از "گردونه بخار" تا خیابانهای پر ترافیک: داستان دگردیسی خودروها در ایران / اولین اتومبیل در دوره کدام شاه وارد کشور شد؟
ورود اتومبیل به ایران، نه تنها یک پدیده تکنولوژیک بود، بلکه تحولی عمیق در فرهنگ و جامعه ایرانی ایجاد کرد. از زمانی که نخستین "گردونه بخار" به عنوان سوغات سفرهای فرنگ مظفرالدین شاه وارد کشور شد تا دهههای بعد که خیابانهای تهران مملو از خودروهای رنگارنگ گردید، اتومبیل نقشی بیبدیل در تاریخ مدرن ایران ایفا کرد.

در این نوشتار، به کندوکاو در این دگردیسی میپردازیم و با نگاهی به چالشها، تأثیرات، و دگرگونیهای ایجاد شده در جامعه ایرانی، روایتی تازه از ورود و گسترش اتومبیل در ایران ارائه می دهیم.
مظفرالدین شاه و نخستین اتومبیلها: آغازی برای مدرنیته
مظفرالدین شاه قاجار، با سفرهای خود به اروپا، با پدیدههای نوظهور دنیای مدرن آشنا شد و نخستین کسی بود که اتومبیل را به ایران آورد. در سفر دوم خود به اروپا در سال ۱۲۷۹ هجری شمسی، او یک دستگاه اتومبیل کالسکهای با سوخت زغالسنگ در بروکسل بلژیک خریداری کرد. این خودرو در سال ۱۲۸۰ هجری شمسی وارد ایران شد و توجه بسیاری را به خود جلب کرد. این خودرو به صورت یک کالسکه بخار بود و پس از آخرین سفر مظفرالدینشاه به فرنگ، در بندر انزلی با تحمّل مشکلات زیاد از کشتی پیاده شد و به راه افتاد.
همچنین، در نخستین سفر خود به اروپا، دو دستگاه اتومبیل از نوع «رنو» خریداری کرد که در ماه آگوست ۱۹۰۰ (مرداد ماه ۱۲۷۹) به ایران رسید و از نخستین خودروهایی بود که به ایران وارد شد. تنها راه اتومبیلرو در آن زمان در ایران، راه گیلان بود که به وسیله روسها ساخته شده بود و به دست مأموران روسی هم اداره میشد.
چالشها و مخاطرات اولیه: از گردنه ملاعلی تا سوء قصد به محمدعلی شاه
ورود اتومبیل به ایران با چالشهای زیادی همراه بود. به دلیل نامناسب بودن کوچه و خیابانهای تهران، این خودرو قادر به حرکت در شهر نبود و فقط اغلب روزها در میدان مشق به دستور مظفرالدینشاه بهوسیله راننده فرانسوی آن، یعنی موسیو وارنه، به حرکت درآمده و موجب حیرت و شادی مردم میشد. مردم ایران در ابتدا به این وسیله نوظهور لقب گردونه بخار داده بودند.
شاه میخواست با اتومبیل تا قزوین بیاید، اما پس از یادآوری دردسرهای گردنه ملاعلی و آبترش و منجیل، منصرف شد و به جای کالسکه بخاری به کالسکه اسبی نشست. قرار شد کالسکه بخار را راننده بلژیکی بدون مسافر به تهران بیاورد، اما در گردنه ملاعلی تصادف کرد و کالسکه بخار درهم شکست. شاه با کالسکه اسبی به تهران رسید و کالسکه بخار را با گاری به تهران آوردند تا تعمیر کنند.
علاوه بر این، اتومبیلها در آن دوران با خطرات دیگری نیز مواجه بودند. محمدعلی شاه، پس از آنکه یک اتومبیل بدون اشکال از گردنههای گیلان به تهران رسید، در راه دیدار با یکی از خواهران خود بود که بمبی به سمت خیابان پرتاب شد و جمعی از شاطرها و کالسکهچیها کشته و زخمی شدند، اما شاه که در اتومبیل بود، سالم ماند. این حادثه نشاندهنده ناامنیهای اجتماعی و سیاسی آن دوران بود.
گسترش فرهنگ اتومبیلرانی: از دربار قاجار تا تجار بوشهری و نقش احمد شاه
بعد از مظفرالدینشاه، محمدعلیشاه هم از کارگزاران خواست تا یک اتومبیل برایش بخرند. اتومبیل او بدون اشکال از گردنههای گیلان گذشت و به تهران رسید. احمد شاه قاجار، سومین شاه ایران، نیز سوار شدن بر ماشین را تجربه کرد. نقل است ناصرالملک، که مدتها در انگلستان و فرانسه زندگی کرده بود، هنگام انتصاب به مقام نیابت سلطنت برای احمد شاه خردسال، یک دستگاه اتومبیل را به هزینه دولت ایران از اروپا خریداری کرد. این اتومبیل راهی تهران شد و مورد استفاده دربار قرار گرفت.
با گذشت زمان، تب خرید ماشین بین مردم عادی بالا گرفت و بسیاری در حد توان و وسع مالی خود میکوشیدند خودرویی برای خود تهیه کنند. علاوه بر دربار قاجار، سیاحان اروپایی نیز اتومبیلهایی را وارد ایران کردند، اما بعدها در میان سیاستمداران و ملاکان بزرگ و تجار سرشناس، بهویژه تجار بوشهری همچون حاج امین التجار و معین التجار بوشهری و دیگر تجار یزدی، شیرازی و کرمانی، خرید اتومبیل باب شد و به نوعی نشانه اشرافیت و چشموهمچشمی تجار به شمار میرفت.
نخستین قربانیان اتومبیل: از درویشخان تا نظامنامه عبور و مرور
افزایش تعداد خودروها در خیابانهای تهران، ناگزیر با افزایش حوادث رانندگی همراه بود. یکی از اولین سوانح رانندگی ثبت شده مربوط به غلامحسین درویشخان، موسیقیدان برجسته ایرانی است. او در سال ۱۳۰۵ بر اثر برخورد یک خودرو با درشکهاش جان خود را از دست داد. این حادثه تلخ باعث شد تا اولین نظامنامه عبور و مرور تدوین شود که شامل مقرراتی برای رانندگان بود.
درویشخان شب چهارشنبه ۲ اسفند ۱۳۰۵ از یک محفل موسیقی خارج شد و برای رفتن به خانه درشکهای با دو اسب کرایه کرد. درشکه نمره ۱۵۹ حامل درویشخان از خیابان امیریه به سمت شمال در حال حرکت بود. حسن درشکهچی در فکر و خیالات خود بود که ناگاه با خودروی فوردی برخورد کرد. شوفر فرنگی این خودرو بیاحتیاطی کرد و به اسبهای درشکه زد. اسبها در جا میمیرند و تکان سختی که به درشکه وارد میآید باعث میشود درویش از آن به بیرون پرتاب شود و با سر به زمین بخورد. پیکر نیمهجان او به بیمارستان نظمیه منتقل شد، اما پس از گذشت ۵ روز درگذشت.
قوانین عبور و مرور و ظهور مسیوکِلین: از نظامنامه تا چراغهای راهنمایی
پس از این واقعه، سرتیپ درگاهی آییننامهای به نام نظامنامه درشکههای عمومی تهیه کرد و نخستین نظامنامه عبور و مرور تدوین شد. در این نظامنامه، تمامی مقررات مربوط به رانندگی انواع وسایل نقلیه درج شده بود که تنها ۲۰ رقم از علائم راهنمایی و رانندگی را در برمیگرفت. در این سال گواهینامهها نیز درجهبندی شده و 3 نوع گواهینامه صادر شد. وزیرالوزرا نیز بعد از آن دستور داد اداره پلیس نظمیه، شعبهای به نام «وسایط ناقله» تأسیس کند و مقر آن در خیابان باب همایون باشد.
اولین افسر آزمایش رانندگی که نام و امضای او در پای اوراق رانندگان زمان قاجاریه وجود دارد، به زبان فرانسه نوشته شده است و شخصی بهنام مسیوکلین بود. پس از وی، این سمت به ناصرخان انشاء، اولین متخصص نظمیه، محول شد. اولین آییننامه رانندگی نیز در زمان و ستد اهل سوئدی تهیه و تنظیم شد.
یکی از کارهای او، ترجمه و تنظیم نظامنامه بود که در آن قید شده بود راننده هنگام روز در شهر و اماکن پرجمعیت ضمن حرکت از سمت راست باید با سرعت ۱۵ کیلومتر در ساعت و در خارج شهر ۲۵ کیلومتر در ساعت و شبها با ساعتی ۱۰ کیلومتر براند. همچنین در موقع نزدیک شدن به حیوانات از قبیل اسب و قاطر، که طبعا از صدای ماشین وحشت دارند، از سرعت اتومبیل خود بکاهند و آرام حرکت کنند تا باعث وحشت و رم کردن حیوانات نشوند.
در ۱۳۰۹ هجری شمسی، اداره تشکیلات نظمیه مملکتی، قانونی در ۳۸ ماده تنظیم کرد. براساس این آییننامه، شوفر اتومبیلها ملزم به رعایت برخی نکات میشدند که تا به آن روز مورد توجه نبود. از جمله مواد این آییننامه عبارتند از:
1.اوراقی که رانندگان باید همیشه داشته باشند، عبارت است از تصدیق اداره نظمیه و تصدیق مالکیت (یا سواد تصدیق مالکیت)، قبوض مالیات و چنانچه اتومبیلی که میرانند کرایه یا کامیون باشد، ورقه معاینه نیز همراه آنها باشد.
2.هر اتومبیل باید دارای پنج پلاک باشد: پلاک کارخانه اتومبیل، پلاک اسم و آدرس صاحب اتومبیل، نمره عقب، نمره جلو و پلاک مالیات که به نمره جلوی اتومبیل نصب خواهد شد.
3. در موقع حرکت دادن ماشین، اولین وظیفه راننده این است که دست خود را بیرون آورده تا اتومبیلهای عقب و همچنین مردم بدانند که قصد شروع حرکت دارد.
4. موقعی که راننده بخواهد داخل کوچههای سمت چپ شود، اول بوق میزند و در عین حال که مطابق نیمدایره بزرگی میچرخد، دست خود را از اتومبیل بیرون آورده و مواظب طرف راست باشد.
5. در شهر استعمال بوقهایی که صدای سوت یا صدای نکره دارند، قدغن است.
6. حرکت از عقب به کلی ممنوع و قدغن است.
7. عبور از وسط دستجات نظامیان و همچنین دستجات شاگردان مدارس و نیز از دسته تشییع جنازه قدغن است.
از مأموران کولهپشتی تا چراغهای اتوماتیک: تحولات ترافیکی در تهران
همزمان با گسترش شهر تهران و افزایش تعداد خودروها، نیاز به نصب چراغهای راهنمایی نیز بیشتر شد. اولین چراغهای راهنمایی و رانندگی در سالهای دهه 30 در تقاطعهای مهم نصب شد، اما قبل از نصب این چراغها، مأموران راهنمایی از چراغهای قابل حمل استفاده میکردند. این چراغها به صورت کولهپشتی بودند که دارای دو چراغ قرمز و سبز و کلیدی برای خاموش و روشن کردن آنها بود. مأموران با پشت کردن به طرف رانندگان اتومبیل، آنان را متوقف میکردند یا دستور حرکت به آنان میدادند. بالاخره در سالهای 39 و 40 چهارراههای تهران مجهز به چراغ اتوماتیک شد.
هشدارهای روزنامه اطلاعات: نگرانی از ترافیک و آلودگی هوا
تب خرید ماشین بین مردم عادی بالا گرفت و بسیاری در حد توان و وسع مالی خود میکوشیدند خودرویی برای خود تهیه کنند. ازدیاد ماشین هم باعث ایجاد ترافیک در معابر عمومی شد و هم هوای سالم پایتخت را در معرض خطر قرار داد. روزنامه اطلاعات در ۲۷ آبان ۱۳۳۶ نسبت به افزایش بیرویه خودرو در شهر تهران هشدار داد و نوشت: «کثرتِ فوقالعاده اتومبیل در تهران باعث شده تا وزارتِ فرهنگ و شهربانی از مردم درخواست کنند تا مراقب جان اطفال، بهویژه محصلین در خیابانها باشند.» رئیس شهربانی گفت: «محصلین هر روز 4 بار به مدرسه میروند و جان آنها به هنگام عبور از خیابانها با کثرت زیاد اتومبیل در خطر است. مردم باید به فرزندان خود مقررات را آموزش دهند تا خطری جان آنها را تهدید نکند.» وی گفت خیابانهای تهران گنجایش ۸۰ هزار اتومبیل را ندارد و هر هفته ۱۵۰ اتومبیل به آنها اضافه میشود.
میراث اتومبیل در تاریخ معاصر ایران
ورود اتومبیل به ایران داستانی است پر فراز و نشیب از تحولات تکنولوژیک، اجتماعی، و فرهنگی. از نخستین تلاشها برای راندن "گردونه بخار" در خیابانهای خاکی تهران تا هشدارهای نگرانکننده درباره ترافیک و آلودگی هوا، اتومبیل همواره بخشی جداییناپذیر از زندگی ایرانیان بوده است. این وسیله نقلیه نوین، با تمام چالشها و فرصتهایی که به همراه داشت، به یکی از مهمترین عوامل شکلدهنده چهره مدرن ایران تبدیل شد.