پیشنهادهایی ویژه برای آقایان
۱۰ عادت ارتباطی آقایان که خانمها را عصبانی میکند!
ایجاد ارتباط کلامی درست برای پیشرفت یک زندگی موفق بسیار ضروری است، درحالی که بسیاری از زوجهای جوان یا این مهارت را ندارند و یا در مورد آن دچار مشکل هستند.
دکتر باربارادی آنجلیس، روانشناس، مشاور روابط و نویسنده در زمینه رشد شخصی است. آثار این نویسنده یکی از پر فروشترین کتابهای روانشناسی است که در سراسر جهان به بیش از بیست زبان مختلف ترجمه و به چاپ رسیده است. از مهمترین کتابهای این نویسنده دو کتاب «رازهایی درباره زنان که هر مردی باید بداند» و «رازهایی درباره مردان که هر زنی باید بداند» است که در ایران با ترجمه خانم سمیه موحدی فرد منتشر شده است.
دکتر آنجلیس در مقدمه این کتاب میگوید: «یکی از اهداف من برای نگارش این کتاب درک بهتر خودمان است تا بدین ترتیب به توانایی منحصر به فردمان در داشتن احساسات عمیق افتخار و از آنها استقبال کنیم و عشق سرشار و بی چشم داشت و همدلی را جایگزین جدایی و کدورت کنیم.» در این مطلب برشی کوتاه از کتاب «رازهایی درباره زنان» تقدیم به شما کاربران گرامی خواهد شد که در رابطه بین مرد و زن و بهبود زندگی زناشویی اهیمت بسیار زیادی دارد.
همه ما از روزی که به دنیا میآییم، برای زندگی به چیزی بیشتر از غذا، آب، هوا و مسکن نیاز داریم که همان عشق است. وقتی قلب ما با عشق و محبت سیراب میشود، عطش عشق فرو مینشیند و هنگامی که از آن محروم میشویم، قلبمان دوباره تشنه عشق خواهد شد. میتوان گفت تقریبا همه مردان و زنان در دنیا نیازمند عشق هستند و گاه خود از این موضوع آگاه نیستند. چگونگی سیراب کردن قلب همسرتان از عشق یکی از مهمترین مهارتها برای ایجاد روابط صمیمانه است. در ادامه به بررسی ده مشکل اساسی میپردازیم که به رابطه عاشقانه زن و مرد صدمات جدی وارد میکند و به دنبال آن پیشنهاداتی برای حل بحران ارائه میکنیم.
مردهایی که مبهم صحبت میکنند و کارهایشان سرشار از ابهام است
این دسته از آقایان کسانی هستند که وقتی از آنها سوالی پرسیده میشود، پاسخ درست و مشخصی نمیدهند و درواقع از هر چیزی که تعهد کلامی بدهد، بیزارند. چنین مردی معمولا با ابهام صحبت میکند و رفتارهای غیرواقعی دارد. توجه داشته باشید که مرد اسرارآمیز شخصیت آزار دهندهای برای همسرش دارد؛ زیرا هیچگاه نمیتواند نسبت به افکار و احساسات او مطمئن باشد. گاه ممکن است این میزان از مبهم بودن برای مرد نوعی مکانیسم امنیتی باشد؛ زیرا مردها به صورت ذاتی دوست ندارند مرتکب اشتباه شوند و گاه به صورت ناخودآگاه در گفتگو مبهم میشوند تا بتوانند از خود محافظت کنند.
دومین دلیل مبهم بودن آقایان میتواند ناشی از سیاستی باشد که برای حفظ غرور و منیّت خود در پیش میگیرند. مثلا اگر مرد در مورد موضوعی اطلاعات کاملی را به همسر خود ارائه نکند، همسرش نمیتواند او را برای انجام نشدن آن کار سرزنش کند. بهترین راه حل برای خروج از این بحران روراست بودن است. سعی کنید همسرتان را دشمن خود ندانید؛ بلکه به او به چشم همراه نگاه کنید تا در مورد هر موضوعی به یک عقیده مشترک برسید.
مردهایی که از بحث در مورد مسائل اجتناب میکنند
چنین مردانی معمولا دوست دارند صحبت کردن را به تأخیر بیاندازند و همواره فرصتی برای فکر کردن درباره موضوع میخواهند. گاه ممکن است همسرشان را در جریان آخرین کارهایشان هم قرار ندهند. در چنین شرایطی زنها سردرگم و بلاتکلیف میمانند؛ درنتیجه همواره کلی مسائل حل نشده و رها شده میان شما باقی میماند. برای گریز از این وضعیت بهتر است وقتی همسرتان نیاز دارد با شما در مورد موضوعی صحبت کند، اجتناب نکنید و یا با حواله دادن به آینده او را در وضعیتی بلاتکلیف قرار ندهید. اگر در آن لحظه تمایلی به گفتگو ندارید، ابتدا به همسرتان توجه کنید و به نیاز او پاسخ بدهید؛ سپس زمان مناسب و دقیقی را برای بحث کردن انتخاب کنید و در ارائه اطلاعات دست و دل باز باشید.
مردهایی که ساکت و عبوس میشوند
بعضی از آقایان وقتی همسرشان دارد درباره احساساتش با او صحبت میکند، مینشینند و خوب گوش میدهند؛ اما وقتی نظرشان را میپرسند، چیزی نمیگویند و گویی حرف همسر خود را اصلا نشنیدهاند. در این صورت مرد به یک شبح تبدیل میشود که در زندگی حضوری شبیه به نبودن دارد. ممکن است این رفتار در آقایان ناشی از احساس نگرانی یا مقصر بودن و یا سردرگمی باشد؛ بنابراین نمیتوانند در این لحظه صحبت کنند و سکوت را ترجیح میدهند.
آقایان! بهتر است بدانید در این لحظات سکوت بدترین کاری است که میکنید تا جایی که ممکن است رفتار شما گستاخانه و توهینآمیز به نظر برسد و این احساس را به همسرتان بدهد که برای شما اهمیتی ندارد. در چنین شرایطی میتوانید به جای سکوت کردن بگویید: «حرفهای تو را شنیدم. میخواهم چند لحظه درباره آن فکر کنم.» تلاش کنید به نوعی با همسرتان ارتباط برقرار کنید، به او نزدیک شوید و بخواهید تا سوالش را تکرار کند.
مردهایی که خواستههایشان را مطرح نمیکنند
چنین مردانی معمولا با زیرکی خواستهها و نیازهایشان را از همسر خود مخفی میکنند و گاه به صورت ناخودآگاه میخواهند او را امتحان کنند. ممکن است تصور کنند که اگر همسرم من را دوست داشته باشد، به نیاز من پی میبرد. توجه داشته باشید که همسرتان قدرت خواندن ذهن شما را ندارد؛ بنابراین شما ناامید میشوید و نتیجه میگیرید که او شخص مناسبی برای زندگی نیست. این یک راه کاملا اشتباه است. سعی کنید با بیان خواسته و نیازتان این فرصت را به همسرتان بدهید تا با برآورده کردن آن شما را خوشحال کند. وقتی درباره خواستههایتان با همسرتان صحبت میکنید، بیشتر به بیان جزئیات بپردازید.
مردهایی که احساساتشان را سرکوب میکنند و ناگهان منفجر میشوند
این قبیل مردها معمولا افرادی خودخور هستند که تا جای ممکن واکنش نشان نمیدهند و ناگهان مانند یک کوره منفجر میشوند. معمولا مردهای خودخور اصرار دارند که حالشان خوب است؛ ولی ناگهان در لحظهای که انتظارش را ندارید، مثل یک کوه آتشفشان فوران میکنند. این قبیل از آقایان نمیدانند چگونه باید با اضطراب و تنشهای خود مقابله کنند. شاید در کودکی پدر و مادری داشتند که به او یاد دادند تنها راه مقابله با احساسات، فریاد و ارعاب است. بهتر است بدانید که هیچ نقطه عطف و مردانهای در این حالت خاص وجود ندارد و این کار بیشتر شما را فردی ضعیف نشان میدهد که قادر نیست احساسات خود را کنترل کند. درمان این مسئله به تنهایی کار مشکلی است و بهتر است از یک مشاور خوب بخواهید تا به شما کمک کند. تمرین کنید درباره احساسات و نگرانیهایتان قبل از انفجار و انباشته شدن، گفتگو کنید.
این آقایان معمولا چنان در خانه دستور میدهند که انگار رئیس اداره هستند و یا دارند با یک کودک صحبت میکنند، مدام دستور میدهند و توقع دارند همسرشان بدون هیچ حرف و کلامی از دستوراتشان اطاعت کند
مردهایی که وسط بحث، اتاق را ترک میکنند
این افراد در ابتدا همسری دوست داتشنی و مهربان به نظر میرسند؛ سپس در میانه بحث ناگهان ناپدید میشوند. فرقی نمیکند که درباره احساس خود توضیحی بدهند و یا با سکوت اتاق را ترک کنند، در هر حال با این کار حس رنجش، تنهایی و عصبانیت را به همسرشان میدهند. به نظر میرسد که آقایان تحمل و ظرفیت مشخصی برای این نوع بحثهای احساسی دارند که وقتی از حد خود میگذرد، تحملشان تمام میشود و ناچار به ترک محیط میشوند. گاه ممکن است تصور کنند که همسرشان دارد آنها را محکوم میکند، به همین دلیل توانایی پردازش اطلاعات را از دست میدهند و پا به فرار میگذارند.
پیشنهاد ما برای آقایان این است که وقتی در چنین موقعیتی قرار میگیرید، در درجه اول مهربانی را فراموش نکنید. اتاق را ترک نکنید و به همسرتان نشان بدهید که برای گفتگویی که در جریان است، اهمیت قائلید و دوست دارید موضوع را حل کنید؛ اما ترجیح میدهید در وقت مناسبتری به بحث ادامه بدهید و اصرار دارید تا حتما موضوع را حل کنید.
مردهایی که بیش از حد دستور میدهند
این آقایان معمولا چنان در خانه دستور میدهند که انگار رئیس اداره هستند و یا دارند با یک کودک صحبت میکنند، مدام دستور میدهند و توقع دارند همسرشان بدون هیچ حرف و کلامی از دستوراتشان اطاعت کند. به شما هشدار میدهیم که این رفتار اثر مخربی بر اعتماد به نفس زنها دارد؛ زیرا با این کار او را در مقابل دیگران تحقیر میکنید، همچون زیردستان با او رفتار میکنید و احساس ناخوشانیدی به او میدهید. چنین مردانی گاه متوجه نیستند که دارند مثل یک رئیس رفتار میکنند، برعکس ممکن است گمان کنند که دارند به این روش از همسر خود حمایت میکنند. در چنین شرایطی مهر و محبت خانمها به مرور زمان سرد و کمرنگ میشود و احترام جای خود را به ترس میدهد. اگر دچار این بحران هستید، برای نجات زندگی خود و همسرتان هرچه زودتر به یک مشاور مراجعه کنید!
مردهایی که احساسات همسرشان را مسخره میکنند
مردهایی که احساسات همسر خود را مسخره میکنند، تصور میکنند انسانهای بامزهای هستند. هرگز صحبتهای او را جدی نمیگیرند و با نیش و کنایه سخن میگویند. متاسفانه گاه تنها راهی که برخی از آقایان برای برخورد با احساسات همسر خود دارند، همین است. ممکن است این شوخیها در ابتدا بیضرر به نظر برسد؛ اما در پس این رفتارها به نوعی ترس از گفتگو و بیان احساسات واقعی نهفته است.
آقایان! هرچه بیشتر به این کار ادامه بدهید، همسر شما روز به روز جدیتر خواهد شد و احساس میکند از جانب شما مورد بیاحترامی قرار گرفته است؛ درنتیجه او را عصبانی میکنید. در چنین شرایطی که دوست دارید احساسات همسرتان را مسخره کنید، به خودتان یادآوری کنید که او همان زنی است که دوستش دارید. او میخواهد درباره موضوع مهمی با شما صحبت کند. اگر این موضوع برای شما مهم نیست، باز هم موظفید به حرفهای کسی که دوستش دارید، با علاقه و به صورت جدی گوش کنید.
مردهایی که برای مواجه نشدن با مسائل ناخوشایند، دروغ میگویند
برای مثال مردی که مجبور است برای تأمین زندگی تا دیروقت کار کند، به همسر خود میگوید: میخواهد با حسابدارش درباره مسائل مالی صحبت کند.
معمولا مردهای این چنینی بسیار حساس هستند و دوست دارند همه را از خود راضی نگه دارند. از آنجا که چنین کاری محال است، گاه به ورطه دروغگویی میافتند تا مسائل را به نوعی سرهم کنند. زنها از این کار مضطرب میشوند؛ زیرا منظور مرد از این دورغگویی را درک نمیکنند و آن را به حساب مخفی کاری میگذارند. این راه خوبی برای راضی نگه داشتن همسرتان نیست؛ زیرا حقیقت همواره آشکار میشود و نتیجهای جز مأیوس و عصبانی شدن نخواهد داشت. در چنین شرایطی زنها احساس امنیت نمیکنند. لطفا دروغ نگویید! حقیقت را بگویید؛ حتی اگر از گفتن آن واهمه دارید. با همسرتان صادق باشید و مسائل را بدون پنهان کاری برای او بازگو کنید تا بتوانید از همدردی و مشورت او نیز برخوردار شوید.
مردهایی که همیشه بدترین شرایط را پیشبینی میکنند و از خود واکنش نشان میدهند
وقتی زنی به شوهرش میگوید میخواهد درباره موضوعی با او صحبت کند و مرد میگوید که او قصد دارد با راه انداختن یک دعوای مفصل همه روزش را خراب کند، درواقع دارد بدترین پیشبینی و واکنش را نشان میدهد. چنین مردانی در زمان حال زندگی نمیکنند، آنها یا در گذشته به سر میبرند یا به دنبال واکنش نشان دادن به آنچه هستند که ممکن است در آینده رخ بدهد. در چنین حالتی هر نوع مکالمهای هنوز شروع نشده، خاتمه پیدا میکند.
این کار زن را بیش از حد عصبانی، افسرده و ناامید میکند. پیشنهاد ما به چنین مردی این است که لطفا در درجه اول قضاوت را کنار بگذارید. همسرتان را متهم نکنید و اجازه بدهید مکالمه در شرایطی آرام شروع شود. اغراق نکنید و اگر کمی گریه کرد، به او نگویید تو عصبی و هسیتریک هستی! لطفا در طول مدت مکالمه در زمان حال بمانید و مدام وقایع و نتایج گذشته را یادآوری نکنید. به خود و همسرتان فرصت بدهید تا اوضاع بهبود پیدا کند.
فکر کنم نویسنده این سلسله مطالب خانم است که به هیچ عنوان قصد از آنطرف نوشتن را ندارد