آموزشگاه و هم با استادمان در آموزشگاه که یکی از چهرههای بنام تئاتر است صحبت کردم و هر دو این کارگردان را تأئید و مرا به همکاری تشویق کردند. با شروع همکاری، برای صحبت درباره فیلمنامه در جلسات مختلف حضور داشتم.
وی ادامه داد: مرتب به بهانه آشنایی با کاراکتر و دورخوانی فیلمنامه دور هم جمع میشدیم و در این مدت او مرا به عنوان بازیگر اصلی فیلم معرفی میکرد. در نهایت نیز به بهانه یکی از همین جلسات کاری، آن اتفاق برایم رقم خورد.
دختر جوان که در خانواده مذهبی و معتقدی بزرگ شده بود، این نوع روابط را تابو میدانست و حتی سعی میکرد تا حد زیادی از دوستیهای قبل از ازدواج دوری کند.دختر درباره اتفاق رخ داده، میگوید: فعلی که از آن فرد رخ داد مصداق بارز تعرض بود. ضمن این که پیگیری قضایی هم از طریق پزشکی قانونی و هم آزمایش دیانای موید این امر بود.
هنرجوی جوان بعد از آن روز مدتها در شوک آن اتفاق بود. نمیدانست چه درست است و چه غلط. حتی نمیتوانست درست درک کند که چه اتفاقی رخ داده است.
اوایل حتی از بازگو کردن این اتفاق، خجالت میکشید. فکر میکرد شاید دیگران فکرهای بدی راجع به او بکنند، اما بعد از گذشت ده روز بالاخره تصمیم خود را گرفت. دلش نمیخواست دیگران هم مثل او در دام این کارگردان گرفتار شوند.
دختر جوان فشارهای روحی را که تحمل کرده بود، وحشتناکترین حس دنیا میداند و میگوید: بعد از آن اتفاق حدود ده روزی طول کشید تا از او شکایت کنم؛ دلیلش هم این بود که در شوک روحی بدی به سر میبردم و واقعا قدرت تحلیل این شرایط را نداشتم. بعد از آن اما خیلی زود از کارگردان شکایت کردم و وی هم بلافاصله بعد از تأئیدیه پزشکی قانونی احضار، اما منکر قضیه شد و به دنبال آن دستورآزمایش دیانای صادر شد. پاسخ این آزمایش حدود شش ماه طول کشید و در این مدت آقای کارگردان مرتب برای من پیغام میفرستاد.
ابتدا پیغامهای او رنگ و بوی وعدههای مالی و ازدواج میداد، اما بعد از مدتی وقتی فهمید دختر جوان از موضع خود کوتاه نمیآید، پیغامهای تهدیدآمیز فرستاد. شاید همین پیغامهای تهدیدآمیز بود که دختر جوان را در تصمیمش مصممتر کرد.
در نهایت دادگاه تشکیل شد. در جلسه دادگاه نتیجه دیانای نشان میداد که کارگردان گناهکار است. مرد ابتدا سعی میکرد همه چیز را کتمان کند، اما با دیدن نتیجه دیانای در دادگاه ابراز کرد که در آن زمان دختر جوان زن صیغهای او بوده و چیزی غیر از شرع و عرف صورت نگرفته است.
دادگاه حرفهای او را تائید نکرد و در نهایت کارگردان به صد ضربه شلاق و محرومیت از کار محکوم شد، اما این حکم دختر جوان را راضی نمیکرد. دختر در تمام این مدت با خود فکر میکرد آسیبی که از جانب این مرد به او رسیده، خیلی بیشتر از حکمی است که برای او بریدهاند.
دختر جوان درباره پیگیری شکایتش میگوید: این مرد نهتنها با آبروی من بازی کرد که با آبروی خانوادهام هم بازی کرد. حتی در خوابگاه دانشجویی هم از آزارهای او در امان نبودم. این را بگذارید کنار تهدیدات مختلف او درحین پیگیری قضایی. من به لحاظ روحی بشدت آسیبدیدهام و این آسیبدیدگی حالا حالاها با من است پس نباید به من خرده بگیرند که چرا در پیگیری شکایتم اینقدر راسخ هستم.
منبع: جام جم
11
سلام خانم از حق خودت کوتاه نیا و مصمم پیگیرباش این فردبایداعدام شود لطفا کوتاه نیایید. باتشکر
سلام هموطن کار شما نشان دهنده صلابت شماست از کار و پیگیری منصرف نشوید
باید این بیشرف. اعدام. شود. تا عبرت. دیگران. شود
سلام خانم محترم کوتاه نیا و مصمم باش این فرد باید سنگسار بشه تا بمیره.به خدا توکل کن خدا بندشو تنها نمیذاره گلم.بای بای.
خانم محترمیکه بحرفهای پدرت که مخالف بود گوش نکردی و زندگیتو برای همیشه گل الود کردی ازشکایتت اصلا کودتا نیا که این گونه افراد باید اعدام بشن چرا که اینگونه افراد بی ناموسند
وقتی حکم راخواندم قلبم گرفت این بی شرف کمترین حکم برایش اعدام هست خواهر عزیزم کوتاه نیا حتی نامه ای هم به دفتر ریاست جمهوری محترم بنویس
سلام دخترم به هیج وجه کوتاه نیا
خواهرعزیزم این قضیه حال من را خیلی خراب کرد در مرحله اول شکایتی به خدا بکن و صبور باش بعد پرونده را به مقامی بالاتر ببرید این حیوان کثیف کمترین حکم برایشان ابد هست که هر روز بمیرد وزنده شود
سلام برای شما خیلی ناراحت شودم .ولی این خبر که دیدم یاد حرف مرحوم سلحشور افتادم که فرمودن سینما راهم فساد گرفت وخیلی ها ناراحت شودن از این حرف این دختر نه اولیش بود نه اخریش خواهد بود .
سلام به عنوان یه مرد ازت خواهشا میکنم کوتاه نیا
توصیه دین به عدم اختلاط زن و مرد به دلیل چنین پیامدهایی است جایی که دو نامحرم باشند سومی آنها حتما شیطان است
درود هموطن واقعا جای تاسفه این نابخرد را باید باشم شیر تیکه تیکه کرد.
سلام عزیزم خیلی از اتفاقی که براتون افتاد ناراحت شدم .صبور باش.خدابزرگه از شکایتت کوتا نیا.بااعتماد بنفس کافی ادامه بده.وعقب نشینی نکن .وبهتر بایک مشاوره خوب مشورت کنی تاحال بهتری پیدا کنی.امیدوارم بهترینها نصیبت بشه عزیزم.
سلام خواهر عزیزم وقتی اینجور خبرهارو میشنوم مو به تنم سیخ میشه.چون من خودم دختر دارم از کجا معلوم با دخترای اینده ما چنین کاری نشه لطفا پیگیر باش تا به جزای کارش برسه تا عبرتی برای همچین کسایی باشه موفق باشی
عزیزم شما سن کمی نداشتی دراون زمان نبایدتسلیم اون پست فطرت میشدی
سلام عزیزم خیلی ناراحت شدم ای کاش به حرف پدرت گوش کرده بودی گلم باز هم صبور باش خدا جای حق نشسته امیدوارم خودش حقتو بگیره
اصلا کوتاه نیا ازحق خودت دفاع کن اینگونه افراد خیلی پلید هستند خدا باپاکان وصادقان است
سلام خوهر محترم ار حق خودت کوتاه نىا تااخر ادامه بده
افرین خانم کارتان بسیار درست و پسندیده است
خواهر خوبم از اینکه مدافع آبروی خود ودیگر دختران سرزمینمان هستی بسیار خرسندم .تاحقاین فرد کثیف رو تودستش نذاشتی به هیچ عنوان کوتاه نیا.نمیشه که این افراد راحت توی جامعه بگردندوبا ابروی افراد بازی کنندوباپول ورابطه و...حکمشان را بخرند.خدا پشت وپناهت.
عالی بود پیگیری و شکایتتان بهیچ وجه کوتاه نیایید.مگر او چه کسی است؟شاه مملکت است؟مگر همه را خریده است؟
خواهر گرامی افرین به غیرتت کوتاه نیا و پیگیریهایت را ادامه بده به نظر من اسمش راباز گو کن که کسای دیگر به دام نیافتند
سلام خانوم محترم اگرخودت نمیخواستی هیچکس نمیتونست دست بهت بزنه اونم بایدجزای اعمالشو ببینه
ازتون خاهش میکنم از حق خودت کوتاهی نکن تا این فرد کثیف بفهمه که دیگران بازیچه نیستند .........البته اگه واقعا رسیدگی کنند و اینکه از بند (پ)در این موارد استفاده نکند ........اینها دفعه اول و اخرشان نیست .....اسم این شخض باید در دنیا پیچیده شود تا دیگران توان زندگی کردن نداشته باشه والا شلاق اسیبی به این نمیزنه
اگر خانم اجازه ندهد هیچ کس نمیتواند تعرض که سهل است حتی نزدیک هم شود
سلام خواهرم خدا تقاص این کارشو میده از حق خود دفاع کن و خداوند همرات هست
چرا من نویی باید آگاهانه خودم را در شرایطی قرار بدهم که دچار همچین سرنوشتی بشوم . یک کارگردان آدمیست فرهنگی پس نمی توانسته با تهدید و اجبار (تجاوز) همچین عملی صورت گرفته باشه پس خانم محترم شما هم یک پای این اتفاق هستید حالا به هر دلیلی که این اتفاق افتاده باشد
افرین به شهامت وغیرتت خواهرم
سلام.از حقت نگذر بدان که خدا جوابش را میدهد وبه سزایش میرسد.
این دختر از روی کمبود محبت به کارگران پناه برده که اینطور شده
بعد کلی کیف و حال حالا پشیمان شدی .میندازی گردن اون!!!اگه دلت نمیخواست حتی اجازه نمیدادی باهات صحبت غیر کاری کنه.ما خودمون دختریم
هرچی بوده خودتم خواستی .یا شرایطشو به وجود اوردی که اونم اینکارو کرده
خواهر خوبم اینکه بخوای حق خودت روگیری اولین قانونی ترین کاری که باید انجام بدی اما هم سعی درون به اول به خودت خانوادت احترام بگذاری چون تومانی مرتکب گناهی نشدی پس خودت روم قصر نبین تمام سعی خودت روبه کارببربرای بی ابر کردن بیشتر یک حیوان و دیگه اینکه ازتغییرات توخالی اون حیوون هم نترس خدا پشت پناهت .
دختر گلم من یه زن خوزستانی هستم ،نمیدونم حجابت چگونه بود ولی در مقابل هیچ مردی اندامت را به نمایش نگذار وقتی دختری از خانواده تا این فاصله دور میشود باید اول نجابت وبعد خوی گرگ بودن خود را تقویت کند اول درونت را بساز وقوی کن بعد پا روی پله های ترقی بگذار ،ای کارگردان نیز از طریق تو امتحان شده ای کاش با سادگیت او را نیز بهچنین منجلابی نمیکشاندی ،خداوند قاضیه عادل وبیننده ی حقایق است
افرین خواهرم سعی کن به خداپناه ببری واز او بخواه که این اقا روبه سزای عملش برسونه
هیچ دختری نمتواند در این شرایط کار کند مگر اینکه نجابت،صلابت،خود را از قبل تقویت کرده باشد ،باید برای انتخاب کردن جایی که باید تنها برایکار حرکت کنی اول پا روی عواطف ظریف خود بگذاری تا در برخورد با چنین مسائلی بتوانی از خود دفاع کنی که با حضور شیطان نه خودنه آن کارگردان بیچاره در چنین منجلابی گرفتار نشوید،اگه میخواهی نام آن کارگردان راببر ولی برای همسالانت وبرای رضای خدا بنویس که چنین اتفاقی چطور برای شما رخ داد که نشد از خود دفاع کنی
تو از اول اشتباه کردی که حاضر شدی بخاطر کار بیشتر باهاش بشینی چون خانما حس روانشناسی قوی دارن بااین نشستایی که بااین هرزه داشتی میفهدی که نظر خوبی نداره پس حالا که این اتفاق افتاده ازهیچی نترس نه از ابرو نه از چرت و پرت مردم عکس و اسمشو پخش کن که دخترای دیگه گولشو نخورن.
حکمش رو خیلی راحت گرفتن
اﻭﻝ ﺑﻪ اﻭﻥي ﻣﻴﮕﻢ ﻛﻪ ﺩﺭ ﭘﻲ ﺁﺑﺮﻭﻱ ﺩﻳﮕﺮﻭﻥ ﻫﺴﺖ و ﻣﻴﺨﻮاﺩ ﺑﺎ اﻓﺸﺎﻱ ﻧﺎﻡ اﻭﻥ ﻛﺎﺭﮔﺮﺩاﻥ ﺑﺎ ﺁﺑﺮﻭﺵ ﺑﺎﺯﻱ ﻛﻨﻪ.ﺁﻫﺎﻱ ﺑﻨﺪﻩ ﺧﺪا ﺳﻌﻲ ﻧﻜﻦ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺁﺑﺮﻭﻱ ﻛﺴﻲ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﭼﻴﺰﻱ اﺯ ﻛﻞ ﻣﺎﺟﺮا ﻧﻤﻴﺪﻭﻧﻲ ﺑﺎﺯﻱ ﻛﻨﻲ.ﭼﺮا ﻛﻪ ﻣﻮﻻ ﻋﻠﻲ ﺑﻪ ﻳﻜﻲ اﺯ ﻳﺎﺭاﻧﺸﻮﻥ ﻧﺼﻴﺤﺖ و ﻭﺻﻴﺖ ﻛﺮﺩﻥ اﮔﺮ ﺷﺎﻣﮕﺎﻩ ﻛﺴﻲ ﺭﻭ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﮔﻨﺎﻩ ﺩﻳﺪﻱ ﺳﺤﺮ ﮔﺎﻩ ﺑﺎﺯ ﮔﻮ ﻧﻜﻦ ﺷﺎﻳﺪ ﺗﻮﺑﻪ ﻛﺮﺩﻩ ﺑﺎﺷﺪ.و ﻣﻦ ا.... ﺗﻮﻓﻴﻖ
درودبرخواهرگلم ،بهترین ممکن برای فرارازاین اتهام ادامه کاردادرسی بود که شماانجام دادیددرغیر اینصورت شاید طرف مقابل بیشترسواستفاده میکرد،همچنین درجواب اقاحسام وبعضیها،بیان کوروش کبیر که چشم مردان ما ناپاک میباشد
درودبرتو ای بانوی ایرانی تبریک میگم به شهامتت.به سزای اعمالش میرسه این بیشرف نابخرد.مطمئن باش