شوک سیاه بعد از دیدن فیلم شرم‌آور همسر

از لحظه‌ای که آن فیلم سیاه را دیدم و به حقیقت ماجرایی تلخ پی بردم، دیگر نتوانستم خودم را کنترل کنم؛ به طوری که خشم و عصبانیت سراسر وجودم را فراگرفت و همسرم را زیر مشت و لگد گرفتم ولی هنوز هم در شوک فریب به سر می برم و ...

شوک سیاه بعد از دیدن فیلم شرم‌آور همسر

جوان ۲۱ ساله ای که با شکایت همسرش به مرکز انتظامی احضار شده بود، در حالی که بیان می کرد «هنوز نمی دانم فریب خورده ام یا حقیقت ماجرا چیز دیگری است» به کارشناس اجتماعی کلانتری پنجتن گفت: سال گذشته عاشق دختری شدم که ۲ سال از من بزرگ‎تر بود.

من به لبخندهای دلبرانه «ت» دل باختم و طوری عاشق شدم که چیزی جز او را نمی دیدم. همواره تصور می کردم عشق های افسانه ای لیلی و مجنون یا فرهاد و شیرین در برابر این عشق واقعی فقط یک قصه کوتاه است.

خیلی زود با «ت» وارد رابطه پنهانی شدم، ولی نمی توانستم این عشق جنون آمیز را پنهان کنم. این بود که بالاخره ماجرا را با خانواده ام در میان گذاشتم و از آن ها خواستم او را برایم خواستگاری کنند. مدتی بعد با مخالفت شدید خانواده ام روبه رو شدم ،چرا که آن ها مدعی بودند «ت» رفتار عادی ندارد!

ولی من گوشم بدهکار این بهانه گیری ها نبود و «ت» را از عمق وجودم دوست داشتم. بالاخره مادرم را مجبور کردم تا سال گذشته به خواستگاری رفت و این گونه من و «ت» بدون برگزاری هیچ مراسمی به عقد هم درآمدیم.

اما از همان روزهای آغازین دوران نامزدی، رفتارهای او به کلی تغییر کرد و با آن که خانواده اش  را در کودکی بر اثر یک سانحه تصادف از دست داده بود ولی باز هم شب ها به خانه ما نمی آمد! او به هر بهانه ای از من دور می شد و در خیابان های مختلف با من قرار می گذاشت.

مادرم متوجه تغییر حالات روحی من شده بود اما من چیزی به خانواده ام نمی گفتم چون حاصلی جز سرزنش نداشت و نمی توانستم از آن چه برایش از همه چیزم گذشته بودم، اکنون گلایه کنم!

اما یک روز مادرم با چهره ای خشمگین و چشمانی اشک آلود وارد اتاقم شد و فیلمی را در صفحه گوشی تلفنش برایم به نمایش گذاشت که روح و روانم را به هم ریخت.

باورم نمی شد «ت» در سر یکی از چهارراه های شهر سوار خودرویی خارجی شد! حالا دلیل تغییر رفتارهایش را می فهمیدم ولی باورم نمی شد که چه بلایی به سرم آمده است! در حالی که نمی توانستم خودم را کنترل کنم، منتظر ورود همسرم به خانه ماندم و مانند گدازه های آتشفشان ،آنچه در سینه داشتم را بیرون ریختم! «ت» هم با خونسردی به حرف هایم گوش می داد به طوری که رفتارش مرا بیشتر عصبانی کرد و او را زیر مشت و لگد گرفتم و به شدت کتک زدم! ...

دقایقی بعد او در میان توهین و فحاشی هایش گفت: همه حرف هایی را که قبل از ازدواج به تو گفتم دروغ بود! پدرم در زندان است و از مادرم هم خبری ندارم! من عاشق خودروهای لوکس و خارجی هستم و برای سوارشدن به این خودروها دست به هر کاری می زنم! و شرمی هم ندارم! من رانندگان هوسران را تیغ می زنم و آن ها را سرکیسه می کنم تا مخارج خودم را تامین کنم! فیلمی که مادرت به تو نشان داده هم حقیقت دارد! با شنیدن این حرف ها دیگر نفهمیدم چه می کنم! خشم و  عصبانیت وجودم را فراگرفته بود که باز هم او را کتک زدم ولی هنوز هم نمی دانم این ماجرا یک شوک فریب است یا ...

با صدور دستوری ویژه از سوی سرهنگ جعفرخانی (رئیس کلانتری پنجتن) بررسی های قانونی و اقدامات کارشناسی درباره این ماجرا و ادعاهای مرد جوان به گروه مشاوران دایره مددکاری اجتماعی سپرده شد.

منبع: خراسان
شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 11
  • آذر
    0

    دیگه موقعی اون هست که از خواب خرگوشی بیدار بشی پسر جان

    نظرات شما -
    • ناشناس
      0

      نمیخوام از خواب خرگوشی بیدار بشم. میفهمی؟ نمیخوام. میفهمی یا نه؟ نمیخوام

  • ناشناس
    0

    چرا کلانتری ما را محل نمی ذاره می گه برو دادگاه..معلومه مادر همه‌ جا آشنا داره

    نظرات شما -
    • ناشناس
      0

      بچه رو دیگه وسوسه نکن

  • ناشناس
    1

    مادر فیلمبردار خوبی بوده ‌.راننده آشنایش بوذه

  • ناشناس
    1

    اینارو قبل ازدواج باید بفرستن مدد کار و روانشناس. وقتی سیاست کشور افزایش توله به هر قیمتی باشه. همین میشه دیگه

    نظرات شما -
    • ناشناس
      3

      مشاور فقط آنجا نشسته روان روان کنه دهن غنچه کنه ..

  • ناشناس
    2

    پدر ومادر صلاح فرزندانشون را میخان .

  • ناشناس
    1

    مهریه ش چقدره ای عاشق؟

  • ناشناس
    1

    بهترین و دلسوزترین و باتجربه ترین دوست و مشاور
    پدر و مادر هستند

  • ناشناس
    0

    برای جنایتهاشون هر بهونه کثافتی رو به زبون میارن...
    اگر طرف مقابلت آدم خرابیه باهاش کات کن، تو که صاحبش نیستی...