زن ورزشکار از سوی شوهرش به رابطه پنهانی متهم شد
زن ورزشکار که از سوی شوهرش به رابطه با مردان غریبه متهم شده همه چیز را انکار کرد.

متهم که ورزشکار معروفی است، ادعا میکند شوهرش دچار اختلال پارانوئید است و به طور مرتب او را تعقیب میکند.
ما از همه چیز هم باخبر هستیم و اگر همسرم چیزی داشت من در جریان بودم. یک روز همسرم را تعقیب کردم و متوجه شدم او وارد خانهای شد. فهمیدم بدون اینکه به من بگوید خانه مجردی اجاره کرده است. در یک فرصت مناسب از روی دستهکلیدش ساختم و بعد به خانه مجردی همسرم رفتم و آنجا دوربین کار گذاشتم.
مرد شاکی ادامه داد: با یک اتفاق شوکهکننده روبهرو شدم. همسرم با یک مربی سرشناس رابطه داشت و آن مربی به صورت مرتب به خانه مجردی همسرم رفتوآمد میکرد. بعد متوجه شدم مردان غریبه دیگری هم به صورت گروهی به آن خانه میآیند. من فیلم این رفتوآمدها را دارم.
با شکایت این مرد، همسرش به دادسرا فراخوانده شد و سپس با توجه به شکایت رابطه نامشروع پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
پرونده در شعبه 5 تحت رسیدگی قرار گرفت. زن ورزشکار گفت: من قهرمان ورزشی هستم و اعتبار زیادی در جامعه ورزشی دارم. متاسفانه شوهرم دچار اختلال سوءظن است و به من تهمت زده است. من خانهای اجاره و آنجا را به دفتر کار تبدیل کردم. وضعیت آپارتمان هم نشان میدهد دفتر کار است.
همه قرارهای کاری و جلساتم را با مربیها و دوستانم آنجا برگزار میکردم. من اتهام شوهرم را قبول ندارم. او دروغ میگوید و من چنین کاری نمیکنم.
سپس قضات دستور بررسی فیلم دوربینهای مداربسته ادعایی شوهر متهم را صادر کردند و ادامه رسیدگی به بعد موکول شد.
شوهره صددرصد راست میگه
من خودم متوجه شدم که از وقتی جنبش زن زندگی آزادی راه افتاده اوضاع خیلی خراب شده
هر روز و هر شب چندین بار زنانی را میبینم که دارن لخت مادرزاد توی خیابونها راه میرن
متاسفانه برای مردم هم عادی شده بهطوری که انگار نه انگار که طرف داره لخت مادرزاد توی خیابون راه میره
یک بار رفته بودم تا به یکی از زنانی که بدحجاب بودند تذکر لسانی بدم ولی با برخورد شدیداً تهاجمی مواجه شدم در حدی که مرا به شدت ضرب و شتم کردند و سرم به جایی اصابت کرد و برای دقایقی از هوش رفتم. وقتی به هوش اومدم در نهایت وحشت و ناباوری متوجه شدم که همه زنهای اطرافم لخت مادرزاد در حال تردد هستند
از اون به بعد هر روز به تعداد لختیها افزوده میشه. حتی زنها شبها دیروقت توی تاریکی لخت مادرزاد حرکت میکنند. هیچکی حرفهام رو باور نمیکنه در حدی که چند بار مرا دکتر بردند و حس میکنم که دکتر هم حرفهام رو باور نمیکنه و فقط یکسری داروهای مشکوک برام تجویز میکنه که البته مصرفشون نمیکنم چون میدونم که هیچ نیازی به دارو ندارم و معلوم نیست این داروها چه کوفت زهرماری هستند
خیلی شبها خوابم نمیبره. همین الان ساعت ۳ صبح شده ولی از پنجره میبینم که حتی در این ساعت هم زنها توی خیابون لخت مادرزاد در حال حرکت هستند
نمیدونم این درد را به کی بگم
به کسی نگو فقط تو جامعه نیا از ادمیت خارج شدی .
مگه روابطش با شوهرش علنی بوده که با دیگران مخفی باشه ؟
چه مرد ساده ای!!!!!!
زنها از مردها یاد بگیرید......
خیلی چیزها رو...
زنه رو تعقیب کرده از خونه کلید ساخته رفته دوربین مخفی گذاشته و مچ زنه رو گرفته عجب
خب
مرد جماعت یه من ماست میخوره هیچکی نمیفهمه زن جماعت یه انگشت میزنه عالم و آدم باخبر میشن
به نظرم این داستان دروغه
زن چرا باید خیانت کنه؟؟؟
شوهره رو نخواد طلاق میگیره میره،، مرد که نیست نگران پرداخت مهریه باشه
این مردان هستن که خیانت میکنن چون اگه بخوان طلاق بدن مجبورن مهریه هم بدن
اصلا نیازی به خیانت نیست وقتی طلاق هست
چون زن حق طلاق نداره. اگه شوهرش نخواد طلاقش بده، هیچ کاری نمیتونه بکنه
خب پس مشکل از مرداست
زنه رو طلاق بدید تا خیانت نکنه
خب چرا دفتر کارتا از شوهرت پنهان کرده بودی؟؟؟