حوادث کودکربایی عجیب
کودکان، بی پناه ترین و ضعیف ترین بخش جامعه هستند که به تناسب ضعف خود، قربانی جرایم خشونت بار زیادی مانند آدمربایی می شوند.
مروری بر برخی پرونده های کودکربایی در یک سال گذشته، نشان می دهد اکثر مجرمان با مقاصد مالی، این بخش بی پناه از جامعه را قربانی نیت پلید خود کردند.
آزادی باران شیخی، دخترک 8 ساله که در اراک دزدیده شده بود، پایان خوش ماجرایی کشدار و بدیُمن بود که در نهایت با آزادی این دختر، خاتمه یافت. دخترک که نزدیک به یک ماه در چنگال آدم دزدها بود، از این سر ایران به آن سر کشور به زور برده شد تا بهانه ای باشد برای حل اختلاف مالی والدین او با ربایندگان. افکار عمومی لحظه به لحظه در جریان اقدامات پلیس برای پایان دادن به این جرم تلخ، قرار می گرفت و فرمانده انتظامی استان مرکزی هم سعی داشت جزییات آخرین مراحل برخورد با کودک ربایان دراین پرونده را برای مردم تشریح کند.
پس از کش و قوس بسیار، در نهایت پلیس دو تن از آدم رباها را دستگیر کرد و با مقر آمدن این دزدها، امکان بازگرداندن دخترک به آغوش خانواده، مهیا شد.
واقعیت اینجاست که کودک ربایی های پر سر و صدا در کشور تنها به پرونده باران شیخی محدود نمی شود. کودک ربایی در خلال ماههای گذشته بیشتر با مقاصد کسب پول و مال توسط مجرمان انجام شد. هر چند در بعضی مواقع، کودک ربایان واقعا قصد ربودن کسی را نداشتند ولی مانند پرونده سرقت پسر 9 ساله در شیراز ، سارقان با سرقت خودرو، کودک داخل ماشین را هم دزدیدند.
البته معدودی از کودکربایی هایی ها تنها به دلیل مالی نیست و امکان دارد نیت دیگری مانند بزرگ کردن کودک ربوده شده، باعث این جرم شود. از جمله سال گذشته در مشهد، زن و مردی که بچه دار نمی شدند، یک کودک را در حرم امام رضا(ع) دزدیدند.
از این موارد بسیار اندک است زیرا کودک ربایی جرمی بینهایت خشن است که بعضا باعث مرگ قربانی می شود و صد البته وقتی مجرمان به چنگ قانون بیفتند با آنها بدون هیچ ملاحظه ای برخورد لازم صورت می گیرد. از جمله در پرونده ای که سال گذشته باعث مرگ دو کودک ربوده شده شد، قاتلان در نهایت به دار مجازات آویخته شدند.
در پرونده دیگری که مردم را متعجب کرد، شنوندگان سخنان یک مرد کودک ربا، از دلایل ابلهانه او برای دزدیدن یک بچه 3 ساله در تعجب ماندند. این کودک ربا گفته بود برای خرید یک خودرو پراید، نقشه کشیده بود بچه را بدزدد و می خواست با آن پراید برود اسنپ کار کند!
بچه ها، قربانیان معصوم نیتهای شوم
بچه ها حتی ممکن است قربانی مسایلی شوند که اساسا نمی دانند چه معنی و مفهومی دارد. مثلا در یک پرونده عجیب کودک دزدی، به نظر می رسد آدمربا به قصد قاچاق مواد مخدر، قربانی خود را از سر راه مدرسه دزدیده بود. او پس از دستگیری، به جرم خود اعتراف کرد و وقتی به دختربچه ربوده شده، گفتند چه اتفاقی افتاده کودک گفت مرد بچه دزد، بسته ای به او داده بود تا به جایی ببرد ولی او نمی دانست بسته، محتوای چه چیزی بود.
در پرونده دیگری در کازرون، باز هم اختلافات مالی بین والدین کودک و دزدها، باعث تا یک پرونده کودک ربایی شکل بگیرد. در این پرونده هم کودک، قربانی موضوعی شد که اساسا به او ارتباطی نداشت و اصلا روح او از این ماجراها بی خبر بود.
کودکان تنها به خاطر اقدامات والدین شان، یا بچه نداشتن دزدها یا به دلیل طمع ربایندگان خود، قربانی پرونده های کودک دزدی نمی شوند، آنها به هر دلیلی که فکر کنید، ممکن است قربانی یک پرونده کودک دزدی قرار بگیرند. از جمله در یک پرونده عجیب دیگر، یک مرد نظامی که قصد داشت پیش از موعد بازنشسته شود و یگان محل خدمتش با این موضوع مخالف بود، تصمیم گرفت خودش را به دیوانگی بزند. او قربانیان خود را از بین کودکان همسایه انتخاب کرد تا با دزدیدن آنها، همه را متقاعد کند که دیوانه است و می تواند بازنشسته شود!
عوامل دیگری مانند انتقام هم باعث می شود تا کودکان معصوم، اسیر خشونت کودک ربایان شوند. در پرونده یک جرم که در دماوند رقم خورد، کودک ربا پس از دستگیری اعلام کرد قصد داشته تا از خانواده قربانی انتقام بگیرد. او با دزدیدن دخترک خانواده در سر راه مدرسه، نیت شوم خود را می خواست عملی کند که در چنگ پلیس اسیر شد.
از بررسی سریع چند پرونده بالا می توان دریافت اصلی ترین نیت شوم کودک ربایان، مسایل مالی بوده است که یا به اختلاف بین آنها و والدین کودکان مربوط می شود یا آنها تصور می کردند می توانند با دزدیدن یک بچه، پولی از خانواده او بگیرند و با آن، دمی خوش بگذرانند.
البته نباید از نظر دور داشت که بسیاری از بچه های قربانی کودک ربایی، بنا به انگیزه های دیگری اسیر دست بزهکاران شده اند. انگیزه هایی مانند انتقام، اثبات مجرم یا دیوانه بودن، انگیزه سوءاستفاده های پلید جنسی و نظایر آن، باعث می شود تا بی پناه ترین و ضعیف ترین بخش جامعه همواره مورد تهدید مجرمان قرار گیرد.
منبع: خبرآنلاین
1696