ماجرای كمالالملك پیشخدمت بیشعور و صاحب رستوران هنرشناس
محمد غفاری مشهور به كمالالملك نقاش نامی ایران، پس از ترور ناصرالدینشاه به اروپا رفت تا معلوماتش را در رشته نقاشی تكمیل كند.
او بیش از سه سال در فلورانس، رم و پاریس به رونگاری از نقاشیهای مشهور اروپایی پرداخت و با تاریخ هنر غرب آشنا شد.
در دوران اقامتش در پاریس به دلیل مشكلات اقتصادی كشور، بودجه فرهنگی كاهش یافت و مقرری كمالالملك قطع شد. مدت اقامت كمالالملك در پاریس با سختیهای فراوان توام بود و او در برخی روزها حتی پولی برای اینكه غذایی تهیه كند در اختیار نداشت. یكروز كمالالملك كه بسیار گرسنه بود در پاریس به یك رستوران رفت و یك غذا سفارش داد و خورد و از آنجا كه از یكطرف هیچ پولی نداشت و از طرف دیگر بر اثر سیری قدرت خلاقیتش افزایش یافته بود، بهجای پول، روی بشقابی كه در آن غذا خورده بود نقاشی یك پول را كشید و برخاست تا از در رستوران بیرون برود. در این هنگام پیشخدمت رستوران جلوی او را گرفت و به زبان فرانسوی گفت: «كجا؟ پول كه ندادهای هیچ، به بشقاب رستوران هم خسارت وارد كردهای. حالا میخواهی بروی؟»
كمالالملك گفت: «زهی هنرنشناسی.» و گفتوگوی آنها بالا گرفت. صاحب رستوران كه در اثر رفاه نسبی، شخصی هنرشناس بود، از سر و صدای پیشآمده متوجه ماجرا شد و به نزد كمالالملك و پیشخدمت رفت و بشقاب را از پیشخدمت گرفت و به او یك پسگردنی زد و گفت: «ارزش این هنر خیلی بیشتر از پول غذاست.» وی افزود: «استاد، اقلا میگفتید بشقاب تمیز برایتان بیاورند. الان من این بشقاب چرب را چطوری نگهداری كنم؟»
كمالالملك گفت: «حیف كه باید بروم، وگرنه هرروز میآمدم.» و رفت.
آن بشقاب هماكنون در ظرفشورخانه بخش بشقابهای قیمتی موزه لوور، سمت راست، قفسه سوم از بالا، نگهداری میشود.
منبع: جام جم
1981
من هم دونقاشی ابرنگ از اقای تجویدی داشتم ایشان شاگرد کمال الملک بودند خود استاد کمال الملک انها را از تجویدی دریافت کرده بود انزمان رسم بود شاگردان کار خود را به استاد میدادند حالا نمیدانم بعنوان هدیه یا چیز دیگر واسم نقاشی ها خونگیر ورمال بود که اقای تجویدی از روی نقاشی کمال الملک کپی کرده بود بسیار زیبا ولی در اول انقلاب رندی بعنوان نشان دادن به کسی جهت فروش انرا از دست من در اورد وربود حالا نمیدانم ارزش انها چقدر است ولی بهر صورت از دستم رفت
واقعا چرا فکر میکنیم با این دست تاریخنگاریِ غیرواقعی چهرههای ملیمون رو بزرگ میکنیم،نمیدونم؟ آخه کمالالملک یک آدم فرهیخته پول نداشته باشه میره رستوران بشینه غذا بخوره؟ اسباب وسایل نقاشی رو هم همراه داشته همیشه!!؟ بگذریم که قلم و رنگ مخصوص بوم نقاشی قابل استفاده روی کاشی و چینی و این جنسها نیست.
کسی که این متن را نوشته به اندازه یک جلبک عقل ندارد که فکر کند اولا این که نقاشی پول ایرانی است. کمال الملک در فرانسه باید پول فرانسوی بکشد روی بشقاب نه پول ایرانی. ثانیا آیا کمال الملک چنین آدمی است که بدون پول برود رستوران؟
واقعا این داستان دروغه