سردار کارگر! روایت غیر رسمی جنگ را تعطیل نکنید
سردار کارگر گفته است: «این بنیاد، مدعیالعموم دفاع مقدس است و در برابر تحریف کنندگان دفاع مقدس میایستد» اما آیا هر روایت غیر رسمی را می توان تحریف دانست.
سردار بهمن کارگر رییس بنیاد حفظ و نشر آثار دفاع مقدس گفته است: «این بنیاد، مدعیالعموم دفاع مقدس است و در برابر تحریف کنندگان دفاع مقدس میایستد و به این منظور قرارگاه نهضت فرهنگی دفاع مقدس تشکیل شده و ابلاغیهای به دستگاههای مختلف ارسال کردهایم که پاسخ به شبهات و ابهامات دفاع مقدس، وظیفۀ بنیاد حفظ و نشر آثار دفاع مقدس است و هر که دفاع مقدس را تحریف کند، مجرم شناخته می شود و برابر مقررات با متخلف، برخورد خواهد شد.»
به نظر می رسد این عبارات، واکنشی باشد به دو اتفاق:
یکی بحث هایی که پس از توییت سرلشگر پاسدار محسن رضایی درباره عملیات کربلای 4 و پاسخ سردار قالیباف و دیگران، درگرفت و دیگری فعالیتهای پژوهشی و تاریخی آقای جعفر شیرعلی نیا که به عنوان راوی جنگ، گاه روایت های متفاوتی را بیان و منتشر می کند.
در این باره اما نکاتی را می توان مطرح کرد:
1. اصطلاح «دفاع مقدس» را اول بار شهید بهشتی و در همان هفتههای آغازین شروع جنگ در سال 1359 بر زبان آورد تا تصریح کند ایران به ناچار و در مقام دفاع، وارد جنگ شده است و پس از آن و حتی زمانی که ایران بعد از بازپس گیری بندر خرمشهر وارد خاک عراق شد این اصطلاح در رسانههای رسمی به کار رفت.
بنابر این دفاع مقدس در مقابل جنگ و در کنار جنگ تحمیلی به کار میرود نه در تقدیس اصل جنگ و خشونت. پس هر فعالیتی که نفی جنگ و خشونت در آن مستتر باشد به نوعی با اهداف دفاع مقدس همخوانی دارد. حال آن که از گفتار سردار تفسیرهای دیگری هم قابل برداشت است.
2.«مدعیالعموم» یک اصطلاح حقوقی است و در دستگاه قضایی کاربرد دارد و دیگران نمیتوانند خود را مدعیالعموم حوزۀ خود بدانند. کما این که بنیادهای دیگری هم فعالیت می کنند و اگر قرار باشد پژوهش در هر موضوعی منحصر و مختص به همان بنیاد باشد کار تحقیقی و تاریخی بلا موضوع می شود و بنیاد مستضعفان هم لابد باید بگوید کسی دربارۀ مستضعفان سخن نگوید چون من مدعیالعموم آنهایم و دفتر حفظ و نشر آثار امام خمینی هم هر تحقیق و پژوهشی را منحصر به خود بداند.
3.این که در برابر «تحریف» دفاع مقدس باید ایستاد و وظیفۀ این بنیاد همین است سخن درستی است. بسیار هم درست است. اما آیا هر روایت متفاوت با روایت غیر رسمی مصداق «تحریف» است و آیا بنیاد نمی تواند به آنچه تحریف می پندارد یا می داند مستدل و مستند پاسخ دهد؟
4. فرمودهاند « هر که دفاع مقدس را تحریف کند، مجرم است و برابر مقررات با مجرم برخورد می شود.»
اما اولا تحریف را باید دادگاه ثابت کند و بنیاد نهایتا می تواند به دادگاه شکایت بَرَد. ثانیا: مجرم، کسی است که جرمی را مرتکب شده باشد و جرم هم فعل یا ترک فعلی است که قانون برای آن مجازات تعریف کرده باشد. اگر چنین قانونی داریم طبعا قاضی باید جرم را تشخیص دهد و سردار کارگر و بنیاد متبوع ایشان دستگاهی قضایی نیستند تا جرم را تشخیص دهند و فردی را مجرم بدانند و با او برخورد کنند.
ضمن این که در فقره اخیر آقای محسن رضایی بود که اول بار گفت «کربلای 4 عملیات فریب بود» و بعد در برنامۀ «حالا خورشید» اصلاح کرد که «عملیات فریب شد» و دیگران که آنان هم دستی در جنگ داشتند گفتند « عملیات فریب نبوده» و اگر لو رفته به این معنی نیست که به قصد فریب بوده است. حالا خدای ناکرده کی مجرم است؟ آقای رضایی یا آقای قالیباف؟! آیا رضا رشید پور و صدا وسیما هم تخطی و تخلف کرده اند که به جای دعوت از سردار کارگر از سردار رضایی دعوت کرده اند؟!
5. به فرض که رسانه ها از انتشار روایت های غیر رسمی دربارۀ جنگ هشت ساله منع شوند، آیا این ابلاغیه را برای فراگیرترین رسانه ایران- تلگرام- هم می توان فرستاد؟ چنانچه فرد از خارج از کشور کانال خود را به روز کند و 500 هزار نفر عضو هم داشته باشد آیا بنیاد درصدد پاسخ برمی آید یا برخورد می کند؟
6. روایت های غیر رسمی به اصل دفاع مقدس نقد وارد نمی کند. دربارۀ پاره ای تصمیمات و پیش روی یا توقف ها در خاک عراق نظراتی مطرح می شود و بنیاد می تواند پاسخ دهد. میلیون ها ایرانی درگیر جنگ بوده اند و طبعا هر که روایت خود را دارد.
ضمن این که 30 سال از ختم جنگ گذشته و صدام حسین هم در پی جنگ دیگری و 15 سال پس از آن ساقط و بعدتر اعدام شده است و بسیاری از ملاحظات امنیتی هم منتفی شده است.
7. در میزگرد نقد وبررسی فیلم مستند «زیر صفر مرزی» در تالار ایوان شمس دیدیم که یکی از میهمانان (آقای شیر علی نیا) در نقد سخنان سردار علایی به کتاب های رسمی که خود نهادهای مربوطه منتشر کرده اند استناد می کرد.آیا استناد به کتاب های رسمی را هم می توان مصداق تحریف دانست یا این کتاب ها تنها برای خواص و دانشگاه های نظامی است نه عوام؟
8. به فرض که آقای کارگر موفق شود وبتواند هر دهان غیری را ببندد و همه را ملزم کند یک متن را واحد را تکرار کنند. آیا باز هم می توان گفت بنیاد یک کار فرهنگی و تاریخی انجام می دهد یا عملا به سازمانی نظامی تبدیل می شود؟
این گفتار را با این تأکید به پایان می برم که ندیده و نشنیده ام که راویان یا منتقدان برخی تصمیمات در صداقت و رشادت فرماندهان و بچه های جنگ تردید کنند. در بیانیههای سیاسی دهۀ 60 هم با وجود همۀ انتقادها کسی ذره ای در اخلاص بچه های جنگ تردید و تشکیک نمی کرد.
صحبت از تصمیمات و رویکردهاست تا خدای ناکرده جنگی دیگر درنگیرد و اگر گرفت کم خسارت تر باشد. به چنین انگیزه هایی نباید اتهام تحریف وارد ساخت و در عین حال در برابر تحریف هم طبعا نمی توان سکوت کرد.
منبع: عصرایران
1980