شمسی رمال: به خاطر شکایت سحر، وکیلش را تنبیه کردم
زن رمال و چهار همدستش که نقشه اسیدپاشی به یک وکیل دادگستری و سرقت از دفتر وکالت او را اجرا کرده بودند برای دومین بار محاکمه شدند.
رسیدگی به این پرونده از سال 98 با گزارش اسیدپاشی در منطقه یوسفآباد تهران آغاز شد.
شاکی که وکیل دادگستری بود، گفت: چند ماه قبل وکالت زنی به نام سحر را قبول کردم که از سوی یک زن رمال به نام شمسی مورد کلاهبرداری قرار گرفته بود. زن رمال به بهانه گرهگشایی از مشکل کاری همسر سحر ابتدا 120 میلیون تومان گرفته و پس از آنکه متوجه شده بود موکلم وضعیت مالی خوبی دارد درخواست مبلغ 700 میلیون تومان کرده بود. اما وقتی مشکلشان حل نشده بود سحر شکایت کرد.
پس از اینکه وکالت این پرونده را پذیرفتم با پیگیریهای زیاد موفق شدم دستور جلب زن رمال را بگیرم اما از همان موقع تهدیدها و دردسرهای من شروع شد. بارها از سوی این زن تهدید شدم که اگر پیگیر پرونده باشم نابودم میکنند. روز حادثه در دفترکارم بودم که زن و مرد جوانی وارد اتاقم شدند. بعد از آن هم سه مرد دیگر وارد شدند، یکی از آنها ضربهای به سرم زد و دیگری آنقدر گلویم را فشار داد که بیهوش شدم و دقایقی بعد از سوزش شدید در ناحیه شکمم به هوش آمدم و متوجه شدم که روی بدنم اسید پاشیدهاند که به بیمارستان منتقل شدم، بعد از ترخیص از بیمارستان هم فهمیدم که پرونده موکلم سرقت شده است.
پس از آن مأموران موفق شدند چهار متهم اسیدپاشی را شناسایی و دستگیر کنند. متهمان در همان ابتدا اتهامشان را پذیرفتند و عنوان کردند که از سوی زنی به نام شمسی اجیر شده بودند.
با اعتراف متهمان، شمسی نیز بازداشت و پرونده متهمان به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. در ابتدای جلسه شاکی به جایگاه رفت و گفت: برای متهمان درخواست اشد مجازات دارم.
پس از آن یکی از متهمان به جایگاه رفت و گفت: چند روز قبل از ماجرای اسیدپاشی شمسی از من خواست در ازای مبلغ 20 میلیون تومان یک وکیل را تنبیه کنیم. من هم پذیرفتم و با همدستی چهار نفر نقشه را عملی کردیم. البته شمسی از من خواسته بود اسید را روی صورتش بپاشیم اما من در آخرین لحظه دلم برای قربانی سوخت و اسید را روی شکمش ریختم. حالا هم متوجه شدم که فریب خوردم و از کارم پشیمانم.
پس از آنکه سایر متهمان حرفهای این متهم را تأیید کردند زن رمال که با قرار وثیقه آزاد بود به جایگاه رفت و گفت: از کودکی پیش زنی رمالی را آموختم و او استادم بود چندی قبل آن زن به من گفت از سحر 700 میلیون تومان پول بگیرم. اما وقتی فهمید سحر شکایت کرده و وکیل گرفته نقشه اسیدپاشی را کشید، ولی بعد از اسیدپاشی به یکباره ناپدید شد و از او خبری ندارم.
با پایان اظهارات شمسی، هیأت قضایی با تشدید قرار وثیقه دستور بازداشت او را صادر کردند و پرونده برای ادامه تحقیقات به دادسرا فرستاده شد. پس از تکمیل تحقیقات پرونده به دادگاه برگشت. در جلسه دوم رسیدگی شاکی به جایگاه رفت و گفت: اگر امکان اجرای قصاص وجود دارد متهمان را قصاص کنید در غیر اینصورت درخواست دیه دارم.
اما چهار متهم با تکرار اظهاراتشان خواستار بخشش شدند. زن رمال هم در دفاع از خود گفت که نقشی در ماجرا نداشته و استادش مقصر است.
پس از اظهارات متهمان و وکلای آنها قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.
وکیل باید درخواست قصاص کنه زندان رفتن برای این افراد بی خانواده هیچی ندار مثل رفتن تو قصر نداشته پدر مادرشونه