این مرد را میشناسید؟ او به سی زن تهرانی تجاوز کرده است
چهره این متجاوز تهرانی را می شناسید؟ متهم طعمههای خود را در سایت دیوار شکار میکرد.

رسیدگی به شکایتهای سریالی چندین زن در نقاط مختلف پایتخت از نیمه دوم سال ۱۴۰۳ در دستور کار پلیس قرار گرفت. نقطه اشتراک اظهارات خانم هایی که شاکی بودند این بود که همگی آنها در سایت دیوار طعمه مرد جوانی شده و پس از اینکه آنها را با فریب به محل قرار کشانده بود، با موتورسیکلت این افراد را بوده و در محل خلوتی از حاشیه شهر آنها را تحت آزار و اذیت جنسی و تجاوز قرار داده بود.
متهم پس از این اقدام شیطانی، اموال طعمه های خود را ربوده و آنها را در حاشیه شهر رها می کرد. تشابه این نقاط اشتراکی در اظهارات شاکیان شکی باقی نگذاشته بود که عامل این اقدامات مجرمانه سریالی یک نفر است.
به این ترتیب رسیدگی به موضوع در دستور کار کارآگاهان پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.در اولین گام از تحقیقات شماره هایی که متهم با آنها با اکیان تماس گرفته بود ردیابی شدند. سپس با توجه به چهره نگاری شاکیان تصویر متهم در میان مجرمان سابقه دار بررسی شد.
در حالی که پیش از دستگیری متهم دو مظنون دیگر نیز دستگیر شده و بی گناهی آنها اثبات شده بود بالاخره با اقدامات فنی پلیسی متهم به نام مهدی آکی زایی دستگیر شد.
پرونده برای رسیدگی به شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران منتقل شده و در مرحله تحقیقات قرار دارد. همچنین جهت شناسایی دیگر شاکیان احتمالی تصویر بدون پوشش متهم با دستور قضایی منتشر می شود. ان در حالی است که تا کنون حدود 30 زن جوان از این مرد شکایت کرده اند.
شاکیان چه گفتند؟
27 بهمن ماه سال 1403 زن 47 ساله ای به کلانتری وردآورد مراجعه کرد و در حالی که ظاهری پریشان و سر و وضع نامرتب و خاکی داشت در ثبت شکایت خود اظهار داشت: «من نظافتچی ساختمان هستم و در سایت دیوار آگهی کاریابی منتشر کرده بودم. تا اینکه روز قبل مرد جوانی با من تماس گرفت و خودش را ملکی معرفی کرد. او از من خواست برای نظافت راه پله های یک ساختمان مسکونی به آنجا مراجعه کنم. من هم قبول کردم اما وقتی به نزدیکی محل رسیدم پلاک خانه را پیدا نمی کردم. برای همین با آن مرد تماس گرفتم و گفتم خانه را پیدا نمی کنم. او هم گفت خودش دنبالم می آید و با یک موتور سیکلت خودش را به من رساند. بعد از من خواست با موتور او به ساختمان مورد نظرش بروم. اما وقتی شروع به راندن کرد از مسیر خارج شده و سمت جاده کرج رفت.»
این زن در ادامه گفت: «مرد جوان در جایی خلوت واقع در حاشیه جاده کرج من را با شال خودم به فرمان موتور سیکلت بست و بعد به من تجاوز کرد. او کلاه کاسکت به سر داشت و وقتی کلاهش را برداشت پشت سر من ایستاده بود .می خواستم برگردم چهره اش را ببینم که من را تهدید به مرگ کرد و گفت اگر رویت را برگردانی تو را می کشم. بعد هم سوار موتورش شد و گاز موتور را گرفت و فرار کرد اما قبل از آن گوشی من را هم سرقت کرد. من از حاشیه خاکی و خلوت جاده به سختی توانستم خودم را به شهر برسانم.»
رسیدگی به شکایت این زن در حالی ادامه پیدا کرد که پزشکی قانونی آثار ضرب و جرح و کبودی روی صورت او را تائید کرد.
سرهنگ قلابی
15 اسفند ماه سال 1403 زن 27 ساله ای با مراجعه به پلیس شکایتی با موضوع تجاوز و سرقت مطرح کرد.او گفت: «مدتی قبل در سایت دیوار آگهی جستجوی کار منتشر کردم. چند روز بعد مرد جوانی با من تماس گرفت و خودش را یک سرهنگ معرفی کرد. می گفت پیام های مشکوک زیاد داشته ام و یک بار با یک شماره چندین بار تماس گرفته ام. بعد گفت در سایت دیوار بابت مزاحمت از من شکایت شده. من که می دانستم آگهی فعال در سایت دارم گمان کردم شخصی از من شکایت کرده. آن مرد گفت باید برای تحقیقات به نزدیکی خانه من بیاید و با من قرار گذاشت. بعد با موتور خود به بهانه تکمیل تحقیقات پلیسی من را به محل خلوتی منتقل کرده و مورد تجاوز قرار داد سپس طلاهایم را سرقت کرد.»
آگهی اجاره مسکن پوشالی
26 آبان ماه سال 1403 زن جوانی با مراجعه به پلیس در شرح شکایت خود گفت: «من در سایت دیوار دنبال خانه می گشتم که به مورد مناسبی حوالی یوسف آباد برخوردم و قرار شد با آگهی دهنده قرار بگذارم. همان شب او که خودش را ملکی معرفی کرده بود با من تماس گرفت و می خواهد به مسافرت برود و اگر خواهان ملک هستم باید همان شب برای بازدید خانه بروم. من که برای پیدا کردن خانه مستاصل بودم و فکر می کردم شرایط آگهی برایم مناسب است با این مرد قرار گذاشتم و وقتی سر قرار رسیدم او با موتور سیکلت آمد. او گفت وقتی لوکیشن را برای من ارسال کرده متوجه شده که لوکیشن ارسالی اشتباهی چند کوچه آن طرف تر را نشان می دهد و از من خواست خودش با موتور من را به خانه برساند. من گفتم خوب شما با موتور هستید و نمی توانم سوار شوم. شما بروید و آدرس را بدهید تا خودم بیایم. اما او گفت این وقت شب ترافیک است و من مسافرم و عجله دارم.»
این زن ادامه داد: «من ناچار شدم که سوار موتور او شوم اما او ناگهان از مسیر منحرف شده و سمت ایران خودرو رفت. او زیر پل ایران خودرو با روسری خودم من را به درخت بست و با کمربند خودش پاهایم را بست. سپس به من تجاوز کرد و طلاها و گوشی من را سرقت کرده و فرار کرد.»
آگهی پرستار سالمند
11 اسفند ماه سال 1403 زن جوانی با مراجعه به پلیس گفت: «من پرستار سالمند هستم و روز قبل مرد جوانی به من پیام داد و گفت که برای مادرش پرستار می خواهد. او خودش را خیلی حساس و نگران نشان می داد و می گفت باید در ساعت داروهای مادرش دقت کنم. در عین حال خودش را برای همکاری چندان راغب نشان نمی داد و همین رفتارش باعث می شد که من ذره ای به او شک نکنم. بعد به من گفت برای بازدید از خانه مادرش باید حتما خودش حضور داشته باشد و گفت که چون آخر سال است سرشان شلوغ است و شب با من قرار گذاشت. او در اتوبان لشگری با با موتور سر قرار آمد. زمانی که سوار موتور شدم از مسیر منحرف شد و در جای خلوتی به من تجاوز کرده و از من سرقت کرد.»
دقیقا یک روز بعد از ثبت این شکایت زن جوان دیگری به پلیس مراجعه کرد که به همین شیوه طعمه متهم شده بود. او که پرستار سالمند بود گفت: «وقتی سر قرار رسیدم، متهم گفت: به من گفته اند جلوی خانه مادرش را کنده اند و چاره ای ندارد جز اینکه با موتور به آنجا برویم.»
با این ترفند زن جوان را فریب داده و همان سناریوی شیطانی خود را اجرا کرده بود.
در پوشش پیک موتوری
یکی دیگر از شاکیان از ترفند عجیب متهم پرده برداشت و گفت: «مدتی قبل من پیک موتوری گرفتم و با عجله به مقصدم رسیدم. این مرد خیلی محترمانه و مودب رفتار کرد و به من گفت اگر بار دیگر پیک موتوری خواستم با او تماس بگیرم. من هم به او اعتماد کردم و دفعه بعد به او زنگ زدم اما این بار من را ربود و به من تجاوز کرد.»
بخوانید: بازیکن جدید سپاهان به دلیل خشونت جنسی از فوتبال محروم شده بود
تعجبم در اینه که چطور این خانمها (کاری که در جامعه ما اصلا عرف و رواج نیست) به راحتی ترک موتور یه مرد بیگانه شدند؟
چون سواد نداری تعجب می کنی.این زنها در شرایط اضطرارقرارگرفتن وازترس از دست دادن موقعیت خام شدن وتن دادن که سوارموتور شن .البته اخری مثل اینکه از موتورسواری وپیک موتوری خوشش اومده بود
محاله این متجاوز باشه
چون در ایران عکس قاتلها و متجاوزها هرگز بدون سانسور منتشر نمیشه
معلوم نیست جریان چی بوده
متاسفانه در شرح وقایع.قربانیان نوعی انحراف ار بیان واقعیات وجود دارد که کاملا مشهود است.....
فقط اعدام بوسیله شمشیر
طناب دار رعب وحشت برای مجرم درست نمیکند و بازدارنده نیست .
فقط مشکل اینه که اکثر این مجرمها اصلا به گیر افتادن فکر نمی کنن یا اصلا به مجازات فکر نمی کنن.وگرنه طناب دار چه فرقی باشمشیر ویا زیر گرفتن باغلطک یا سنگسار داره پرفسور.
کرم از خود درخت بوده
اگه این مملکت قانونی داشت بدونه چون وچرا باید در ملع عام اعدام بشه تا درس عبرتی برای دیگران بشود
به نظر من تقصیر از خود خانم ها بوده است ، این خانم ها طوری رفتار کردند که با فرهنگ اصیل ایرانی و آموزه های دینی ما در تضاد است. مثلاً یک خانم چطور می تواند ترک موتور یک مرد غریبه سوار شود و موارد دیگر ...
فکر کنم از قیافشم سو استفاده کرده
مقصر همین خانما خودشون هستن
زنی که پشت سر یه مرد غریبه سوار موتور میشه طرف حسابی روش تمیبره ترسی ازش نداره
سایت دیوارباید بسته شود
ایشان باید قصاص بشه یعنی سیمرتبه مورد تجاوز قراربگیره اگه سعیدخان زحمتش را بکشد و بعدهم بدون محاکمه و اتلاف وقت اعدام
خیلی عجیبه محل سوار شدن این خانمها تا محل تجاوز خیلی فاصله داشته چه جوری متوجه نشده بودند!
حالا کار ندارم به اینکه اونایی که مورد تجاوز قرارگرفتن تو تنگنای مالی و مشکلات شخصی خودشون بودن ولی با دیدن اینهمه اتفاقاتی مثل این و بدتر از این چطور تونستن که اعتماد کنم به طرف؟
قابل درک نیست آدم تو سختترین موقعیت ها هم که باشه باید بدونه هیچکس واقعا ایمن نیست!
یعنی یه زن چقدرمی تونه احمق باشه