مرد بی غیرتی که زنش را مجبور به بی عفتی با دوستانش می کرد
رفتارهای غیرمتعارف همسرم به گونهای است که حتی بازگو کردن آن نیز شرمآور است و کسی نمیتواند این ماجراها را باور کند، اما ضعف اعتقادات دینی، این گونه رفتارهای زشت و زننده را با عناوینی مانند تجدد در میان برخی افراد سست ایمان به وجود میآورد.
اینها بخشی از اظهارات زن ۲۷ سالهای است که برای چارهجویی درباره رفتارهای غیرمتعارف و بیشرمانه همسرش به دایره مددکاری اجتماعی کلانتری میرزا کوچک خان مشهد مراجعه کرده بود.
این زن جوان درباره ماجرای ازدواجش با مردی بیبند و بار گفت: پدرم کارگری ساده و بیسواد بود که به سختی میتوانست هزینههای زندگی خانواده ۵ نفرهاش را تامین کند. به همین دلیل هم هیچ کدام از خواهران و برادرانم نتوانستند حتی تا مقطع دیپلم تحصیل کنند.
من در خانوادهای بزرگ شدم که نه تنها از اوضاع مالی نامناسبی برخوردار بود بلکه پدر و مادرم هیچگاه توجهی به نیازهای عاطفی و روحی ما نیز نداشتند. با وجود این من با همه سختیها به تحصیلاتم ادامه دادم و برای ادامه تحصیل در مقطع کاردانی وارد دانشگاه شدم. این در حالی بود که باز هم خانوادهام اهمیتی به این موضوع نمیدادند و از من حمایت نمیکردند.
هنوز یک ماه بیشتر از حضورم در دانشگاه نگذشته بود که با «سالومه» آشنا شدم. او همکلاسیام بود و پدرش وضعیت مالی خوبی داشت.
خیلی زود ارتباط من و او صمیمی شد و مدام با یکدیگر در ارتباط بودیم. اما وقتی میدیدم «سالومه» چگونه در رفاه و آسایش زندگی میکند و هر چیزی را دوست داشته باشد به راحتی میخرد، از نظر روحی به هم میریختم و از خانوادهام متنفر میشدم، چرا که در برابر سالومه احساس سرشکستگی میکردم و به اوضاع اقتصادی خودم افسوس میخوردم.
تا این که روزی سالومه از من خواست در شرکت تجاری برادرش مشغول کار شوم. اگرچه حقوقش اندک و ناچیز بود اما به دلیل آن که طعم بیپولی را چشیده بودم از پیشنهادش استقبال کردم. دو سال بعد از این ماجرا در حالی که تحصیلاتم به پایان رسیده بود، سالومه مرا برای برادرش خواستگاری کرد.
«انوش» که از وضعیت مالی پدرم خبر داشت، منزلی در بهترین نقطه شهر اجاره کرد و همه اسباب و اثاثیهام را یک جا خرید تا پدرم مجبور به تهیه جهیزیه نشود. من هم که از این ازدواج در پوست خودم نمیگنجیدم، سعی کردم زندگی عاشقانهای را برایش فراهم کنم.
خلاصه یک سال بعد از آغاز زندگی مشترکمان صاحب یک فرزند پسر شدم و تصور میکردم با تولد آراد، زندگی ما زیباتر خواهد شد اما نمیدانم چه حادثهای رخ داد که این زندگی عاشقانه رنگ باخت و روابط من و «انوش» سرد و بی روح شد.
با این که بیشتر از یک ماه از تولد فرزندم نمیگذشت ولی دیگر همسرم توجهی به نیازهای عاطفی و روحی من نداشت، به گونهای که هر روز بیشتر از هم فاصله میگرفتیم. این اوضاع آشفته از من زنی افسرده ساخته بود.
ساعتها گریه میکردم یا با پسرم سرگرم میشدم تا غصههایم را فراموش کنم. وقتی مشکلم را با خانواده ام در میان گذاشتم، نه تنها حمایتی از من نکردند بلکه اموال و دارایی های انوش را به رخم کشیدند و این گونه تحقیرم کردند.
از سوی دیگر زمانی که همسرم متوجه شد خانواده ام هیچ حمایتی از من نمی کنند و پشتیبانی در زندگی ندارم، رفتارهای غیرمتعارف و نامعقولش را شدت بخشید و به حد شرم آوری رساند.
او نه تنها در منزل را قفل می کرد و اجازه بیرون رفتن به من نمی داد بلکه شب ها برخی از دوستانش را به همراه همسرانشان به منزلم دعوت می کرد و تا پاسی از شب انواع فسق و فجور را مرتکب می شدند.
آنها حجابی نداشتند و به بهانه آزادی و تجدد و با پوشش زننده کنار هم مینشستند و با خندههای مستانه خودشان مرا آزار میدادند. این دعوتهای گروهی هر روز شکلی جدید به خود میگرفت به طوری که غیرت و مردانگی هم از بین رفته بود و خجالت و حیا از رفتار آنها شرمنده میشد.
این رفتارهای زننده به حدی رسید که دیگر نمی توانستم شاهد این صحنه های شرم آور و درخواست های گستاخانه شوهرم باشم تا اینکه انوش از من خواست با لباس های کوتاه بین دوستانش حضور یابم و حتی با آنها برقصم دیگر دیدم بی غیرت ترین مرد شوهر من است و در این میان برای یافتن چاره ای به کلانتری آمدم.
شایان ذکر است، به دستور سرهنگ باقی زاده (رئیس کلانتری میرزاکوچک خان) این زوج جوان پس از انجام مشاوره های مقدماتی در کلانتری به مرکز مشاوره پلیس معرفی شدند.
بی غیرتی آفت این روزهای برخی مردان هوس ران
پس اینطور شد. چه داستان جالبی
ربطی به دین و غرب نداره...شوهر ایشون مبتلا به کاکولد هستش و با مراجعه به روانپزشک مشکل حل میشه...
اینا مریض جنسی هستن وگرنه تو همون غربش هم اینجوری نمیکنن مردم
چه شوهر بی عفتی!
اعتقادات مذهبی و فرهنگ اجتماعی این زوج با هم جور نبوده است! زن اعتقادات مذهبی داشته و مرد زندگی به سبک مردمان کشورهای غیرمسلمان را برای خود برگزیده است!
هر کثافت کاری می کنید به غرب ربط می دید
داستان فلاکت مردم ایران . فقر ، ظلم ، بی عدالتی
خواهر ازین موارد شاید اندکهایی باشن.اما درود بر شما که تن به خفت خواری ندادی راه خوب رو رفتی.آفرین بر ان نان حلال پدرت ،شیر پاک مادرت.خدانگهدار.
عجب
وقتی می گویند زن و شوهر هم کهفو باشند برای همین است که بعدا به مشکلات اینچنینی بر نخورند!
شجاعت داری اگر راست گفته باشی،و بهترین راه در این موارد همینه که در اولین قدم ادم راهش را جدی عوض کنه.
پسر خوب میره خواستکاری دختر و دخترا رد میکنن
دخترا از پسر بد خوششون میاد و نتیجه هم معلومه…
بعضی دخترها حقشونه
فکر کنم این خانم خودش میخپاد طرف رو بتیغه مگه قبلا نمیدید چژور اوایل تو پست خود نمیگنجیدی حالا اخ شد میرفتی با یکی مثل خودت که چادر سیاه سرت نیکرد یه چشمی به دور برت نگاه کنی. نگو نفهمیدیم حتما یه مچی ازت گرفته که الان محلت نمیزاره و توم با مشورت با وکیل های هیس این راه رو بهت پیشنهاد داده.
هنوز برخی همجنسانتون رو نشناختید شما که برا پووول که بشه از خانم خودشون هم میگذرند!!!اینو من نمیگم پرونده شون در دادگاهها هست
این خانم خیلی بدبخته اینکه شوهرت ازت بخواد لباس خوب بپوشی شد تن فروشی این خانم کلا کم داشته
اینجور که پیداست همسر ایشون از اون مردهاییه که یه جوراییکم داره..خوب هم داره! البته ایشون دیگه دست اونایی که برا دوستانشون که همسر باردار دارند برا پایان هفته با یه خانم دیگه خونه خالی جور می کنند از پشت بسته!
در اخبار هم باید حیا و احترام را رعایت کرد .اینگونه اخبار را منتشر نکنید .
خبرفوری،،،
چرا چرت مینویسید،وچرت بخوردمردم میدید؟؟
هیچ جای دنیا کثافتتر از تواین خراب شده مردم زندگی نمی کنن.
من بیشتراز ده سال خانواده درجه یکم تو کشور ایالات متحده زندگی میکنن.
خدا شاهد که بقدری ازسلامت خانواده های آنجا تعریف میکنن که ایران وایرانی ومسلمان بایدسرش روازخجالت تولجن بکنه.چرا نسبت ناروا به دنیا میدهید؟اینجا مشکل داره میچسبونید به اروپا وخارج؟
خجالت بکشید،،،،،،،،،
داداش دستی رو بگیر تند داری میری! ایران و ایرانی باید سرشون از خجالت سلامت زندگی خانواده ها در امریکا سرشون تو لجن کنند؟! اینقدر بی شعور و نفهمی! تو هر کشوری فرهنگهای مختلفی هست یکی سبک زندگیش احمقانه است یکی نه. چرا به همه ایرانی ها بد و بیراه میگی؟! این مقاله ای که دارن بخورد ما میدن به همین دلیله تا بگن کسی که اعتقادات مذهبی نداره حتما" بی غیریته! خیلی از ماها اعتقادات مذهبی نداریم یا از دین بریدیم اما برده کسی نیستیم غیریت داریم و شرف حالی مونه و اهل بدمستی و قمار هم نیستیم. چرا قیمه رو میریزی تو ماستا
توی غرب بعضی خانواده از لحاظ بنیادی حفظ وشأن منزلت برای ما مسلمانان الگوست ؛بی غیرتی و بی عفتی و هرزگی به شرق و غرب نیست به ریشه وانسانیت است
مرد بی غیرت؟! چرا ننوشتید مرد بی عفت؟ یه مردی سالها پیش همسرش رو به زوربرا پووول درشت برد برا کارکنان بیگانه و کار خانم به بیمارستان کشید از دست این کارهای شوهر!!!
چه مرد خوبی بوده.....