خواهرم را به خاطر اعتیادش با دستهایم خفه کردم
۱۹ فروردین پارسال در پی اعلام گزارش مرگ مشکوک دختر جوانی به نام سارا در چهار باغ کرج به پلیس آگاهی استان البرز پرونده ای تشکیل شد.
کارآگاهان با شناسایی خانواده مقتول به تحقیق از آنها پرداختند.
بهدنبال تناقضگوییهای اعضای خانواده و آثار جراحتی که روی صورت برادر مقتول بود ظن پلیس به اینکه جنایتی خانوادگی رخ داده است بیشتر شد.
برادر مقتول که بنیامین نام داشت و ۲۷ ساله بود در ادامه بازجوییهای جنایی سرانجام لب به اعتراف گشود و پرده از راز جنایتش برداشت.
وی در اعترافهایش گفت: چند وقتی بود که خواهرم معتاد شده بود و بعد از ترک خانواده در خانه مجردی زندگی میکرد پدرم بشدت از او عصبی شده بود هرچقدر تلاش کردیم خواهرم سر به راه شود نشد آنقدر بحث و مشاجره در خانواده بر سر این موضوع زیاد شده بود که من دیگر نمیدانستم چه کار کنم تا اینکه رفتم سراغ خواهرم و با او درگیر شدم بعد او را با دستانم خفه کردم. بعد به خانه پدرم برگشتم و موضوع را گفتم و تصمیم گرفتیم این جنایت را مخفی کنیم.
این متهم پس از اعتراف، به اتهام قتل عمد به دادسرا منتقل شد پس از تکمیل پرونده چون پدر و مادر مقتول اعلام شکایت نکردند متهم با قید ضمانت آزاد بود.
در بررسی سوابق متهم مشخص شد او مدتی قبل به اتهام سرقت محکوم به زندان شده بود که در زمان آزادی مشروط مرتکب این جنایت شد.
این پرونده قتل سرانجام صبح دیروز روی میز قضات شعبه اول دادگاه کیفری استان البرز قرار گرفت.
در ابتدای جلسه دادگاه نماینده دادستان متن کیفرخواست را خواند سپس پدرو مادر مقتول بار دیگر گفتند از پسرشان شکایتی ندارند.
متهم نیز در حالی که اظهار ندامت و پشیمانی میکرد، گفت: رفتار خواهرم باعث عذاب همه ما شده بود من دیگر از جر و بحثهای مدام بر سر خواهرم خسته شده بودم هروقت خانه بودم پدرو مادرم بر سر این ماجرا باهم مشاجره داشتند خواهرم هم قصد نداشت اعتیادش را کنار بگذارد این مسأله مرا بشدت آزار میداد تا اینکه آن اتفاق تلخ افتاد.
پس از پایان اظهارات متهم رئیس دادگاه ختم جلسه را اعلام کرد و بدین ترتیب قضات دادگاه برای صدور حکم وارد شور شدند.
افرین به تو
و همه رفتند مقدم این جوان رعنا را گلباران کردند! و چون پدر و مادر مقتول همان پدر و مادر قاتل هم هستند با رضایتشان حالا یک جوان قاتل و سارق به جامعه برگشته که قانون کاری باهاش نداره! یعنی چیییییی؟!! طرف جان یک انسان رو گرفته! چون معتاد بوده بره به جهنم! تف به پدرش که پسر سارق و قاتل و دختر معتاد تحویل جامعه داده!
جناب محمود،هیچ پدرومادری راضی نیست فرزندش به راه بد برود،آرزوی هرپدر ومادر با هر دین ومذهب وعقیده خوشبختی وسعادت بچه هاش است.ورفتارخلاف فرزندان زمینه های اجتماعی فراوانی دارد ونتیجه آن چیزی جز دردوزجروغصه براپدرمادر نیست.پس شایسته نیست ما به پدری که ندیدیم ونمیشناسیم توهین کنیم.
به قول معروف(هرکس دردش تودل خودشه)
ماشاله اون پدرومادر که یه دختر معتاد و یه پسر سارق و فاتل تربیت کردن . به عقیده من اون پدر ومادر باید دادگاهی بشن
این همه برادر که معتادن پس چی؟ خواهر ها باید خفه شان کند؟
خداراخوش نمیادبخاطرموادکسی بکشندحتی امام خمینی رحمت الله علیه اعدام آنهاراجایزنمیدانست فرمودندنمیگویم جایزاست اماجزایش مرگ نیست درقرآن خدابه قتل عمدی وعده خلوددرآتش داده
این پدر و مادر بجای حل مشکل ازطریق مشاوره و صبرو حوصله اینقدر روی اعصاب و روان دخترشان رفتند که ترجیح داد بره جدا بشه! اما بازم بجای کمک و استمرار محبت ،اینقدر جلوی پسرشان چس ناله کردند و اینقدر پشت سر دخترشان بدگویی کردند که آستانه صبر پسرشان هم تمام شد! مقصر اصلی فقط و فقط پدر و مادرش هستند الان خیالشون راحت شد؟ یک فرد براحتی آلوده اعتیاد میشه اما واقعا" ترک اعتیاد سخته! فقط یک معتاد میدونه چقدر ترک سخته