اعتراف مادر افسرده به قتل فاطمه و آنیسا کوچولو

درست از زمانی که خبر گم شدن ناگهانی زن 27 ساله اهل و ساکن عنبرآباد دست به دست چرخید، ولوله و اضطراب در خانواده آنها تمامی نداشت.

پدر  فاطمه و آنیسا می دانست که همسرش بیماری افسردگی دارد و حالا که ناگهان همسر جوان او به همراه دو کودکشان غیبش زده بود برای پیدا کردن آنها به آب و آتش می زد.

بخوانید: مادر، دو دختر یک ساله و ۳ساله‌ اش را به طرز وحشتناکی به قتل رساند

امدادگران هلال احمر از یک سو و خانواده و اقوام و آشنایان هم از سوی دیگر تمام تلاش خود را می کردند تا ردی از دو کودک خردسال و مادرشان پیدا کنند. بالاخره حدود چهار روز بعد از گم شدن این سه نفر، جسد فاطمه یک ساله در منطقه بارگاه عنبرآباد پیدا شد و روز بعد از آن مادر بچه ها به همراه جسد آنیسا توسط اقوام آنها در بندرعباس پیدا شدند.

ابتدا گمانه زنی ها مبنی بر هلاک شدن دو کودک به خاطر گرما و بی آبی بود، اما مادر جوان بعد از اینکه به بیمارستان کهنوج منتقل شد اقرار کرد که با فرو بردن سر فرزندان خود زیر آب، جان آنها را گرفته است.

قتل فاطمه و آنیسا به دست مادر افسرده

کامران بهادری، پدر فاطمه و آنیسا در این روزها که جگرگوشه خودش را از دست داده بیش از هر چیز از شایعاتی که در مورد مرگ دو کودک معصومش ساخته شده ناراحت است.

او می گوید: «گفته شده بود که من و همسرم با هم اختلاف داشتیم، اما این حرف دروغ محض است، من و مادر فرزندانم هیچ مشکلی با هم نداشتیم.»

غم در صدای این مرد 35 ساله موج می زند آرامش کاشانه اش با مرگ دو کودک شیرین زبان از هم پاشیده است: «آنیسا 3 سال و فاطمه یک سال داشت همسرم هم 27 ساله بود ما سال 96 ازدواج کردیم و اهل و ساکن عنبرآباد هستیم.

کشاورز هستم و روز حادثه من برای کاری به خانه پدر خانمم رفته بود که مادرم با من تماس گرفت و گفت همسر و فرزندانم در خانه نیستند.

همه جا را دنبال آنها گشتیم چهار روز بعد بود که جسد دختر یک ساله ام به نام فاطمه در منطقه بارگاه پیدا شد که خفه شده بود فردای آن روز هم اقوام ما همسرم را در بندر در حالی که لب ساحل سنگی کنار جسد آنیسا نشسته بود پیدا کردند.

همسرم گفته بود سر آنیسا را همان جا زیر آب دریا فرو برده و همین باعث خفگی و مرگ دخترم شده بود. قبل از آن هم سر فاطمه را در یک گودال آب فرو کرده بود.»

از همسرم شکایت قضایی ندارم، او یک بیمار است

پدر فاطمه و آنیسا در ادامه می گوید: «همسرم افسردگی داشت. می گفت بچه ها اذیتم می کردند و برای همین دست به این کار زده است.

البته من خودم هنوز با او صحبت نکرده ام چون ابتدا در بیمارستان کهنوج بستری بود و الان هم در بیمارستان اعصاب و روان کرمان بستری است.

برای هر پدری اینکه دو فرزند دست گلش اینطور از دست بروند فاجعه بار است اما من از همسرم شکایت قضایی ندارم چون او یک بیمار است.»

رسیدگی به این پرونده در جریان روال قضایی قرار دارد.