ماجرای پرتاب سنگ به سوی بنی صدر در ایلام چه بود؟
بنیصدر در صالحآباد یک دفعه خود را در حلقه تظاهرات علیه خود دید، فرمانده ارتش او را فراری داد.
«اسماعیل رستمی» از نیروهای انقلابی و از پیشکسوتان دفاع مقدس میگوید: خیانتهای بنیصدر و درگیری او با شهیدبهشتی و آیتالله خامنهای و مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی و شهید رجایی و نگرانی امام از این وضعیت تقریبا آشکارشده بود، همه از این وضعیت نگران بودند. در همین زمان به استانداری خبر دادند که فردا بنیصدر جهت بازدید از جبههها به ایلام میآید که بچهها را درجریان امر قرار دادم و شب جلسهای با حضور آنها در منزل آیتالله حیدری تشکیل و قرار شد تعدادی از دوستان کفن پوشیده و در گلزار شهدا در امامزاده «علی صالح» حضور یابند.
من هم با هماهنگی مهندس ابراهیمی استاندار به محض فرود هلیکوپتر در هنگ ژاندارمری، بنیصدر را به امامزاده علیصالح جهت زیارت قبورشهدا حرکت دادیم. قرار بود در آنجا بچهها نسبت به برپایی تظاهرات و اعتراضات و شعارعلیه بنیصدر اقدام کنند. برنامه طبق دستور شب قبل انجام و بنیصدر در حلقه تظاهرکنندگان قرارگرفت و تعدادی از بچهها سنگ و لنگه کفش به سوی او پرتاب کردند. بنیصدر ناگزیر به فرارشد و فرمانده ارتش وی را از دست بچهها فراری داد. خبر آن را هم سریعا به دفترامام ارسال کردند و همان شب امام بنیصدر را از فرماندهی کل قوا عزل کردند.
منبع: ایسنا
16