محققان به ارتباط میان روان صحبت کردن و طول عمر پی بردند

روان بود گفتار می‌تواند شاخص خوبی برای سلامت کلی باشد، زیرا فرایندی پیچیده است که به چندین توانایی شناختی بستگی دارد، این توانایی‌ها می‌تواند حافظه‌ بلندمدت، دایره‌ لغات، کارآیی ذهنی و حافظه‌ تصویری باشند.

محققان به ارتباط میان روان صحبت کردن و طول عمر پی بردند

بر اساس مطالعه‌ای که اخیرا منتشرشده، افرادی که در یادآوری و استفاده از کلمات توانایی بالاتری دارند، معمولا بیشتر عمر می‌کردند.

پیر شدن روندی طبیعی است، اما گاهی برخی افراد فراتر از پیش‌بینی‌ها عمر می‌کنند. پژوهش‌های پیشین عاملی غیرمنتظره را در ارتباط با طول عمر شناسایی کردند که آن هوش بود؛ با این‌ حال، هوش یک ویژگی پیچیده است که عوامل متعددی در آن نقش دارند که می‌توان بر اساس آن هوش را اندازه‌گیری کرد؛ از حافظه گرفته تا فهم ریاضی.

در مطالعه‌ای که سال ۲۰۲۴ در مجله علوم روان‌شناسی بالینی (Clinical Psychological Science) منتشر شد، پائولو گیسلتا از دانشگاه ژنو، طول عمر را به‌طور خاص به یکی از این ویژگی‌ها مرتبط دانست: روان بودن گفتار یا داشتن دایره لغات وسیع و استفاده بهینه از آن.

گیسلتا در پژوهش خود از نمونه‌های به‌دست‌آمده از مطالعه سالمندی برلین استفاده کرد. این مطالعه اندکی پیش از فروپاشی دیوار برلین در سال ۱۹۸۹ آغاز شد و ۵۱۶ فرد ۷۰ تا ۱۰۵ ساله را از زمان ورودشان به مطالعه تا زمان مرگشان، در برخی موارد تا ۱۸ سال، بررسی و عواملی مانند سلامت دندان، میزان استرس، وضعیت اقتصادی و همچنین عملکرد شناختی آنان را ارزیابی کرد.

در مطالعه‌ جدید، پژوهشگران ۹ آزمون شناختی مختلف را بررسی کردند تا دریابند آیا برخی جنبه‌های هوش با طول عمر ارتباط بیشتری دارند یا خیر. این آزمون‌ها چهار توانایی شناختی را اندازه‌گیری کردند: روان بودن گفتار، سرعت ادراک، دانش واژگانی و حافظه رویدادی یا اپیزودیک.

سرعت ادراک توانایی فرد را در مقایسه، تحلیل یا ارزیابی فوری الگوهای بصری مشخص می‌کند. دانش واژگانی میزان گستردگی دایره‌ لغات فرد را می‌سنجد. حافظه اپیزودیک هم توانایی فرد را در یادآوری و به‌خاطر سپردن تجربیات شخصی ارزیابی می‌کند. هر یک از این موارد با چندین آزمون بررسی شدند. به‌ عنوان‌ مثال، طی یکی از آزمون‌های روان بودن گفتار، از شرکت‌کنندگان می‌خواستند ظرف ۹۰ ثانیه، هر تعداد حیوان که می‌توانند نام ببرند.

گیسلتا و تیمش پس از جمع‌آوری داده‌ها درباره‌ مهارت‌های شناختی مختلف، تغییرات عملکرد شرکت‌کنندگان را بررسی کردند و میزان خطر مرگ آن‌ها را در طول زمان تخمین زدند. سپس مدلی ترسیم کردند که این تغییرات را با خطر مرگ کنار هم قرار می‌داد. این تحلیل با همکاری پژوهشگرانی از چندین دانشگاه ممکن شد که در مدل بقای چندمتغیره‌ مشترک و طولی تخصص داشتند.

پژوهشگران با استفاده از این ابزارهای جدید، دریافتند روان بودن گفتار به‌تنهایی با طول عمر ارتباط معناداری دارد، هرچند دلیل دقیق این ارتباط همچنان مشخص نیست.

یکی از نظریه‌های رایج، همان‌طور که گیسلتا توضیح می‌دهد، این است که وضعیت جسمانی به‌طور جدایی‌ناپذیری با فرایندهای ذهنی، عاطفی و شناختی درهم‌تنیده شده است. او می‌گوید: «همه این حوزه‌ها‌ــ چه شناخت، چه شخصیت و چه احساسات یا عملکرد زیستی و پزشکی‌ــ با هم کاهش می‌یابند.»

بر اساس این نظریه، روان بود گفتار می‌تواند شاخص خوبی برای سلامت کلی باشد، زیرا فرایندی پیچیده است که به چندین توانایی شناختی بستگی دارد. گیسلتا توضیح می‌دهد که این توانایی‌ها می‌تواند حافظه‌ بلندمدت، دایره‌ لغات، کارآیی ذهنی و حافظه‌ تصویری باشند. «بنابراین، زمانی که روان بودن گفتار را می‌آزماییم، در واقع در حال بررسی یک فرایند شناختی پیچیده و جالبیم.»

این پژوهش به سوالات قدیمی گیسلتا از دوران فوق‌دکتری‌ پاسخ می‌دهد، اما اجرای چنین تحلیل‌هایی اخیرا ممکن شده است. او بر اهمیت همکاری‌های پژوهشی تاکید دارد و به انتشار تحقیقات ارزشمندتر در آینده امیدوار است. گیسلتا می‌گوید اکنون زمان مناسبی برای پژوهش است و از همکاری با دانشجویان دکتری برای بررسی داده‌ها و متغیرها خوشحال است. او معتقد است که با وجود پیشرفت‌های علمی، هنوز مسائل زیادی باید کشف شوند.

منبع: ایندیپندنت فارسی
شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید