علائم درونگرایی چیست، درونگراها خجالتی هستند؟
درونگراها درصد قابلتوجهی از جمعیت جهان را تشکیل میدهند، اما هنوز تصورات نادرست زیادی دربارهی این افراد وجود دارد.
بسیاری از مردم فکر میکنند که آنها از نظر اجتماعی مضطرب یا خجالتی هستند. اگر مطمئن نیستید که درونگرا هستید یا برونگرا، در این مقاله، شما را با علائم درونگرایی و دلایل ایجاد این تیپ شخصیتی آشنا میکنیم.
درونگرایی چیست؟
درونگراها و برونگراها اغلب بهعنوان ۲ قطب متضاد یک طیف در نظر گرفته میشوند. درونگرایی یکی از اصلیترین ویژگیهایی است که در نظریههای شخصیت به آن اشاره شده است. افراد درونگرا ساکت و محتاط هستند و به جای اینکه بهدنبال محرکهای بیرونی باشند، روی افکار و احساسات درونی خود تمرکز میکنند.
در حالی که برونگراها انرژی خود را از تعاملات اجتماعی به دست میآورند، درونگراها در چنین موقعیتهایی انرژی زیادی مصرف میکنند. به همین دلیل، پس از شرکت در مهمانی یا حضور در میان مردم، برای بازیابی انرژی به یک دوره تنهایی نیاز دارند.
دلایل درونگرایی
آیا بعضی از مردم درونگرا به دنیا میآیند یا با گذشت زمان به چنین فردی تبدیل میشوند؟ درونگراها احتمالا بهدلیل ترکیبی از عوامل طبیعی و تربیتی این ویژگی شخصیتی را کسب میکنند.
نحوهی واکنش فیزیولوژی بدن به محیط بیرون نقش مهمی در تعیین سطح برونگرایی و درونگرایی دارد. در سطح فیزیولوژیکی، شبکهای از سلولهای عصبی در ساقهی مغز وجود دارند که به آنها سیستم فعالکنندهی مشبک (RAS) میگویند. RAS سطح برانگیختگی شما را تنظیم و میزان اطلاعات دریافتیتان را در هنگام بیداری کنترل میکند. وقتی با یک تهدید مواجه میشوید، RAS سطح برانگیختگی را افزایش میدهد تا هوشیار شوید و با خطر مقابله کنید.
هر فردی از نظر سطح برانگیختگی دارای یک نقطهی تنظیم پایه است. بعضی از افراد بهطور طبیعی نقطهی تنظیم بسیار بالاتری دارند، در حالی که در تعدادی از مردم این نقطهی تنظیم پایینتر است. به گفتهی هانس آیزنک (Hans Eysenck) روانشناس، این سطوح برانگیختگی را میتوان بهصورت یک طیف در نظر گرفت. بر اساس نظریهی آیزنک:
۱۵ درصد افراد دارای یک نقطهی تنظیم حداقلی هستند، یعنی بهطور طبیعی سطح برانگیختگی پایینی دارند.
۱۵ درصد مردم نقطهی تنظیم بالایی دارند، به این معنی که بهطور طبیعی معمولا بیشتر تحریک میشوند.
۷۰ درصد مردم در وسط طیف قرار میگیرند.
آیزنک بر این باور بود که افراد درونگرا بهطور طبیعی دارای سطح بالایی از برانگیختگی هستند و به همین دلیل بهدنبال فعالیتها و محیطهایی میگردند که بتوانند از تحریک بیش از حد فرار کنند. تنهایی به درونگراها این فرصت را میدهد تا آنچه را که آموختهاند پردازش کرده و دربارهی آن فکر کنند.
علائم درونگرایی
ممکن است تصور کنید که درونگراها خجالتی هستند و ترجیح میدهند بهجای معاشرت با دیگران در خانه بمانند. اما در حقیقت، آنها از ویژگیهای بسیار متنوعی برخوردارند، از جمله:
درونگراهای اجتماعی: این افراد حضور در گروههای کوچک را به گروههای بزرگ ترجیح میدهند و دوست دارند بهجای بیرون رفتن از منزل، یک شب آرام را در خانه تجربه کنند.
درونگراهای متفکر: این دسته از درونگراها معمولا خلاق هستند و زمان زیادی را صرف فکر کردن میکنند.
درونگراهای مضطرب: درونگراهای مضطرب اغلب در حین تعاملات اجتماعی احساس ناراحتی میکنند و آشفته میشوند.
درونگراهای محافظهکار: این افراد بیش از حد فکر میکنند. همچنین قبل از انجام هر کاری زمان قابلتوجهی از وقت خود را صرف بررسی یک تصمیم میکنند.
با این حال، ممکن است ترکیبی از خصوصیات چهار گروهی فوق را در بسیاری از درونگراها مشاهده کنید. بعضی از افراد هم ویژگیهایی را نشان میدهند که شما فکر نمیکنید درونگرا باشند. بهعنوان مثال، افراد درونگرای زیادی وجود دارند که از معاشرت کردن لذت میبرند.
در ادامه به تعدادی از رایجترین علائم درونگرایی اشاره میکنیم.
۱. حضور در میان تعداد زیادی از مردم انرژی شما را تخلیه میکند
آیا بعد از وقت گذراندن با دیگران احساس خستگی میکنید؟ آیا پس از یک روز تعامل با مردم نیاز دارید به یک مکان آرام بروید و کمی با خودتان خلوت کنید؟
یکی از ویژگیهای اصلی درونگراها این است که در موقعیتهای اجتماعی انرژی زیادی مصرف میکنند. البته این افراد بهطور کامل از تعاملات اجتماعی دور نمیشوند. حتی بسیاری از آنها از وقت گذراندن در کنار دیگران لذت میبرند، اما همراهی با دوستان نزدیک خود را ترجیح میدهند. یک برونگرا ممکن است با هدف آشنا شدن با افراد جدید به مهمانی برود، اما یک درونگرا مایل است با دوستانش صحبت کند.
۲. از تنهایی لذت میبرید
یکی از علائم درونگرایی این است که دوست دارید یک بعد از ظهر آرام داشته باشید تا به سرگرمیها و علایق خود رسیدگی کنید. فعالیتهایی مثال کتاب خواندن، پیادهروی آرام در طبیعت یا تماشای برنامههای تلویزیونی به شما کمک میکنند که پرانرژیتر شوید.
البته درونگراها دوست ندارند همیشه تنها باشند. بسیاری از آنها عاشق تعامل با افراد آشنا هستند. نکتهی کلیدی این است که پس از سپری کردن یک روز طولانی و پر از فعالیت اجتماعی، احتمالا میخواهند برای فکر کردن و تجدید قوا به یک مکان ساکت بروند.
۳. تعداد کمی دوست صمیمی دارید
یکی از تصورات غلط رایج دربارهی افراد درونگرا این است که آنها مردم را دوست ندارند. این افراد معمولا از معاشرت زیاد لذت نمیبرند، اما مایل هستند گروهی کوچکی از دوستان صمیمی داشته باشند. درونگراها ترجیح میدهند بهجای معاشرت با مردمی که آنها را بهصورت سطحی میشناسند، روابط عمیق، صمیمی و ماندگار داشته باشند. در حالی که افراد برونگرا غالبا با حلقهی گستردهای از مردم ارتباط دارند، درونگراها معمولا دوستان خود را با دقت بیشتری انتخاب میکنند.
۴. شناختن شما برای مردم دشوار است
درونگراها اغلب بهعنوان افراد ساکت و محجوب و گاهیاوقات خجالتی توصیف میشوند. بعضی از افراد درونگرا قطعا خجالتی هستند، اما مردم نباید ویژگیهای شخصیتی آنها را با کمرویی اشتباه بگیرند. در بسیاری از موارد، افرادی که چنین شخصیتی دارند بهسادگی ترجیح میدهند کلمات خود را با دقت انتخاب کنند و وقت یا انرژیشان را به گفتوگوهای بیهوده اختصاص ندهند.
۵. تحریک بیش از حد باعث حواسپرتی شما میشود
وقتی درونگراها مجبورند در فعالیتها یا محیطهای شلوغ وقت بگذارند، ممکن است تمرکز خود را از دست بدهند. در مقابل، برونگراها در موقعیتهایی که مستلزم فعالیت زیاد هستند رشد میکنند. محققان دریافتهاند که افراد درونگرا بیشتر از افراد برونگرا در اثر محرکهای محیطی دچار حواسپرتی میشوند و به همین دلیل حضور در محیطهای آرام و کمتحرک را ترجیح میدهند.
۶. بسیار خودآگاه هستید
یکی از علائم درونگرایی این است که زمان زیادی را صرف بررسی تجربیات درونی خود میکنید. اگر احساس میکنید نسبت به خودتان و انگیزهها و احساساتی که دارید از دانش و بینش خوبی برخوردارید، احتمالا درونگرا هستید. افراد متعلق به این تیپ شخصیتی از فکر کردن و بررسی مسائل در ذهن خود لذت میبرند و اغلب زمان زیادی را به خودشناسی اختصاص میدهند.
خودآگاهی یکی از نقاط قوت افراد درونگرا است. آنها تمایل دارند سرگرمیهای مورد علاقهی خود را کشف کنند، به زندگیشان فکر کنند و کتابی بخوانند که حاوی اطلاعات مورد علاقهی آنها باشد.
۷. دوست دارید با نگاه کردن یاد بگیرید
برونگراها دوست دارند همه چیز را با تجربهی عملی یاد بگیرند، اما درونگراها معمولا یادگیری از طریق مشاهده را ترجیح میدهند. برونگراها با آزمون و خطا یاد میگیرند، در حالی که درونگراها قبل از امتحان کردن یک کار جدید باید نحوهی انجام آن را مشاهده کنند.
افراد درونگرا بهطور مکرر مردم را هنگام انجام یک فعالیت خاص تماشا میکنند تا مطمئن شوند که خودشان بهتنهایی میتوانند آن را انجام دهند. این دسته از افراد ترجیح میدهند در خلوت تمرین کنند تا بتوانند مهارتها و تواناییهای خود را به دور از چشم دیگران بهبود بخشند.
۸. به سمت مشاغلی جذب میشوید که بتوانید مستقل باشید
مشاغلی که به تعاملات اجتماعی زیادی نیاز دارند، معمولا برای افراد بسیار درونگرا جذاب نیستند. در مقابل، مشاغلی که مستلزم کار مستقل هستند، برای این افراد گزینهی مناسبی محسوب میشوند. برای مثال، یک فرد درونگرا ممکن است از کار کردن بهعنوان نویسنده، حسابدار، برنامهنویس کامپیوتر، گرافیست یا داروساز لذت ببرد.
تفاوت درونگرایی با کمرویی
درونگرایی لزوما معادل کمرویی نیست. کمرویی نشاندهندهی ترس از مردم یا موقعیتهای اجتماعی است، در حالی که افراد درونگرا ترجیح میدهند بهجای افراد ناآشنا با دوستان صمیمی خود وقت بگذارنند. درونگراها تعامل با غریبهها را خستهکننده میدانند، اما از گفتوگوهای عمیق و پرمعنی لذت میبرند. آنها تمایل دارند قبل از صحبت کردن یا ارائه توضیحات فکر کنند و درک کاملی از موضوع مورد بحث داشته باشند.
تفاوت درونگرایی با افسردگی
اگر بهدلیل احساس غم و اندوه از موقعیتها یا فعالیتهای اجتماعی کنارهگیری میکنید، به احتمال زیاد افسرده هستید. هر فردی، چه درونگرا یا برونگرا، ممکن است افسردگی را تجربه کند. اما بعضی از تحقیقات نشان دادهاند که درونگرایی میتواند خطر ابتلا به افسردگی و اضطراب را افزایش دهد.
باورهای نادرست دربارهی افراد درونگرا
معمولا به درونگراها برچسب خجالتی، گوشهگیر و متکبر زده میشود، اما محققان معتقدند که این برداشتها از ناتوانی برونگراها در درک افراد درونگرا ناشی میشود. برونگراها درک کمی از درونگرایی دارند یا اصلا آن را درک نمیکنند. آنها فکر میکنند معاشرت کردن، بهخصوص با خودشان، همیشه لذتبخش است و نمیتوانند تصور کنند که چرا کسی به تنها بودن نیاز دارد. بنابراین، هنگام روبهرو شدن با چنین موضوعی دچار رنجش میشوند.
از سوی دیگر، درونگراها اغلب متوجه میشوند که دیگران سعی میکنند آنها را تغییر دهند یا حتی فکر میکنند آنها مشکل دارند. درونگراها بخش کمتری از جمعیت را تشکیل میدهند، اما هیچ تیپ شخصیتی درست یا غلطی وجود ندارد. در عوض، هم درونگراها و هم برونگراها باید برای درک تفاوتها و شباهتهای یکدیگر تلاش کنند.
آیا میتوان درونگرایی را برطرف کرد؟
شما نمیتوانید بهطور کامل شخصیت خود را تغییر دهید و درونگرا بودن را کنار بگذارید. با این حال، اگر این ویژگی شخصیتی باعث آزار شما میشود، چند راهکار برای بهبود کیفیت زندگیتان وجود دارد. برای مثال، اگر بیشتر اوقات تنها هستید، سعی کنید راهی برای معاشرت با دیگران پیدا کنید. صحبت کردن با متخصص سلامت روان هم کمککننده است. یک درمانگر باتجربه میتواند در طول یک جلسه درمان شناختی رفتاری (CBT) به شما روشهای مقابله با احساسات آزاردهنده و راههای غلبه بر افکار منفی را آموزش دهد.
کلام پایانی
اگر همزمان بعضی از ویژگیهای درونگرایی و برونگرایی را دارید، احتمالا جزء میانگراها طبقهبندی میشوید. حدود ۷۰ درصد مردم چنین خصوصیتی دارند و مابقی درونگرا یا برونگرا هستند. به یاد داشته باشید که درونگرایی، برونگرایی یا میانگرایی هیچکدام بهخودیخود بد یا خوب نیستند. هر تیپ شخصیتی بسته به موقعیت میتواند مزایا و معایب خاص خود را داشته باشد. هر چقدر شناخت شما از خودتان بیشتر باشد، راحتتر میتوانید از نقاط قوت خود بهره ببرید.