جزییاتی از صدور حکم قصاص برای قاتل منصوره قدیری/ قاتل: من زن و بچه داشتم، اما در تنهایی مطلق بودم/ من و همسرم بیشتر از اینکه زندگی کنیم، قهر بودیم
جلسه دادگاه رسیدگی به قتل «منصوره قدیریجاوید» خبرنگار ایرنا، صبح روز یکشنبه ۱۹ اسفند ماه جاری، در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد. «احمد. پ»، همسر منصوره که وکیل دادگستری بوده به قتل منصوره اعتراف کرده و در اظهاراتش گفته که از اقدام خود پشیمان نیست.

۶ فروردین ماه سال ۱۴۰۴، «مجید اسدی» وکیل اولیای دم «منصوره قدیریجاوید» خبرنگار ایرنا از صدور حکم بدوی قصاص نفس برای قاتل پرونده خبر داد. او در این باره گفت: «متهم پرونده جهت قتل عمدی بدوا به قصاص نفس محکوم شد همچنین به دلیل صدمات غیرموثر در قتل نیز به پرداخت دیه محکوم شده است. حکم صادره ظرف ۲۰ روز پس از ابلاغ قابل فرجامخواهی در دیوان عالی کشور است.»
جلسه دادگاه رسیدگی به قتل «منصوره قدیریجاوید» خبرنگار ایرنا، صبح روز یکشنبه ۱۹ اسفند ماه جاری، در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد. «احمد. پ»، همسر منصوره که وکیل دادگستری بوده به قتل منصوره اعتراف کرده و در اظهاراتش گفته که از اقدام خود پشیمان نیست.
صبح روز ۱۹ آبان امسال، منصوره قدیری زن ۵۲ساله به دست همسر ۵۵ساله خود با ضربات دمبل و چاقو توسط همسرش به قتل رسیده است.
متهم در جلسه دادگاه به قتل منصوره اعتراف و حتی شروع به تهدید مادرزن و توهین به خانواده همسرش کرد و در اظهارات خود گفت: «در ۳۸ سالگی توسط خواهر بزرگم با منصوره آشنا شدم و پس از انجام مراسم خواستگاری ازدواج کردیم، اما در ۱۸ سالی که زندگی مشترک داشتیم، ۱۵ سال با هم قهر بودیم و من سالها تنها بودم و حتی با همدیگر حرف هم نمیزدیم.
در ۵ سال آخر زندگی بیشتر تنهایی را حس کردم بهطوری که سراغ مصرف مواد مخدر رفتم. بیش از یکماهونیم از آغاز سال تحصیلی گذشته بود، اما به دروغ به همسرم گفته بودم پسرمان را در مدرسه ثبتنام کردم. در حالی که اصلا پسرمان را ثبتنام نکرده بودم. قرار بود منصوره به مدرسه پسرمان برود، اما از ترس اینکه با رفتن او به مدرسه مشخص شود پسرمان را ثبتنام نکردم و از طرفی هم به خاطر مشکلات مالی دیگر توان پرداخت اجاره خانه را نداشتم، تصمیم گرفتم او را بکشم.»
متهم در مورد روز حادثه گفت: «قبل از قتل ۴ قرص متادون خوردم، چون با مصرف متادون عقل و دستم بیشتر تحت کنترلم بود. وقتی منصوره از جلوی اتاق پسرمان رد میشد، بدون هیچ بحث و مشاجرهای به یکباره با دمبل به سرش کوبیدم که روی زمین افتاد، بعد روی او نشستم و دوباره با همان دمبل ضربهای به سرش زدم و دیدم سرش شکسته که بعد به آشپزخانه رفتم و کاردی را برداشتم و متوجه شدم همسرم روی تخت نشسته که در این هنگام با چاقو دو ضربه به گردنش زدم.
او شوکه شده بود و فقط میپرسید چرا؟! در ماجرای قتل، نه همدستی داشتم و نه از سوی کسی ترغیب شدم و با کسی هم رابطه پنهانی نداشتم. بعد هم میخواستم پسرم را بکشم که قادر به این کار نشدم. زمانی هم که خانواده او متوجه ماجرا شدند، مانع ورودشان به خانه شدم، چون میخواستم اگر همسرم نمرده بود، کارش را تمام کنم.»
متهم گفت: «مشکل من با همسرم بحث حقوقی و بند و ماده قانونی نبود. من زن و بچه داشتم، اما در تنهایی مطلق بودم. خانوادهاش میدانستند دخترشان چه اخلاقی دارد. من و همسرم بیشتر از اینکه زندگی کنیم، قهر بودیم. او ۷ صبح سر کار میرفت و ۷ شب میآمد و بعد هم با گوشی با خواهرش پیام ردوبدل میکرد. فکر میکردم یک روز بالاخره درست میشود و سالها ساختم، اما درست نشد.
ما با هیچ کس رفت و آمد نداشتیم حتی خانوادههای خودمان. من حتی خانه پدرم نمیرفتم، چون همسرم نمیآمد. وقتی مادرم فوت کرد، همسر و مادرزنم در مراسم نیامدند؛ من از همه آنها متنفرم. اگر ۲۰۰ بار دیگر هم زنم را میکشتم، راضی بودم و از لحظهای که مرتکب قتل شدم یکبار هم پشیمانی سراغم نیامد، چون ادامه زندگی برایم شرم بیشتری داشت. مقصر این حادثه خانواده همسرم بودند.»
مادر مقتول نیز در جلسه دادگاه خواستار قصاص شد و گفت: «او دخترم را بیرحمانه به قتل رسانده. من گذشت نمیکنم و حاضرم تفاضل دیه را هم پرداخت کنم تا داماد سابقم قصاص شود.»
این در حالی است که پسر مقتول از قصاص پدرش گذشت کرده و به او رضایت داده است.
وکیل اولیای دم در ادامه گفت: «با توجه به اینکه متهم با برنامهریزی قبلی و آگاهی از این موضوع که ضربه به سر نقطه کشنده و حساس است اقدام به جنایت کرده و در ادامه هم با چاقو سراغ قربانی رفته و گزارش پزشکی قانونی هم نشان میدهد متهم در زمان وقوع جنایت مسوول اعمال کیفری خود بوده، بزه ارتکابی او محرز و آشکار است. از آنجایی که متهم، وکیل پایه یک دادگستری بوده، با آگاهی کامل از مسائل حقوقی دست به جنایت زده و یک خبرنگار ارگان دولتی را به قتل رسانده است.»
همچنین وکیل متهم گفت: «با اینکه پزشکی قانونی سلامت عقلی موکلم را تایید کرده، به آن اعتراض دارم، چون معتقدم مشکلاتی در سلامت روانش دارد و پیشنهاد میکنم موکلم به کمیسیون پزشکی معرفی شود. موکلم شاید مجنون نباشد، اما مشکلات روانی دارد و به تعبیری سفیه عرفی است.»
پس از جلسه دادگاه «مجید اسدی» وکیل اولیای دم در مورد جلسه دادگاه گفت: «در جلسه دادگاه نماینده دادستان نیز به قرائت کیفرخواست پرداخت همچنین همسر مرحومه به اتهام قتل در جایگاه قرار گرفت و ناشیانه و بیادبانه مادر مقتول را تهدید کرد که اگر درخواست قصاص داشته باشید پسرت را هم خواهم کشت. او حتی با قاضی نیز با لحن بسیار بیادبانه صحبت کرد.
تمام سعی متهم به قتل خانم قدیریجاوید این بود که خود را مجنون جلوه بدهد و خود را به دیوانگی زد و قلدرمآبانه رفتار کرد و الفاظ بیادبانه به کار برد. تمامی حرکات و رفتارهای متهم به قتل خانم جاوید آگاهانه و ترفندی برای انحراف پرونده است و سعی دارد که وانمود کند تعادل روحی ندارد.
وکیل متهم نیز در این جلسه دادگاه از قاضی خواست تا پرونده او را برای بررسی به پزشکی قانونی ارجاع بدهند و تمام مانور وکیل متهم این بود که او مجنون است و رفتارهای او از حالت اختیار خارج است در حالی که طبق اظهارات متهم در مرحله بازپرسی، متهم اعلام کرده است که آگاهانه از قتل پسر خود منصرف شده و کسی که منصرف شده، دارای اختیار است همچنین برای انجام قتل از قبل برنامهریزی کرده بوده و شواهد و قرائن پرونده نشاندهنده این است که او کاملا آگاهانه عمل کرده است. با این حال نماینده دادستان از کیفرخواست دفاع کرد و آنگونه که در کیفرخواست بازپرس ذکر کرده، متهم بسیار زیرک و باهوش است و میداند چطور رفتار کند.»
اظهارات مقامات قضایی
قاضی محمد شهریاری پس از وقوع قتل در مورد این جنایت گفت: «این قتل به پلیس گزارش شد و بلافاصله ماموران به محل وقوع جرم اعزام شدند. تیم جنایی به محض ورود به خانه موردنظر با جسد زن جوانی مواجه شدند که با ضربات دمبل و چاقو به قتل رسیده بود. متهم که همسر مقتول است خودش را معرفی کرده و دلیل قتل، اختلافات خانوادگی عنوان شده است.»
همچنین قوه قضاییه نیز در مورد این حادثه اعلام کرد: «خانم که سابقه خبرنگاری در یکی از رسانههای کشور را داشت در درگیری و مشاجره با همسرش و با ۴ ضربه چاقو و دو ضربه دمبل ورزشی به قتل رسید.
قاتل پس از دستگیری در رابطه با علت قتل همسرش گفته که از صبح روز گذشته به دلیل اختلافات خانوادگی، درگیری و مشاجره با همسرم شروع شد که با چاقو و یک دمبل که برای ورزش در خانه وجود داشت ضرباتی به او زدم که منجر به مرگ او شد. در بررسیها و تحقیقات انجام شده، همسایگان این خانواده اعلام کردند که صدا درگیری این زوج را حدود ۸ تا ۹ صبح روز گذشته شنیدهاند که بعد از گذشت مدتی صدای درگیری آنها تمام میشود. در نهایت در حوالی عصر برادر قاتل به خانه آنها مراجعه میکند که متوجه قتل میشود و موضوع را به پلیس گزارش میکند.
در تحقیقات قاتل اعلام کرده که قصد داشته اواخر شب جسد را از خانه خارج کند که موفق به این کار نشده است. این خانواده دارای یک فرزند ۱۵ساله است که در زمان قتل در خانه حضور داشت و پدر خانواده با دادن حدود ۱۰ قرص خوابآور قصد داشت فرزند خود را نیز به قتل برساند که موفق به این کار نشد.
همچنین در بازرسی خانه تعدادی زیادی قرص خوابآور کشف شده است. قاتل دارای پروانه وکالت است، اما اقدامی به تمدید آن نکرده است.»
اظهارات خواهر مقتول
خواهر منصوره قدیری در مورد روز حادثه گفت: «حوالی ساعت ۱۲ بود که همکار منصوره با من تماس گرفت و از من پرسید، چرا خواهرت امروز سر کار نیامده است؟ آن روز من و منصوره ساعت ۵ بعدازظهر وقت دکتر داشتیم. دلشوره داشتم با برادرم به در منزل خواهرم رفتیم. با اینکه ۶ سال یا بیشتر بود او را ندیده بودم، اصلا از دیدن من تعجب نکرد. از او پرسیدم منصوره کجاست؟
با بیتفاوتی گفت با پسرم به سینما رفتهاند. گفتم تلفنش را جواب نمیدهد. گفت حتما سایلنت است. گویا قاتل صبح پسرش را از خانه بیرون برده و قبل از اینکه منصوره به سر کار برود، به خانه برگشته و او را تنها گیر انداخته و به قتل رسانده است. بعد مجدد پسرش را به خانه آورده و به مدرسه هم نفرستاده است. به او گفته بود مادرت اتاق خواب را سمپاشی کرده و نباید در آن اتاق بروی و در تمام مدت پسرش هم در خانه بوده است.»
او در ادامه گفت: «همسایه روبهرویی گفته بود که به چشمی درب خانهام چسب قطرهای چسبیده است؛ در حالی که صبح چنین چیزی نبود. گویا میخواسته همسایه روبهرویی انتقال جنازه را نبیند و ماشین هم جلوی در آماده بوده که جنازه را به بیرون از خانه ببرد. رفتن من فقط توانست منصوره را از اینکه جنازهاش را بسوزاند، نجات بدهد.
در برخی خبرها آمده است که او گفته من بعد از کشتن همسرم میخواستم فرزندمان را هم بکشم و خودکشی کنم، اما بعد پشیمان شدم و با پلیس تماس گرفتم؛ در حالی که اینطور نبود و با حکم قضایی و توسط آتشنشانی در باز شد.»
همه این قتل ها از ناراحتی های ناشی از دخالت های بیجای خانواده زن و شوهر در زندگی زوچ بوجود می آین آقا بگذارید زن و شوهر زندگی خودشون را بکنند. به شما چه مربوط که اینطور و آنطور؟ چرا شوهرت اینکار را کرد؟ چرا زنت با من اینطور برخورد کرد و ......
این خانم اصلا چرا ازدواج کرده ؟ می نشست در خانه پدر مادرش . این کارها را آنجا هم انجام میداده . دیگه چرا شوهر کرده ؟
تقریبا اکثر آدمها بخاطر نیاز جنسی همراه با نیاز به داشتن یک همراه و حامی ازدواج میکنند که درصد بالایی به شکست منجر میشود . شاید نسل Z پاسخ این مشکل را یافته باشد ؟ پاسخ در آینده خواهد بود . نسل بعدی.
هر زنی لیاقت داشتن شغل بیرون از خانه را ندارد.با دیدن و تمجید چند مرد خودشان را گم کرده .اما به همسرشان که میرسند حال ندارن .حالا اگه همسرش با چند مراجعه کننده زن حتی تلفنی حرف بزنه فورا ناراحت میشن.دیگه میدونید چی میگم.مقصر این حادثه همین خانم بوده.البته به نظر من.متهم حرف درستی گفته.تنها بودم.