چگونه در ۴۰ سالگی، به تلخی هایمان مثبت نگاه کنیم؟
«شناخت خویشتن برای پشت سر گذاشتن بحران میانسالی اهمیت دارد؛ چون اگر ساختار شخصیتی خود را بشناسیم میتوانیم بافت زندگی و تغییراتمان را بشناسیم» (میلن، ۱۳۸۹: ۲۱).
«نکته کلیدی این است که بحران میانسالی را به عنوان یک فرصت رشد و پرورش ببینیم تا یک علامت ترسآور برای زندگی در حال پایان. پس این نکته کلیدی است که ما موقعیتها را طوری تفسیر کنیم که به موفقیتمان منتهی شود» (همان. ۹۹).
«اولین واکنشی که ما در مقابل تجارب دردناک از خود نشان میدهیم انکار آن تجربه است. بعضی اوقات چیزها آنقدر ناراحتکننده و دردناک هستند که به نظر غیرممکن میآیند اما در حقیقت اتفاق افتادهاند.
تفکر با ساختن چند الگو یا یافتن معنا میتواند به ما کمک کند. در مورد از دست دادن همسر یا به عبارتی توانایی و دارایی، در ابتدای امر میتوانیم با پذیرفتن واقعیت فقدان این اتفاق را منطقی کنیم. قبل از آنکه بتوانیم سازگار شویم و پیشرفت کنیم، لازم است فکر کردن را تمام کرده و وارد عمل شویم و روی روشهایی کار کنیم که قبول فقدان را برای ما راحتتر کند. برای این کار لازم است که به طرز متفاوتی به دنیا نگاه کنیم، روی باورهای ثابت تاکید داشته باشیم و اهداف یا جهتگیریهای منطقیمان را بازنگری کنیم. با گذشت زمان خواهیم توانست نگاهی مثبت به چنین بحرانهایی داشته باشیم و نیز میتوانیم آن را نیرویی برای یک شروع دوباره بدانیم. قدم بعدی این است که دوباره روی چیزهایی سرمایهگذاری کنیم که قبلاً از ما گرفته شده» (همان. ۱۰۳-۱۰۴).
«وقتی ما دردناک بودن یک واقعه را درک میکنیم باید تلاش کنیم که به آن موقعیت به شکلی مثبت نگاه کنیم. یکی از عجایب خلقت انسان این است که هرچقدر هم یک موقعیت برای او ترسناک باشد بازهم او راهی برای کنترل کردن آن پیدا خواهد کرد.
تحقیقات نشان دادهاند روشهای بسیاری وجود دارد که مردم با استفاده از آن میتوانند به بدبختیهایشان مثبت نگاه کنند. برای مثال در مورد زن و شوهری که یکی از آنها بیماری مزمن دارد، فرد ممکن است مراقبت از همسر بیمارش را راهی برای جبران زحمات چندین و چند ساله همسرش بداند یا ممکن است ببینیم که فرد این کار را یک وظیفه اخلاقی برای خود میداند که این کار احساس بهتری در نوردموقعیت در او ایجاد خواهد کرد» (همان. ۱۰۸).
نقش حمایت اجتماعی در پشت سر گذاشتن بحران میانسالی
«در بحران میانسالی، مشخص کردن دو نکته مهم مفید واقع خواهد شد: ۱. نوع حمایت اجتماعی که در اطراف ما وجود دارد. ۲.و ظایفیکه احساس میکنیم باید به عنوان عضوی از آن جامعه انجام دهیم» (همان. ۴۴).
«در صحنه زندگی، موقعیتهای اجتماعی، اهمیت فراوانی دارند. ما بدون حمایت دیگران نمیتوانیم با مشکلات متعدد زندگی مقابله کنیم. حتی نمیتوانیم برای زندگی مان معنا پیدا کنیم. با همه این اوصاف اینکه چه چیزی برای ما اهمیت دارد از زندگی اجتماعی گذشته و حال ما ناشی میشود» (همان. ۴۶).
«بسیاری از تحقیقات نشان داده اند که حمایت اجتماعی به افراد کمک میکند که با تغییرات محیط به خوبی سازگار شوند. یک محیط فیزیکی خوب نیز برای حمایت اجتماعی اهمیت دارد» (همان. ۴۷).
«در اصل برای پشت سر گذاشتن موفقیت آمیز بحران میانسالی، حمایت اجتماعی نقشی اساسی ایفا میکند و ما تا جایی که میتوانیم باید انواع مختلفی از حمایت اجتماعی را برای خودمان فراهم کنیم. این حمایتها شامل حمایت اطلاعاتی، حمایت عملی، حمایت عاطفی و همراهی است.
درباره حمایت اطلاعاتی میتوان به اطلاعاتی که افراد در مورد تجربه شخصی شأن با هم ردوبدل میکنند اشاره کرد. آنها نکات مفیدی را با هم ردوبدل میکنند؛ نکاتی مانند اینکه چطور با همه تلاشی که کردند در مقابله با آن مشکل، جواب نگرفتند. این کتاب در حقیقت یک نوع حمایت اطلاعاتی برای شما به ارمغان میآورد. مانند آن چیزهایی که در اینترنت هم میتوانید پیدا کنید و کاملاً واضح است که این اطلاعات در بافت اجتماعی و در میان دوستان (مثلاً در جلسات مذهبی) رد و بدل میشود.
حمایت عملی، مانند همکاری کردن در جابهجا کردن مصالح است. وقتی شما به خانه همسایه خود میروید و از او ابزار قرض میگیرید به نوعی در حال جذب حمایت عملی او هستید و این فرصت را به او میدهید که اگر او هم به چیزی نیاز داشت به شما مراجعه کند. درگیر شدن در بحران میانسالی دیگران برای کمک به آنها، مثال دیگری از این نوع حمایت است.
در حمایت عاطفی، افراد با همدیگر ارتباط برقرار میکنند تا بتوانند نسبت به احساسات خود در مورد تغییر، آگاهی بیشتری کسب کنند و نیز بتوانند برای کمک گرفتن، آن را ابراز کنند. مهمتر آنکه با این کار فرد میتواند توسط شخص دیگری احساسات خود را مورد سنجش قرار دهد. در اصل وقتی ما احساساتمان را با دیگران مبادله میکنیم، احساس بهتری نسبت به آن پیدا خواهیم کرد و در نهایت به همراهی میرسیم که یکی از انواع رایج حمایت است؛ یعنی پذیرش شما به عنوان یک انسان، با هر احساس یا عقیدهای که باشد. بالعکس یکی از ناراحتکنندهترین احساساتی که یک فرد میتواند تجربه کند این است که توسط دیگران طرد شود و از دیگران فاصله بگیرد.
بنابراین مهمترین پیشنهادی که میتوانم برای موفقیت در بحرانمیانسالی به شما بکنم این است که تا جایی که میتوانید این چهار نوع حمایت را برای خودتان فراهم کنید» (همان. ۴۷-۴۹).
فواید بهره مندی از حمایت اجتماعی
«داشتن مدلهای مختلف حمایت اجتماعی چه فایدهای دارد؟ پاسخ این است که جذب این حمایتها به نتایج مهمی ختم میشود. مواردی که در بالا به آنها اشاره شد باعث ایجاد دلبستگی بین ما و دیگران میشود که مخصوصاً در ایجاد احساس امنیت و ارزشمندی مؤثر است. نتیجه مهم دیگری که از حمایت اجتماعیِ خوب حاصل میشود احساس تعلق و یکپارچگی با دیگران است. نتیجه سوم این است که به ما این احساس را میدهد که در اجتماع اعتبار داریم و به عنوان یک فرد منحصر به فرد شناخته شده و مورد قبول واقع میشویم. نهایتاً اینکه حمایت اجتماعی خوب، ما را در طی بحرانمیانسالی هدایت خواهد کرد و شاید هم در این حین برای ما دیدگاهها و پیشنهادات مفیدی به همراه داشته باشد»
منبع: ایسنا
1980